به گزارش شهرآرانیوز، توی یکی از خیابانهای مشهد، خانهای است که با خانههای دیگر فرق دارد. درِ این خانه که به رویت باز میشود، بوی خاطره و تاریخ دلنشین کودکی، مشامت را پر میکند. صدای شادی و لبخند کودکان و نوجوانان و پدر و مادرهایشان است که به گوشَت میرسد و تو را هم شاد میکند و ناخودآگاه لبخندی بر چهرهات مینشاند. اینجا رسم فقط یک چیز است. اینکه با هر سن و سالی که به این خانه پا میگذاری، باید همه غمها و غصهها و تلخکامیهایت را کنار بگذاری و به دوران بازی و شادیهای کودکانه سفر کنی؛ نتیجه هم بدونشک برای همگان یک چیز است؛ «ایجاد حسوحالِ خوب». آخر مگر میشود به عروسکخانهای که بیش از ۱۰۰ عروسک که هر کدام داستان شیرینی دارند، پا بگذاری و حالت خوب نشود؛ «عروسکخانه برومند» هم مدتی است با این هدف و زندهکردن تئاتر کودک و نوجوان که سالهاست از نگاه مسئولان فرهنگی مغفول مانده، به همت محمد برومند که خود نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما است و ۳۰ سال سابقه کار هنری در عرصه تئاتر مشهد و خراسان رضوی دارد، در شهرک غرب مشهد، ادیبجنوبی ۱۵، دایر شده است تا برای ساعتی، هم حالِ دلِ بزرگ و کوچک این شهر را خوب کند و هم با قصه و تئاتر و روشهای نوینی که در این هنر کسب کرده، تئاتر کودک و نوجوان این مرزوبوم را زندهتر و پویاتر کند؛ روشی که هم به علاقهمندان بازیگری تئاتر میآموزد و هم درس زندگی به فرزندان این شهر میدهد.
{$sepehr_media_2541907_640_360}
حالا چرا میگوییم قصهها و نمایشهای عروسکی در عروسکخانه برومند درس زندگی به کودکان میدهد؟ اگر برای یک بار هم که شده در یکی از اجراهای عروسکخانه برومند شرکت کنید، همه آنچه را گفتیم بهراحتی دریافت میکنید. اینجا فقط قصهگویی و نمایش تئاترهای عروسکی به سبک آنچه تا به حال دیدهاید، اجرا نمیشود؛ بلکه هر قصهگو، تسهیلگری است که با داستانهایش، تماشاچی را با مهارتهای زندگی آشنا میکند. قصهها فقط دیده و شنیده نمیشوند، کودکان و نوجوانان که مخاطب اصلی این نمایشهای عروسکی هستند، خودشان در اجرا سهیماند و نقش دارند.
قصهگو با هر نقشی که به آنها در داستانش میدهد، در واقع دارد شخصیتی به آنها میدهد تا به واسطه آن، هم توان کلامی، هم عاطفی و هم رفتاری و شناختیشان بارور و شکوفا شود و هم اگر ضعفی دارند، بهمرور زمان به قوت تبدیل شود یا مهارت همدلی و همراهی را در میان قصهها بیاموزند؛ در حقیقت آنچه قصهگو و تسهیلگر از دلِ قصهها که تمامی آنها توسط محمد برومند، یعنی مدیر و مؤسس این عروسکخانه نوشته شده، اجرا میکند گویی درس زندگی است که با هر شخصیت داستان، به کودکان آموزش میدهد.
عروسکخانه برومند، در طول هفته، هفت داستان را توسط هفت قصهگو و تسهیلگر که به صورت قصهگویی خلاق و بازیهای گروهی شاد و تئاتر مشارکتی، بَرخوانی میشود، هر روز در دو سانس برگزار میکند. سمانه محمدیان، یکی از هفت قصهگو و تسهیلگری است که در این عروسکخانه مشغول بوده و قرار است قصه «گلناز» را برای تماشاگران روایت کند.
محمدیان درباره کاری که انجام میدهد، میگوید: من و همکاران دیگرم، قبل از آنکه قصه را شروع کنیم ابتدا توضیحی درباره نقشها به والدین و کودکانی که قرار است در نمایش حضور داشته باشند میدهیم. مثلا در قصهای که امروز قرار است اجرا کنیم داستان در سه موقعیت پارک، رودخانه و جنگل اتفاق میافتد و برای هر موقعیت، تعدادی از کودکان قرار است همراه من بازی کنند.
وی ادامه میدهد: این هماهنگی با بچهها به صورت کلی است و ما قصه را مو به مو برای بچهها روایت نمیکنیم؛ مثلا در این قصه فقط از آنها میخواهیم در فلان موقعیت، قرار است نقشآفرینی کنند. دیالوگها به صورت بداهه توسط قصهگو و کودکان بیان میشود. آنها برای پیشبرد قصه میتوانند از خلاقیت و مهارت کلامی و غیرکلامی خود استفاده کنند.
{$sepehr_key_176082}
ما هم مانند بقیه پدر و مادرها و کودکان روی صندلی مینشینیم و منتظر شروع داستان هستیم. قصهگو در نقش گلناز که شخصیت اصلی داستان است قرار دارد و بچهها به سه گروه برای اجرای نمایش تقسیم میشوند. محمدیان در طول نمایش، تکگویی و تکاجرایی ندارد؛ علاوه بر کودکان، از پدرها و مادرها هم برای روایت داستان کمک میگیرد. به عنوان مثال داستان «گلناز» به موقعیت رودخانه میرسد. محمدیان از دونفر از والدین میخواهد برای نمایش رود به صحنه نمایش بیایند. آنها دو طرف پارچهای آبی رنگ را میگیرند و آن را حرکت میدهند و اگر توانایی داشته باشند صدای آب و پرندگانی که کنار رودخانه هستند را اجرا میکنند. کودکان بازیگر هم با لباسهای نمایشی که پیش از اجرا بر تنِ کودکان رفته، به صحنه اضافه میشوند.
اینجا گلناز (قصهگو) از قورباغهها (کودکان) که با او همبازی شدهاند میخواهد به یکی از قورباغهها که در حال گریه کردن است کمک کنند تا او حالش خوب شود. پیشنهاداتی که هر یک از بچهها (بازیگران کوچک) به گلناز میدهند به صورت بداهه و با ذهن خلاق خودشان است و دیالوگ یا متنی به آنها داده نشده است. نکته جالب توجه اینجاست که قصهگو یا تسهیلگر، از انعطاف و مدیریت خوبی در توجه به هر یک از کودکان برخوردار است به گونهای که تمامی آنها احساس کنند نقش و شخصیت مفیدی در طول داستان ایفا کردهاند.
مادر یکی از کودکان که فرزندی سه ساله دارد به اثرات این تئاتر مشارکتی در رفع مسئله فرزند خردسالش اشاره میکند و در گفتوگو با شهرآرانیوز، اذعان میکند: بار اول وقتی به این عروسکخانه پا گذاشتم دخترم برای یک لحظه هم نمیتوانست بنشیند و دائم جیغ میزد، اما حالا، هم به خوبی با بچهها ارتباط میگیرد و هم توان و تحملش بیشتر شده و خودش در نمایش بازی میکند. صبر و حوصله قصهگوها واقعا قابل تحسین است که با هر بچهای به خوبی رفتار میکنند تا او، کمکم پیشرفت کند.
مادر دیگری در ادامه این گفتوگو، توضیح میدهد: دخترم برای آمدن به اینجا هر بار که میخواهیم بیاییم ذوق و شوق دارد؛ چرا که اینجا هم بازی میکند و هم مهارتهای دیگری که در زندگی به کار میآید را یاد میگیرد. اینکه چنین فضایی در مشهد ایجاد شده تا هم برای چند ساعت بچهها از فضای مجازی دور باشند، هم با دوستان و قصههای جدید آشنا شوند و هم در کنار قصهگو، خودشان بتوانند نقش آفرینی کنند فرصت ارزشمندی است. همینقدر برایتان بگویم که دخترم بعد از چند بار که اینجا آمده، ارتباطش با همکلاسیهایش بهتر شده و اعتماد بنفسش بالاتر رفته است.
{$sepehr_key_176083}
محمد برومند، نویسنده، کارگردان تئاتر، تلویزیون و سینما و مدیر و موسس «عروسکخانه برومند» است که به گفته خودش تلاشهای ناموفق زیادی در جلب موافقت مسئولان فرهنگی شهر جهت اختصاص یک مکان مناسب برای راهاندازی موزه عروسکها داشته است و در نهایت خودش دست به کار شده و عروسکخانه فعلی را با هزینه شخصی و با پشتیبانی کمپانی سیمرغ راهاندازی کرده است.
برومند در خصوص فعالیتهای این عروسکخانه به شهرآرانیوز میگوید: در حال حاضر، حدود ۱۰۰ عروسک از سراسر ایران و جهان در این مرکز گردآوری شده است. ما در کنار کارهای پژوهشی و تحقیقاتی که در حوزه عروسک و تئاتر عروسکی انجام میدهیم، اجراهای ویژهای نیز داریم که هدف آن گسترش تئاتر عروسکی است. ما هر روز صبح میزبان مدارس و مهدکودکها با تعیین وقت قبلی هستیم تا نمایشهای کوتاه عروسکی را ببینند و با تکنیکهای مختلف عروسکی آشنا شوند. اما در بعدازظهرها، یک کار نوآورانه انجام دادهایم که تا کنون در مشهد یا ایران کمتر دیده شده است. این کار تلفیقی از قصهگویی، تئاتر خلاق و تئاتر مشارکتی است.
وی ادامه میدهد: ما هنرمندانی داریم که هم بازیگر هستند، هم قصهگو و هم تسهیلگر. این افراد با هفت کتاب قصه کودک که نوشته خودم است، هر روز هفته یکی از آنها را به صورت قصهبازی اجرا میکنند. در این اجراها، بچهها و والدینشان به همراه تسهیلگر یا «بَرخوان» که به این شکل ما او را معرفی میکنیم، نقش میگیرند.
برومند تاکید میکند: اتفاق جالبی که در چنین نمایشهای تلفیقی میافتد این است که ما نمیخواهیم تماشاچی انبوهی در این بخش داشته باشیم؛ بلکه میخواهیم افرادی که میآیند، کودکانی باشند که دوست دارند تخیلشان رشد کند و خلاقیت داشته باشند. ما تعداد محدودی بین ۱۰ تا ۱۵ کودک به همراه والدینشان دعوت میکنیم تا با هم، قصهای را بازی کنند و خودشان در اجرای آن به همراه تسهیلگر سهیم باشند. این نوع اجرا به کودکان کمک میکند تا حس مسئولیتپذیری، همکاری و دوستی را تجربه کنند. متأسفانه فضای مجازی و اینترنت، بچهها را از هم دور کرده است و ما سعی داریم با بهانه قصهبازی، بازیهای قدیمی ایرانی را معرفی کنیم و بچهها را تشویق کنیم تا با همدیگر همکاری کنند و حس محبت را یاد بگیرند.