به گزارش شهرآرانیوز، ترمه هنوز بهسختی پا به دنیای کودکی گذاشته بود که بیماری مادرش تشخیص داده شد؛ بیماریای که دیر شناسایی شد و فرصت انتخابهای درمانی مؤثر را از خانواده گرفت. درمانهای فرساینده، ناتوانی جسمی و در ادامه ابتلا به بیماریای دیگر، مادر را به بستری دائمی بدل کرد؛ حضوری خاموش که دیگر توان ایفای نقش مادری را نداشت.
ترمه به خانه مادربزرگی سپرده شد که خود درگیر فرسودگی و تنهایی بود. روزها و شبها میگذشتند بیآنکه کسی برای کودک توضیح دهد چه اتفاقی افتاده و چرا زندگیاش ناگهان تغییر کرده است.
با پایان یافتن مسیر درد و رنج، خانوادهای کوچک از هم گسست؛ کودکی که هنوز درکی روشن از فقدان نداشت، پدری افسرده و مادربزرگی خسته، بازماندگان این سوگ شدند.
مرگ مادر، در نگاه نخست ممکن است تنها محرومیت از آغوشی گرم یا صدایی آشنا به نظر برسد، اما از منظر روانشناسی، این فقدان بسیار عمیقتر و پیچیدهتر است. مادر نقشی بنیادین در رشد روانی کودک دارد؛ او تأمینکننده امنیت عاطفی، شکلدهنده پیوند اولیه و یکی از ستونهای اصلی رشد شخصیت است. از دست دادن مادر، یکی از اضطرابآورترین تجربههای دوران کودکی به شمار میآید.
پس از فقدان مادر، اطرافیان معمولاً بهدنبال جایگزینی سریع برای نقش مادری هستند؛ سپردن کودک به مادربزرگ، عمه، خاله یا فردی دیگر. گاه نیز کودک به پرستار یا نهادهای حمایتی سپرده میشود. این تصور که «هر زنی میتواند جای مادر را بگیرد» یا اینکه «کودک خردسال متوجه این فقدان نمیشود»، با یافتههای علمی همخوانی ندارد. پژوهشها نشان میدهد حتی نوزادان بسیار کمسن نیز به جدایی واکنش نشان میدهند و فقدان مادر، حتی در بهترین شرایط زیستی، اثری پایدار بر روان کودک برجای میگذارد.
{$sepehr_key_174881}
کودکی که از محبت، توجه و همراهی مادر محروم شده است، نیازمند حمایت رواندرمانی است. مطالعات گسترده، طیفی از پیامدهای روانی و رفتاری را در چنین کودکانی گزارش کردهاند؛ از اضطراب و پرخاشگری گرفته تا رفتارهای ناسازگارانه، بیثباتی هیجانی، مشکلات ارتباطی و در مواردی بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانی. نبود مادر، احساس ناامنی عمیقی نسبت به جهان بیرونی در کودک ایجاد میکند.
اگر مسئولیت مراقبت از کودکی را که مادرش را از دست داده بر عهده دارید، آگاهی از جزئیات زندگی و تجربههای اولیه او اهمیت زیادی دارد. ارجاع زودهنگام کودک به روانشناس اقدامی پیشگیرانه و ضروری است. به خاطر داشته باشید که شما قرار نیست جای مادر را پر کنید یا نقش او را بازسازی کنید؛ آنچه کودک بیش از هر چیز نیاز دارد، امنیت، ثبات و حضور قابل اتکاست.
کودک در مسیر سوگ، احساسات خود را به شیوهای متفاوت از بزرگسالان بروز میدهد. تغییرات رفتاری، بدخلقی یا کنارهگیری میتواند بخشی از این فرایند باشد. لازم است این نشانهها با صبوری دیده شوند، اما نادیده گرفته نشوند. اضطراب و افسردگی در کودکان اغلب شکل پنهانتری دارد و نیازمند توجه تخصصی است. همراهی آگاهانه بزرگسالان و ارتباط مستمر با روانشناس کودک، میتواند از مزمن شدن آسیبهای روانی پیشگیری کند.