هوش مصنوعی مطالبه بخش خصوصی برای آینده

هوش مصنوعی دیگر یک فناوری لوکس یا موضوعی صرفا دانشگاهی نیست؛ بلکه به زیرساخت نامرئی رقابت اقتصادی، بهره‌وری تولید و قدرت ملی در دهه پیش‌رو تبدیل شده است. تأکید صریح رهبر معظم انقلاب بر ضرورت فعال‌بودن کشور در این حوزه و هشدار درباره عقب‌ماندگی، نشان می‌دهد که هوش مصنوعی نه یک انتخاب، بلکه یک الزام راهبردی برای اقتصاد ایران است.

 با‌این‌حال، پرسش اصلی فعالان بخش خصوصی این است: این الزام چگونه باید به سیاست، برنامه و اقدام مؤثر تبدیل شود؟

بخش خصوصی، به‌ویژه در استان‌هایی مانند خراسان رضوی که اقتصاد آن بیش از آنکه دولتی باشد، متکی بر بنگاه‌های خصوصی، متوسط و نوآور است، هوش مصنوعی را نه از زاویه شعار، بلکه از منظر «مسئله» می‌بیند.

 مسئله بهره‌وری پایین، هزینه‌های بالای تولید، محدودیت دسترسی به بازارهای بین‌المللی، ضعف در تأمین مالی و ناتوانی در رقابت با بازیگران منطقه‌ای. هوش مصنوعی برای این بنگاه‌ها ابزار حل مسئله است؛ ابزاری برای کاهش هزینه، پیش‌بینی بازار، هوشمندسازی زنجیره تأمین، بهبود کیفیت و خلق ارزش‌افزوده واقعی.

مطالبه امروز فعالان اقتصادی روشن است: عبور از رویکرد نمادین و حرکت به‌سمت حکمرانی هوشمند فناوری. تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که صرف تدوین اسناد بالادستی یا اعلام برنامه‌های کلان، بدون بومی‌سازی و بدون اتصال به نیازهای واقعی بنگاه‌ها، نتیجه‌ای جز اتلاف‌منابع ندارد.

 هوش مصنوعی زمانی اثرگذار خواهد بود که در دل صنعت، کشاورزی، تجارت، گردشگری و خدمات نفوذ کند؛ نه آنکه در قالب پروژه‌های جزیره‌ای و ویترینی باقی بماند.

در استان خراسان رضوی، ظرفیت‌های کم‌نظیری برای این تحول وجود دارد: از مزیت‌های کشاورزی و صنایع غذایی مانند زعفران، تا موقعیت ژئو‌اقتصادی استان در اتصال به آسیای میانه، افغانستان، عراق و مسیرهای نوظهور تجاری؛ اما این ظرفیت‌ها بدون زیرساخت داده، بدون دسترسی به ابزارهای نوین پردازش و بدون چارچوب‌های شفاف قانونی برای کسب‌وکارهای دیجیتال، بالفعل نخواهند شد.

بخش خصوصی به‌درستی می‌پرسد: چرا دارایی‌های نامشهود، داده، نرم‌افزار و الگوریتم هنوز در نظام تأمین مالی به رسمیت شناخته نمی‌شوند؟ چرا شرکت‌های فناور در پیچ‌وخم مقررات سنتی مالیاتی و بانکی فرسوده می‌شوند؟

نکته مهم آن است که فعالان اقتصادی انتظار ندارند دولت همه‌چیز را اجرا کند. مطالبه اصلی، «تسهیلگری هوشمند» است: تنظیمگری منعطف، پذیرش ریسک نوآوری و هم‌افزایی با بخش خصوصی و هوش مصنوعی با بخشنامه و دستور اداری توسعه نمی‌یابد؛ بلکه نیازمند اعتماد به بازیگران خصوصی، دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان است.

آنچه تاکنون انجام شده، ‌انکارناپذیر است. شکل‌گیری زیست‌بوم نوآوری، رشد شرکت‌های فناور و افزایش توجه به اقتصاد دیجیتال، نشانه‌هایی امیدوارکننده‌اند.

اما فاصله میان «اقدام» و «کفایت» همچنان زیاد است. اگر هوش مصنوعی را به‌عنوان پیشران اقتصاد آینده می‌پذیریم، باید آن را در اولویت سرمایه‌گذاری، آموزش مدیران، اصلاح قوانین و دیپلماسی اقتصادی قرار دهیم.

{$sepehr_key_173598}

در نهایت، هوش مصنوعی آزمونی برای نحوه مواجهه ما با آینده است. یا می‌توانیم منفعل بمانیم و مصرف‌کننده فناوری دیگران شویم یا با اتکا به ظرفیت‌های بخش خصوصی، دانشگاهی و منطقه‌ای، سهمی فعال در این میدان داشته باشیم.

مطالبه امروز بخش خصوصی خراسان رضوی روشن است: تصمیم‌های شجاعانه، سیاست‌های بومی‌شده و حرکت عملی؛ پیش از آنکه هزینه عقب‌ماندن، بسیار سنگین‌تر از هزینه اقدام شود.