به گزارش شهرآرانیوز؛ خشکسالی، دندانهایش را در گلوی مشهد فرو کرده است و رها نمیکند. باران، آن رفیق سالخورده دشتهای شرقی، پشت کرده است به این سرزمین. انگار که قهر دیرینهای دوباره سر باز کرده باشد.
شهر، ششمین سال بیبارانی را پشتسر میگذارد و پنجمین سال تنش آبی، سایهاش سنگینتر از همیشه بر سر شهر است. سدهایی که روزگاری پشتوانه حیات و آرامش مردم بودند، امروز به حجم مرده رسیدهاند؛ طرق و ارداک و کارده خاموش ماندهاند و دوستی با ذخیره ناچیز ۲۸میلیون مترمکعبی، دربرابر مصرف سالانه ۲۷۰میلیون مترمکعب، همچون قطرهای در کویر ایستاده است.
حالا کار به جایی رسیده است که باید از سفرههای زیرزمینی وام گرفت؛ وامی ناگزیر، اما سنگین که سایهاش بر آینده نسلهای بعدی خواهد افتاد. اما چاهها هم یکی پس از دیگری خشکیدهاند، زمین ترک برداشته است و آمارها میگویند اگر وضع به همین منوال باشد، مشهد بیش از این، خشکسالی را تاب نخواهد آورد.
پرسش از این وضعیت را نزد حسین اسماعیلیان بردهایم؛ مدیرعامل شرکت آبوفاضلاب مشهد، متولد۱۳۴۱ و زاده گناباد؛ شهری با اقلیمی سخت و خشک که با شاهکاری به نام قنات قصبه، به مردمش سختکوشی و قدرشناسی برای هر قطره آب را از کودکی میآموزد. مردی با سی سال تجربه مدیریتی که خشکی اقلیم را نهفقط در گزارشها که در جایجای جغرافیای زندگیاش لمس کرده و برای اثبات اعتمادش به کیفیت آبی که متولی آن است، خود و خانوادهاش مشتری همیشگی آب لولهکشی شهری هستند.
اسماعیلیان وابستگی بیش از اندازه به سدها را، نقطه ضعف مدیریت آبی مشهد میداند و راه نجات را نه در جیرهبندی، بلکه در تغییر رفتار من و شمای شهروند، مدیریت فشار شبکه و کاهش سرانه مصرف از ۱۳۰ به ۸۰لیتر در روز. او البته بر این باور است که مشهدیها تا همینجا هم همیشه همراه بودهاند و ریشه این همراهی را در احترام عمیق پیشینیان ما به قداست آبی میبیند که در این اقلیم همیشهخشک همیشه حکم کیمیا را داشته است.
نگاهش به طرحهای بلندمدت دوخته شده است: سد شوریجه، انتقال آب هزارمسجد و حتی انتقال آب از دریای عمان. درکنار اینها معتقد است بازچرخانی آب و استفاده دوباره از فاضلاب تصفیهشده، بخشی از برنامهای است که میتواند رگهای خشکیده شهر را جانی دوباره بخشد.
همه را در بحران امروز مقصر میداند و ریشهاش را هم در غفلتهای دیروز، وابستگی مفرط به سدها، نبود اتفاقنظر بر سر پروژههای کلان و کمتوجهی به تنوعبخشی منابع آب. روایت او آیندهای را ترسیم میکند که نجاتش در گرو تدبیر جمعی است.
چالش آبی مشهد، مربوط به امسال و پارسال نیست، بلکه سالهاست شهر دچار کمآبی است؛ زیرا از یک طرف، ماهیت اقلیم ما اینگونه است و ازسوی دیگر، این شهر بهشدت در حال توسعه جمعیتی، شهری، کشاورزی، صنعتی و... است. بیتردید اگر خشکسالیهای متوالی نمیداشتیم، بازهم یکی از مسائل مهم مشهد، موضوع آب بود. جدولی در برنامه تأمین آب مشهد داریم که در سال ۱۳۹۶ تصویب شد.
بر اساس آن جدول، مشهد اگر درگیر خشکسالی هم نمیشد، در سال ۱۴۰۳، باید دچار تنش آبی میشد. استان ما امسال وارد ششمین سال خشکسالی شده است و پنجمین سال تنش آبی را پشتسر میگذارد. تنش، مرحلهای است که بین مصرف و توان استحصال آب، برابری وجود ندارد و کوچکترین مشکل، میتواند این توازن را برهم بزند و وضعیت را از حالت تنش خارج و به بحران تبدیل کند. شرایط بسیار سختی را پشتسر گذاشتهایم. اکنون هم وضعیت همانقدر حساس است. بیشتر آب کلانشهرها از سدها تأمین میشود. سد هم تهدید است و هم فرصت.
فرصت است؛ چون اگر آب داشته باشد، فشار کمتری به منابع آبی زیرزمینی وارد میشود و تهدید است؛ چون در اقلیمی مثل استان ما که خشک است، ارتباط مستقیم با وضعیت بارشها دارد. اثرات خشکسالی، یکباره و آنی نیست؛ در کلانشهرها اگر خشکسالیهای پیدرپی رخ بدهد، این اثر بر سدها کاملا مشهود خواهد بود. در مشهد هم همینطور است.
در این وضعیت میتوانیم با حفر چاهها، تابآوری را افزایش دهیم، اما نمیتوانیم همه آب موردنیاز را از این طریق تأمین کنیم. صحبت از جیرهبندی آب میشود، اما آب مثل برق نیست که شما یک کلید را بزنی و قطع شود و با زدن کلیدی دیگر، بعد از چند ثانیه، جریان برق وصل شود. تخلیه شبکه آب ساعتها طول میکشد؛ همانطور که وصل کردن و بازگشت آب به شبکه، به ساعتها زمان نیاز دارد.
ازسوی دیگر، آب قابلیت ذخیرهسازی دارد؛ وقتی جیرهبندی را اطلاعرسانی کنیم، مردم هرقدر در توان داشته باشند، آب ذخیره میکنند که خودش اسراف بیشتری بهدنبال دارد. قطعی آب بدون اطلاع قبلی هم که شیوه خوبی نیست. در پنج سال گذشته، از دشواری وضعیت آبی میگفتیم، اما به موازات همان، اقدامات بسیاری هم انجام میشد تا وارد آن مرز جیرهبندی نشویم. مردم از این تابستانهای سخت عبور میکردند، اما آن سختی را حس نمیکردند. امسال، سال خیلی ویژهای است.
ما در پنج سال گذشته، بهدلیل حداقل ذخیرهای که پشت سدها داشتیم، دنبال عبور از تابستان بودیم؛ زیرا در تابستان بهدلیل گرمای هوا، هم مصرف آب بیشتر میشود و هم ازسوی دیگر، مشهد میزبان زائر بیشتری است. اما هیچگاه وضعیت مثل امسال اینقدر بد نبوده است که نگران عبور از پاییز و زمستان باشیم. اکنون واقعا نگران تأمین آب مشهد هستیم.
حجم ذخیره سدهای ما اکنون حدود ۵/۲ درصد است و سدهای طرق و ارداک و کارده از مدار بهرهبرداری خارج شدهاند. ذخیره سد دوستی در فروردین ۱۴۰۳ به ۵۰ میلیون مترمکعب کاهش یافت، اما اکنون این رقم به ۲۸ میلیون مترمکعب رسیده است. این رقم را اگر با مصرف یک سال مشهد که ۲۷۰ میلیون مترمکعب است مقایسه کنید، وخامت اوضاع را درک خواهید کرد. با این حال ما تمام تلاشمان را میکنیم که به جیرهبندی نرسیم؛ چون معتقدیم که جیرهبندی، کمکی به افزایش ذخیره سدها نمیکند.
بله؛ همچنان اعتقاد دارم که جیرهبندی برای مشهد راهکار مناسبی نیست، حتی با این راهکار که فشار شبکه را کاهش دهیم و به صفر نزدیک کنیم، هم مخالفم. معتقدم که نباید مردم را بهسمت نصب پمپ یا منبع ذخیره آب، سوق دهیم و چنین سیاستی را هم در مشهد نداریم.
اگر سر جای خودمان بنشینیم و کاری نکنیم و به ظرفیت منابع موجود اکتفا کنیم و مردم هم همان رویهای را که داشتند، ادامه دهند، ما حداکثر تا یک ماه آینده، دچار مشکل خواهیم شد. دلیلش هم واضح است؛ چون ظرفیت سد دوستی فقط ۲۸ میلیون مترمکعب است.
همین میزان هم قابل برداشت نیست؛ چون به حجم مرده رسیده است. درواقع سد دوستی در سال ۱۴۰۲ که ذخیرهاش به ۱۴۰ میلیون مترمکعب رسید، وارد حجم مرده شد. در آن زمان، پمپهای شناوری نصب کردیم تا بتوانیم از سطح آن، آب را برداشت کنیم، بنابراین اکنون دیگر حجم مرده برای ما مطرح نیست.
بله؛ ما ننشستهایم و مردم هم نباید بنشینند. مردم انصافا مشارکت و همراهی خوبی داشتهاند. این مشارکت همچنان باید ادامه داشته باشد. اکنون الگوی مصرف آب مشهد و تهران با هم برابر است؛ یعنی دوازده مترمکعب برای هر خانوار؛ در مشهد ۶۵ درصد مشترکان، کمتر از این رقم مصرف میکنند، اما مصرف ۶۵ درصد تهرانیها بیشتر از این رقم است.
مشترکان بدمصرف ما که بیش از دو برابر الگو، آب مصرف میکنند، فقط ۰.۵ درصد هستند، با این حال توجه کنید که ما درباره مشهدی صحبت میکنیم که ذخایر سدهای آن به حجم مرده رسیده و سفرههای آب زیرزمینیاش بهشدت آسیب دیده است. حدود ۶۸ حلقه چاه را ما فقط در دو سال اخیر از دست دادهایم که یا خشک شدهاند یا آبدهی آنطوری بوده که ارزش برداشت نداشته است.
بهطور متوسط، هر شهروند مشهدی ۱۲۰ تا ۱۳۰ لیتر آب در شبانهروز مصرف میکند. همین عدد در برخی شهرها تا دویست لیتر هم میرسد، با این حال براساس استانداردها، در شرایط بحرانی که ما اکنون دچارش هستیم، یک شهروند میتواند حداکثر با هشتاد لیتر نیازهای روزانهاش را برطرف کند، بدون اینکه با مشکلی مواجه شود. باید مردم را درباره وضعیت کنونی حساس کنیم تا مصرف خود را به همان هشتاد لیتر کاهش دهند؛ این اقدام با تغییر رفتار مصرفی شهروندان، شدنی است.
اگر این اقدام انجام شود، ما با همین سدهای خشک هم میتوانیم از این بحران عبور کنیم؛ چون قرار نیست همیشه این سدها خشک باشند، بالاخره از باران رحمت الهی بهرهمند خواهیم شد. این استمرار کنونی خشکسالی، ما را دچار مشکل کرده است، با این حال ما مکلف هستیم که خودمان را برای شرایط بدبینانه آماده کنیم.
{$sepehr_key_170942}
برنامهریزی در زمینه نیازسنجی، ظرفیت تأمین، کسری و نحوه تأمین آن بهصورت ماهانه انجام شده است. قرارگاه آب هر یکشنبه، برگزار و در آن وضعیت بررسی میشود. از ابتدای مهرماه، دوازده اقدام یا پروژه متنوع برای خروج مشهد از شرایط اضطرار با همکاری شرکت آبمنطقهای استان تعریف شده است.
این پروژهها با فرض بدبینانه خروج چهار سد تأمینکننده آب مشهد از مدار، تعریف شده است. از این تعداد، پنج پروژه را شرکت آبمنطقهای و هفت پروژه را شرکت آبفا اجرا خواهد کرد. اولویت این است که ما از ظرفیت منابع موجود، حداکثر استفاده را بکنیم.
البته این منابع صرفا چاههای آب شرب در اختیار آبفا نیست. برخی چاهها دراختیار دستگاههای دیگر همچون آستانقدسرضوی، دانشگاهها، مراکز اداری و... است که باید زمینه بهرهبرداری از آنها را فراهم کنیم. اقدام خوبی که تاکنون انجام شده، این بوده که شبکهگذاری چاههایی که داخل مشهد بوده، انجام شده است و اکنون فقط لازم است تا استارت کار زده شود.
این دستگاهها باید بخشی از مصارف خود را کم کنند و آب چاههایشان را دراختیار آبفا بگذارند تا آنها را به شبکه اتصال دهیم. بخش دیگری از پروژهها از جنس بهسازی منابع موجود است. حدود شصت حلقه چاه در مشهد داریم که باید جابهجا شوند تا بتوانیم استفاده بهتری از ظرفیت بالقوه آنها کنیم. همچنین ۶۵ حلقه چاه داریم که در یکیدو سال گذشته، حفر شدهاند و اکنون باید تجهیز شوند و به بهره برداری برسند. در مشهد اقدامات بسیار خوبی در زمینه سختافزاری در بحث پهنههای آبی شهر مشهد، نصب شیرهای کنترل فشار و... در سالهای گذشته انجام شده است.
امیدواریم هیچوقت کار به جایی نرسد که ناچار به اجرای کامل سناریوهای بحرانی شویم، اما اگر زمانی ناچار شدیم، میتوانیم مدیریت عادلانهای بر توزیع آب در مشهد اعمال کنیم. مدیریت فشار، کلید برق نیست که یک شبه اجرا شود؛ این یک کار کاملا فنی و متفاوت است. خوشبختانه ما الان آمادگی خیلی بهتری نسبت به چند سال گذشته داریم.
هفت پروژهای که آبفا در دست اقدام دارد، ۲ هزارو ۶۰۰ لیتر بر ثانیه، بر ظرفیت تأمین آب مشهد میافزاید. این پروژهها بهتدریج، تا تابستان آینده وارد مدار بهرهبرداری خواهد شد. پروژههای آبمنطقهای هم بیشتر از جنس تجهیز چاههای غرب و شرق مشهد بوده و در همین یک ماه گذشته، ۲۸۰ لیتر بر ثانیه را به مدار بهرهبرداری وارد کرده است. مجموع پروژههای آبمنطقهای هم درمجموع ۲ هزارو ۲۰۰ لیتر بر ثانیه اثرگذاری خواهد داشت.
پیشبینی میشود کسری آب مشهد در زمستان به حدود ۲ هزارو ۲۰۰ لیتر بر ثانیه و در تابستان به حدود ۵ هزار لیتر بر ثانیه برسد.
منابع مالی و تأمین اعتبار؛ ما حتی پروژههایی با ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی داریم که تحقق این میزان پیشرفت، حداکثر توان مالی پیمانکاران بوده است. مجموع اعتبار موردنیاز آبفا برای این هفت پروژه، ۲ هزارو ۳۰۰ میلیارد تومان است که ۱۸۰۰ میلیارد تومان آن مربوط به پروژههای جدید و ۵۰۰ میلیارد تومان هم مربوط به دیون است.
این پروژهها، پروژههای اضطرار است و وقتی اسم «اضطرار» و بحران میآید، اعتبار آن هم باید از محل بحران تأمین شود. ما در سالهای گذشته از ظرفیت بند «میم» ماده ۲۸ قانون مدیریت بحران، استفاده کردهایم. خراسانرضوی (مشهد) جزو چهار استانی (سیستانوبلوچستان، تهران و گلستان) است که در سالهای گذشته از این بند، اعتبار گرفت.
اکنون هم اعتبار موردنیاز ما باید از همان محل تأمین شود. نمایندگان مشهد، استاندار، وزیر نیرو و... بسیار پیگیری کردهاند. آخرین مکاتبه را وزیر نیرو با وزیر کشور در تاریخ ۱۸ آبان انجام داده و مشخصا درخواست ۴ هزارو ۹۰۰ میلیارد تومان برای همین دوازده پروژه خروج مشهد از اضطرار را داشته است.
این درخواست باید در هیئتدولت بررسی شود. پیرو جلسهای که ما پیشتر در وزارت کشور داشتیم، چهارشنبه هفته گذشته، هم تیمی از سازمان مدیریت بحران به مشهد آمدند و از پروژهها بازدید کردند. دوستان قرار است پیشنهاد نهایی را ارائه دهند تا هر چه زودتر اعتبارات لازم تأمین شود.
بله؛ هنوز عدد مشخصی اعلام نشده و تاکنون اعتبار جدیدی به ما داده نشده است. البته از محل اعتبارات تنشزدایی وزارت نیرو، مقداری اعتبار به ما اختصاص داده شده است، اما این اعتبار، جدید نیست.
تاکنون ۲۰۰ میلیارد تومان به ما پرداخت شده و ۲۰۰ میلیارد تومان دیگر هم در دست اقدام است.
یکی از پروژههای مهم آبمنطقهای، سد شوریجه است که اگرچه پروژهای بلندمدت است، در وضعیت اضطرار کنونی، برای تأمین آب مشهد در تابستان ۱۴۰۵ به آن امید بستهایم و قرار است ۱۲۵۰ لیتر بر ثانیه از آب موردنیاز مشهد برای تابستان ۱۴۰۵ از این سد تأمین شود. البته باید امیدوار باشیم بارندگی صورت گیرد تا آب پشت سد شوریجه ذخیره شود.
چهارشنبه گذشته بازدیدی کردیم و سد، در صورت بارندگی، اکنون آماده آبگیری است. پیشرفت فیزیکی آن حدود ۸۶ درصد است، با این حال نکته مهم، سامانه انتقال آب است. آب باید از محل سد شوریجه به خط انتقال سد دوستی منتقل شود. ۵/۱۵ کیلومتر باید لولهگذاری و احداث ایستگاه صورت گیرد. از این طول، شبکهگذاری ۵/۱۳ کیلومتر انجام شده و ایستگاه پمپاژ نیز در دست ساخت است. اگر تأمین مالی برای آن صورت گیرد، وعده دادهاند که خرداد ۱۴۰۵ این سد، وارد مدار بهرهبرداری شود.
برای اینکه پروژه متوقف نشود، به ۸۰۰ میلیارد تومان نیاز است و درمجموع، برای تکمیل پروژه به حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان.
بله؛ این سؤال ممکن است پیش بیاید، اما اکنون چاره دیگری نیست. ماهیت سدها همین است. ممکن است یکیدو سال وضعیت بهتری داشته باشیم، اما باید بپذیریم که اقلیم ما خشک است. در سالهای گذشته که حتی وضعیت خوب بود، تا ۷۵درصد آب مشهد از طریق سدها تأمین میشد. ما برای برداشت سالانه ۲۲۰ میلیون مترمکعب آب زیرزمینی از دشت مشهد، مجوز داریم، اما سالهایی هم بوده است که فقط ۱۲۰ تا ۱۳۰میلیون مترمکعب آب از سفرههای زیرزمینی برداشت کردهایم.
اولویت ما استفاده از سدها بوده است و تمرکز کمتری بر منابع آب زیرزمینی داشتهایم با وجود اینکه تأمین آب از سدها، بهویژه در زمینه انتقال آن، هزینه بیشتری برای ما بهدنبال داشته است. همیشه این رویکرد را داشتهایم که کارهای ما باید از جنس پیشگیری از بحران و پایداری آب شرب در اقلیم خشک و حساسی مانند مشهد باشد.
برای مثال ما از دو سال پیش، پیگیر اتصال چاههای دستگاهها به شبکه آب مشهد بودهایم. باید در مشهد اقداماتی را بهمنظور پایداری آب شرب انجام دهیم. اگر انشاءا... بارندگی خوب بود، حتی یک ریال از این هزینههایی که صرف میشود، هدر نمیرود، بلکه بهعنوان ظرفیت و سرمایه برای شهر مشهد باقی میماند. اینها جزو پروژههای تأمین آب مشهد هستند که برای آینده این شهر لازم است.
ما دنبال سیاست فشار صفر در مشهد نیستیم. سیاست ما براساس استانداردها و ضوابط فنی نظاممهندسی است که فشار آب باید تا طبقه سوم ساختمان بدون نیاز به تأسیسات اضافی و پمپ، تأمین شود. البته حتی در شرایط غیربحرانی هم ساختمانهای بالاتر از سه طبقه، باید مخزن و پمپ داشته باشند.
اکنون میانگین فشار آب مشهد به ۲/۲ بار رسیده است. قبلا این عدد در برخی مناطق، بیشتر و در بعضی مناطق کمتر بود. این میانگین مناسب به ما قدرت مانور داده است تا در کل شبکه، مدیریت بهتری داشته باشیم. با اقدامات انجامشده، ۱۵۷زیرپهنه فشار در شهر مشهد تشکیل دادهایم.
این، مستلزم تغییرات گسترده در شبکه، نصب شیرهای فشارشکن و کار بسیار طاقتفرسایی بوده که به ما فرصت داده است مدیریت فشار مناسبی در شهر مشهد داشته باشیم. البته الان ایدهآل نیست، اما نسبتبه چند سال گذشته، قابلیت مدیریت فشار در کل شبکه ۶ هزارکیلومتری شهر مشهد، بسیار بهتر شده است.
فقط در دو سال گذشته، حدود ۲ درصد از هدررفت فیزیکی آب مشهد، کاهش یافته است. همچنین تعداد حوادث و اتفاقات در شبکه ما ۱۵درصد کاهش پیدا کرده است. با افزایش عمر شبکه، معمولا حوادث بیشتر میشود، اما در مشهد کم شده است. این کاهش هدررفت فیزیکی، یکی از عوامل مهم در مدیریت مصرف غیرمستقیم است.
برای مثال اگر فشار آب خانه شما ۳ یا ۳.۵بار باشد، برای برداشتن یک لیوان آب، ممکن است چند لیوان آب هدر برود. الان با فشار مناسب، این هدررفت اتفاق نمیافتد و درنتیجه سرانه مصرف، کاهش پیدا میکند. مصرف آب مشهد اکنون روند کاهشی دارد که حاصل صرفهجویی مردم و نیز اقدامات ماست و البته این کاهش باید تسریع شود.
{$sepehr_key_170943}
نه؛ اینطور نیست. اشتباهی که وجود دارد، این است که هدررفت را با آب بدون درآمد، اشتباه میگیرند. در دل آب بدون درآمد، هدررفت وجود دارد. ۳۰ درصدی که در کشور گفته میشود، آب بدون درآمد است نه هدررفت فیزیکی. مشهد جزو شهرهایی است که کمترین هدررفت فیزیکی آب را دارد.
در بهترین شبکههای دنیا هم مقداری هدررفت فیزیکی وجود دارد. در کشورهای پیشرفته، میانگین این عدد حدود ۷ تا ۸ درصد است. هدررفت فیزیکی آب شهر مشهد اکنون ۷.۹درصد است.
باید توجه کرد که هدررفت آب را نمیتوان صفر کرد. اگر بخواهیم هدررفت آب مشهد را بسیار کمتر کنیم، باید چیزی حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری صورت گیرد. هدررفت آب در حوزه آب شرب، مثلا اگر نامرئی و در زیر زمین باشد، به سفرههای آب زیرزمینی برمیگردد. در زمینه هدررفت آب، بحث اقتصادی آن برای ما مهم است.
در مشهد، میانگین آب بدون درآمد، ۱۹ درصد است. این یعنی ۱۹ درصد آب شرب ما، آبی است که دربرابر آن، از مردم پولی گرفته نمیشود.
نه؛ الان هم خیلی پررنگ است. از ابتدای امسال تاکنون، فقط در حوزه روستاهای شهرستان مشهد، ۲ هزارو ۷۰۰ انشعاب غیرمجاز مسدود شده است. سال گذشته در کل شهرستان مشهد، ۱۳ هزارو ۸ فقره انشعاب غیرمجاز را شناسایی و مسدود کردیم. سال گذشته، مشکل تأمین آب سی روستای مشهد را با مسدود کردن همین انشعابات غیرمجاز حل کردیم.
تابستان امسال هم مشکل تأمین آب هفده روستای مشهد برطرف شد. سامانه تلفنی «سوتزنی» با شماره ۱۲۲ در این زمینه فعال است. مردم میتوانند انشعابات غیرمجاز را به ما معرفی کنند. در زمان خیلی کوتاهی، این گزارشها را بررسی و نتیجه را به فرد گزارشدهنده اعلام میکنیم، حتی پاداشی هم برای گزارشهای صحیح، پیشبینی کردهایم.
در دو سال گذشته، حدود ۷ هزار گزارش مردمی از طریق این سامانه به دست ما رسیده است که ۵۱ درصد از این گزارشها، صحیح بودهاند. این رقم بسیار زیادی است. عمده این ۷ هزار گزارش هم مربوط به ویلاها، هتلها یا اماکن خاص و پرمصرف بوده است.
من بهعنوان یک کارشناس، واقعا اعتقاد دارم که حتما باید انتقال آب انجام شود. در شرایط اضطرار، ما نمیتوانیم اولویتبندی نکنیم. واقعا انتقال آب باید انجام شود. مشهد به درجهای از کمبود آب رسیده است که هیچیک از این پروژهها بهتنهایی کافی نیست و همه پروژهها باید اجرا شود.
من بهعنوان یک کارشناس عرض میکنم که عملا حتی با رعایت بهرهوری در مصرف، کاهش آب بهحسابنیامده، کاهش فضای سبز و بهبود وضعیت کشاورزی، بازهم از نظر فیزیک آب، استان ما با چالش جدی مواجه است. حتما باید ورودی آب به مشهد از طریق انتقال افزایش یابد؛ حالا یا با پروژههای میانمدت مثل پروژه هزارمسجد یا پروژه انتقال آب از دریا.
به نظر من، یکی از دلایل عقبافتادگی پروژههای تأمین آب مشهد، همین نبود اتفاقنظر در اولویتها بوده است. متأسفانه ما جزو معدود استانهایی هستیم که به یک اتفاقنظر نرسیدیم. آقای استاندار دستور دادند که تابستان امسال کارگروهی تشکیل شود تا به یک تصمیم واحد برسیم. این گفتوگو باید باشد؛ چون نظرات مختلفی وجود دارد.
فکر میکنم الان اختلافنظر خاصی وجود ندارد و تقریبا همه بر سر ضرورت انتقال آب توافق دارند، با این حال باید مطالبهگری جدی وجود داشته باشد. با توجه به وضعیت آبی مشهد، میتوان این انتقال آب را تبدیل به قانون کرد. من بیشتر، خودمان را در استان مقصر میدانم. شاید اگر پیگیری میکردیم و اتفاقنظر میداشتیم، این اقدام زودتر انجام میشد.
ممکن است یک استاد دانشگاه حرفی بزند، یک نماینده مجلس چیزی بگوید. صحبت هر یک از آنها اثر دارد. یکی میگوید این لازم نیست، یکی میگوید لازم است. به نظرم به این موضوع، خیلی صفرویکی نگاه شده است. این موضوع سبب شده است ما از اصل موضوع عقب بمانیم. آب دریا نه بد است، نه صددرصد خوب است. آب دریا گران است، اما برای ما یک الزام است.
متولی آن، شرکت آبمنطقهای است. یکی از مسائل مهم آن، بحث تونل این پروژه است. تونل اصلی آن، هشت کیلومتر است که تاکنون حدود ۱۵۰۰ کیلومتر آن حفاری شده است. اگر تزریق منابع مالی صورت گیرد، فکر میکنم هفت، هشتماهه حفاری تونل به پایان برسد.
اگر مشکل اعتباری نداشته باشد، فاز اول این پروژه، میتواند تا پایان سال۱۴۰۵ به بهرهبرداری برسد و قرار است سالانه حدود ۵۱میلیون مترمکعب آب به مشهد برساند.
بحث خلیج فارس کلا منتفی شد. قرار است انتقال آب از دریای عمان صورت گیرد که در قالب کریدور شرق کشور در حال اجراست و مشهد، نقطه پایانی است؛ زیرا عمان، گزینه پایدارتری است. با این حال، اعتقاد دارم که آن پشتوانه قانونی و اجرایی لازم که باید برای چنین پروژه عظیمی وجود داشته باشد، هنوز بهطور کامل محقق نشده است.
ما هجده نماینده در استان داریم که باید این موضوع را پیگیری کنند. استانهای دیگری هم هستند که قبلا قانونی در این زمینه نداشتند؛ مثل اصفهان که اکنون پشتوانه قانونی بسیار قویای برای پروژههای انتقال آب خود دارد. ما نیاز به یک پشتوانه قانونی داریم که الزام کند مثلا آب از فلان منطقه به مشهد منتقل شود.
اکنون پروژه خیلی عقب است. من با روند فعلی به تکمیل آن در سال ۱۴۰۵ خیلی خوشبین نیستم. قرار است ۶۰ میلیون مترمکعب از آب مشهد در افق ۱۴۲۰ از عمان تأمین شود.
وابستگی بیش از حد به سدها؛ ما نباید تا این حد به سدها اتکا میکردیم. البته سد دوستی در زمان خودش، طرح خوبی بود. من خودم زمانی از مدافعان ساخت این سد بودم، اما نباید خودمان را آنقدر متکی به این قضیه میکردیم. با این حال، در افق۱۴۲۰، سهم سد دوستی همان ۳۰ میلیون مترمکعب درنظر گرفته شده است. اما این اقدامات جبرانی، باید زودتر انجام میشد.
حدود ۷۵ درصد آب تبدیل به فاضلاب میشود. سالانه حدود ۹۰ میلیون مترمکعب پساب فاضلاب تولید میکنیم. در مشهد، شبکه جمعآوری فاضلاب، پیشرفت خوبی داشته و حدود ۸۷درصد شهر، پوشش داده شده است. اگر این شبکه جمعآوری ایجاد نمیشد، ۲۵۰ حلقه چاه کنونی داخل مشهد را از دست میدادیم؛ چون آب آنها به نوعی تبدیل به فاضلاب میشد.
پیشرفت فیزیکی تصفیهخانهها ۴۵ درصد است. اجرای هر ۵۰ هزارمترمکعب تصفیهخانه، ۱۵۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد. سه تصفیهخانه جدید مشهد در حال اجراست؛ تصفیهخانه پرکندآباد ۲ بهعنوان بزرگترین تصفیهخانه کشور که ظرفیت آن از ۶۰ هزار مترمکعب به ۲۰۰ هزار مترمکعب افزایش مییابد. ۵۰ هزار مترمکعب آن پارسال به بهرهبرداری رسید و ۵۰ هزار مترمکعب نیز در آینده نزدیک به بهرهبرداری میرسد.
تصفیهخانه طبرسیشمالی با ظرفیت ۷۰ هزار مترمکعب و تصفیهخانه شماره ۷ مشهد با ظرفیت ۵۰ هزار مترمکعب در حال اجراست که ظرف یکیدو سال آینده، تکمیل و وارد مدار بهرهبرداری میشود. با بهرهبرداری این تصفیهخانهها، مشکلات فعلی برطرف میشود. با این حال اجرای فاز ۲ تصفیهخانه خینعرب با ظرفیت ۱۲۵هزار مترمکعب برای مشهد، حیاتی است؛ این پروژه متأسفانه هنوز شروع نشده و در پیچوخمهای اداری گیر کرده است.
همه این پروژهها با روشهای غیرمتعارف (نه از طریق بودجه دولتی) مانند سرمایهگذاری بخش خصوصی، روش خرید تضمینی، بیع متقابل و... تأمین مالی شدهاند. نگرانیای که داریم، این است که بخشی از این پسابی که با این هزینه بسیار گزاف تولید میشود، به کشفرود میریزد. ۲۵ درصد آب مشهد در افق ۱۴۲۰ باید از طریق جایگزینی تأمین شود؛ یعنی ۱۰۰ میلیون از ۳۹۶ میلیون مترمکعب آب موردنیاز شهر در سال ۱۴۲۰. این پروژهها بار روی دوش مشهد را کم خواهد کرد.
در برنامهریزی بلندمدت، برداشت از سد دوستی از ۱۳۰میلیون مترمکعب به ۳۰میلیون مترمکعب کاهش مییابد، بنابراین نیاز به منابع جایگزین داریم. پیگیریهای زیادی در زمینه حقابههای مرزی انجام شده است. محوریت اصلی این پیگیریها تا الان بیشتر بر رود هیرمند در سیستانوبلوچستان بوده است. خوشبختانه در چند ماه اخیر، بحث سد دوستی پررنگتر شده و از طریق وزارت امورخارجه در حال پیگیری است.
به نظرم میشود. اگر اختیارات بیشتری در این زمینه به استان داده شود، میتوان با استفاده از ظرفیتهای کارشناسی و تعامل مستقیمتر با کشور همسایه، دیپلماسی بهتری برقرار کرد و نتایج بهتری گرفت.
***
من جزو مشترکان خوشمصرف آب هستم. قبض آب منزل ما در دو ماه گذشته، حدود ۹۰هزار تومان بود. مصرف ما برای یک خانواده چهارنفره، حدود نوزده مترمکعب در دو ماه بوده است. هیچ الزام خاصی هم به خانواده توصیه نمیکنم.
من از آب شبکه استفاده میکنم و هیچ مشکلی هم ندارم. خانواده من هم هیچ مشکلی ندارند. دستگاه تصفیه آب هم نداریم. اعتماد و اطمینان من به آب شبکه، خیلی بیشتر از آب بستهبندی است.
{$sepehr_key_170944}
کیفیت آب شرب مشهد در چارچوب استانداردهای آب شرب ایران است. استانداردها در بازه حد «مطلوبیت» و حد «قابلشرب» است. کیفیت آب ما بین این دو حد قرار دارد. ممکن است در بعضی مناطق، سختی آب کمی بیشتر باشد. سختی آب به معنای وجود املاحی مثل منیزیم و کلسیم است که اصلا چیز بدی نیست. با کاهش سطح آب در سدها و استفاده از آبهای زیرزمینی، ممکن است غلظت املاح تغییر کند، اما کیفیت همچنان در حد استاندارد است. من به استاندارد بودن آب شبکه اعتماد دارم.
من بهعنوان یک کارشناس آب، تاکنون هیچ گزارش علمی معتبری ندیدهام که نشان دهد سختی آب در مشهد، باعث افزایش بیماریهای کلیوی شده باشد. البته وجود بعضی عناصر مثل فلزات سنگین، خطرناک است که ما بهدقت پایش میکنیم. اینها بیشتر ناشی از تبلیغات سوء برخی سودجویان و بعضی شرکتهای فروش دستگاههای تصفیه آب است.
نه؛ من خودم بچه گناباد هستم؛ آب آن منطقه کلا شور است. اقلیم، ذائقه افراد را تغییر میدهد؛ ممکن است الان از نظر شهروند مشهدی، آب گناباد خوب نباشد، اما هیچ گزارشی وجود ندارد که نشان دهد مثلا مردم آن منطقه، بیشتر به سنگکلیه مبتلا شدهاند. شما بروید با یک متخصص کلیه در اینباره صحبت کنید! چنین مباحثی را برخی افراد منفعتطلب و فروشندگان دستگاههای تصفیه آب، مطرح میکنند.