حفظ قرآن، از کلاسی که تعطیل شد تا مسیری که ادامه دارد

به گزارش شهرآرانیوز، صدای بچه‌ها از پشت در کلاس شنیده می‌شود. با هم می‌خوانند:

«کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»

آیه که تمام می‌شود، معنی‌اش را هم از بر می‌گویند. نوبت به آیه بعدی می‌رسد. معلم می‌پرسد: «خب بچه‌ها، اون آیه‌ای که درباره جایگاه قرآن بود چی بود؟»

یکی از دختر‌ها با صدایی رسا می‌خواند:

«وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»

فاطمه سادات حسینی، خودش قرآن را در همین کلاس‌های ساده و جمع‌وجور یاد گرفته و حفظ کرده است؛ کلاس‌هایی که نه امکانات خاصی داشتند و نه فضای لوکسی. حالا آمده تا همان آموخته‌ها را به دیگران منتقل کند. بیشتر شاگردانش دختران ۱۰ تا ۱۲ ساله‌اند، اما در میان قرآن‌آموزانش زنانی با سن‌وسال بالاتر هم دیده می‌شوند؛ مادرانی و حتی مادربزرگ‌هایی که مسیر انس با قرآن را دیرتر آغاز کرده‌اند.

او حفظ قرآن را از پانزده‌سالگی شروع کرد و طی سه سال حافظ کل قرآن کریم شد. امروز، علاوه بر حفظ، تدریس علوم قرآنی را هم برعهده دارد.

حفظ را از ۱۵ سالگی شروع کردم

قصه حفظ قرآن برای فاطمه سادات، از تعطیلی یک کلاس آغاز می‌شود. خودش روایت می‌کند:«من اصلاً برنامه‌ای برای حافظ شدن نداشتم. فقط دوست داشتم قرآن را درست بخوانم و تجویدم خوب شود. از هفت‌سالگی همراه مادرم در کلاس‌ها و جلسات قرآن شرکت می‌کردم. یک روز یکی از کلاس‌های تجوید تعطیل شده بود و من خبر نداشتم. پدرم من را رسانده بود و رفته بود. نمی‌توانستم برگردم. مدیر مرکز گفت حالا که آمده‌ای، برو در کلاس حفظ بنشین.»

همان‌جا با یکی از استادان این حوزه آشنا شد؛ کسی که مسیر تازه‌ای را پیش رویش گذاشت.

«از من خواستند سوره‌ای را از حفظ بخوانم. من سوره یاسین را به‌خاطر تکرار زیاد از شبکه قرآن حفظ بودم. وقتی خواندم، گفتند استعداد حفظ داری و اگر دوست داری می‌توانی از جلسه بعد شروع کنی. همان‌جا با نوار‌های استاد پرهیزگار حفظ قرآن را آغاز کردم.»

خبری از تشویق‌های آن‌چنانی نبود

مسیر حفظ قرآن برای او ساده و هموار نبود.

«حدود سه سال طول کشید. کلاس‌های مختلفی رفتم؛ گاهی به‌خاطر تعطیلی کلاس‌ها و گاهی به‌خاطر شرایط زندگی و جابه‌جایی‌ها. همه‌چیز مهیا نبود. نه تشویق‌های خاصی در کار بود و نه سفر‌های تشویقی. حتی همه اعضای خانواده هم درگیر دغدغه حافظی من نبودند. اما تلاش کردم و ادامه دادم. نظر خدا این بود که تمام شود.»

قرآن، حواسم را به زندگی جمع کرد

فاطمه سادات معتقد است حفظ قرآن فقط به حفظ لفظ آیات خلاصه نمی‌شود.

«حفظ من همراه با معنی و تفسیر بوده است. قرآن برایم نور شد؛ نوری که مسیر زندگی را نشان می‌دهد. وقتی به‌عنوان حافظ معرفی می‌شوم، ناخودآگاه حواسم به رفتار، گفتار و انتخاب‌هایم بیشتر جمع می‌شود. از طرفی هم حس می‌کنم خدا به واسطه قرآن، بیشتر مراقبم بوده است.»

او به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) اشاره می‌کند که مسیرش را عمیق‌تر کرده است:«این حدیث برایم خیلی اثرگذار بود که حاملان قرآن مخصوص رحمت و نور الهی هستند. همین نگاه، مسئولیت مرا سنگین‌تر کرد.»

هر صفحه را به یکی از ائمه (ع) تقدیم می‌کردم

او پنج جلد قرآن دارد، اما یکی از آنها برایش جایگاه ویژه‌ای دارد؛ قرآنی پر از یادداشت‌ها، نشانه‌ها و رنگ‌های فسفری.

«بالای بعضی صفحه‌ها نوشته‌ام برای امام حسین (ع)، بعضی برای حضرت مهدی (عج) و نام همه ائمه هست. حفظ هر صفحه را به یکی از ائمه تقدیم می‌کردم، به‌ویژه برای فرج امام زمان (عج). هنوز هم مرور روزانه دارم؛ روزی دو یا سه جزء و تقریباً هر یک هفته و نیم یک ختم قرآن.»

سعی می‌کنم شور حفظ را منتقل کنم

بعد از پایان حفظ، تلاش کرد این مسیر را به اطرافیانش هم منتقل کند.

«خواهر کوچک‌ترم الان حافظ دو جزء قرآن است. در کلاس‌ها هم سعی می‌کنم با بازی، مثال و روش‌های متنوع، بچه‌ها را به قرآن علاقه‌مند کنم. حس من نسبت به قرآن‌آموزانم شبیه حس مادری است.»

به باور او، بهترین زمان آموزش قرآن، سال‌های ابتدایی یادگیری خواندن و نوشتن است.

«خانم‌های بزرگسال هم قرآن‌آموز دارم، اما معمولاً بهانه کمبود وقت دارند. بچه‌ها هم حافظه قوی‌تری دارند و هم شرایط بهتری. در این مدت حدود ۳۰ قرآن‌آموز داشته‌ام که برخی از آنها وارد مسیر حفظ شده‌اند.»

انس با قرآن، حتی اگر حفظ هدف نباشد

فاطمه سادات تأکید می‌کند حتی اگر هدف حفظ کل قرآن نباشد، خواندن و انس روزانه با قرآن ضروری است. او به حدیثی از امام صادق (ع) اشاره می‌کند که می‌فرمایند:«هر جوانی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته می‌شود و بر زندگی و خلق‌وخوی او اثر می‌گذارد.»