یکی از تصورات نادرست ما درباره خداوند این است که گاهی خیال میکنیم خدا بد ما را میخواهد. خدا را مانند انسانی میبینیم که منتظر است تا هرگاه خطایی کردیم، فورا ما را تنبیه کند و زندگی را بر ما سخت بگیرد یا تصور میکنیم خدا به ما اعتنایی نمیکند، حاجتم را برآورده نمیکند، هرچه مشکل است، برای من پیش میآید و مانند آن. در آیات و روایات، اینگونه تصورات نادرست، «سوءظن به خدا» نامیده شده و بهشدت از آن نهی شده است.
واقعیت این است که خداوند، خیر مطلق است و جز خوبی برای بندگانش نمیخواهد. این ما هستیم که با عینک بدبینی، وقایع را تیره و تار میبینیم و رحمت واسعه او را محدود میپنداریم. ریشه اصلاح این خطای فکری، حسنظن به خداوند و فهم درست جایگاه حکمت و رحمت الهی است، بنابراین اصلاح این تصویر نادرست و تقویت «حسنظن به خدا»، یک ضرورت اعتقادی برای دریافت خیر و خوبی ازطرف خداوند است.
ممکن است کسی سؤال کند اگر خدا بد ما را نمیخواهد، پس اینهمه مشکلات و سختیها در زندگی برای چیست؟ خداوند بهصراحت میفرماید: «چهبسا چیزى را ناپسند مىدانید، اما همان براى شما بهترین است و چهبسا چیزى را خوشایند میدانید، اما همان برایتان بدترین است. خوب و بد شما را فقط خدا مىداند و شما نمىدانید.» (بقره، ۲۱۶)
امام رضا (ع) در حدیثی بسیار مهم میفرمایند: «أحسِنِ الظَّنَّ باللّه فإنّ ا... عَزَّوجلَّ یقولُ: أنا عِندَ ظَنِّ عَبدِیَ المُؤمِنِ بی إن خَیرا فخَیرا و إن شَرّا فَشَرّا: به خدا خوشگمان باشید؛ زیرا خداوند میفرماید:"من همانگونه هستم که بندهام، مرا تصور میکند؛ اگر او (بنده) به من گمان نیک دارد، رفتارهای من هم برای او نیک است و اگر به من گمان بد دارد، رفتارهای من هم برای او بد است. "» (الکافی، ج ۲، ص ۷۲)
براساس این روایت و مانند آن، نوع نگاه ما به خدا، سرنوشت ما را تعیین میکند. کسی که خدا را خیرخواه مطلق، گرهگشا، آسانساز و حکیم بداند، هر چیزی را که خدا برایش رقم بزند، خوب میداند و اصلا هیچ ناراحتی و اضطرابی ندارد و با اطمینانخاطر میگوید: «هرچه از دوست رسد، نیکوست.»، اما کسی که گمان بد به خدا دارد، همه رفتارهای خدا را بد میداند.
امامباقر (ع) نیز میفرمایند: «سوگند به خدا، هر بنده مؤمنی که گمانش به خدا نیکو باشد، خداوند با همان گمان او با وی رفتار میکند.» (الکافی، ج۳، ص۱۱۵)
یکی از مصادیق مهم خوشگمانی به خداوند، هنگام خواستن حاجتها از خداست. بدگمانی، آفت استجابت است. امامصادق (ع) در روایتی میفرمایند: «هرگاه از خدا چیزی میخواهی، خوشگمان باش و اینطور تصور کن که حاجت تو در آستانه در خانه است.» (الکافی، ج۲، ص۴۷۳) این روایات به ما نشان میدهند که باید عینک انسانبینی را از چشم برداریم و خدا را خدایی ببینیم.
در حدیثی دیگر، امامرضا (ع) سوگند یاد میکنند که «به خدا قسم هیچ مؤمنی به خیر دنیا و آخرت نرسیده است، مگر با حسنظن به خداوند و امیدواری به او.» (الکافى، ج ۲، ص ۵۸)
{$sepehr_key_172681}
باید توجه داشت که اعتقاد به خیرخواهی خداوند به معنای بیمبالاتی و گناهکاری نیست. حسنظن به خدا یعنی اگر گناه کردیم، از رحمت او ناامید نشویم. اگر مشکلی پیش آمد، خدا را مقصر ندانیم. خدا بد ما را نمیخواهد.
امامصادق (ع) میفرمایند: «حُسنُالظّنِّ بِاللّهِ أَنْ لاتَرجُوَ اِلاّا... و لاتَخافَ الاّ ذَنبَکَ: خوشگمانی به خدا یعنی جز به خدا امید نداشته باشی و جز از گناه خودت نترسی.» (بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۶۶)
بنابراین، انسانی که خدا را خیرخواه میداند، ریشه مشکلات و بدیها را در گناهان خود میجوید، نه در اراده خداوند؛ زیرا خداوند خیرخواه مطلق است و هیچگاه بدی بندهاش را نمیخواهد.
خداوند در قرآن کریم بهصراحت فرموده است: «اگر شکرگزار نعمتهاى خدا و باایمان باشید، چرا خدا باید عذابتان کند؟» (نساء، ۱۴۷)
تصور ما درباره خداوند باید اینگونه باشد. اینکه در طول روز، بارها ذکر «سبحانا...» را تکرار میکنیم، به این معناست که «خدا پاک و منزه است از اینکه نقص و عیبی داشته باشد و بدی ما را بخواهد.»