به گزارش شهرآرانیوز؛ آن را محصول شهرنشینی شتابان و گاهی نیز ناشی از فقر اقتصادی میدانند که در هر دو صورت، حالا موضوع سکونتگاههای غیررسمی به یکی از دغدغههای مهم مدیریت شهری در کشورهای درحال توسعه و به تبع آن کشور ایران و شهر مشهد، تبدیل شده است.
اخیرا نیز وحید داعی، مدیرکل راه وشهرسازی خراسان رضوی، اعلام کرده است که در کل این استان، ۱۷هزارو۵۲۴هکتار محله هدف بازآفرینی شهری وجود دارد که از این میزان، حدود ۷ هزارو ۴۰۰ هکتار بافت فرسوده و ۵ هزارو ۳۰۰ هکتار سکونتگاه غیررسمی است. داعی همچنین گفته است: «حدود ۱۰ درصد از مجموع محلات هدف بازآفرینی کشور در خراسان رضوی قرار دارد و این موضوع، اهمیت و سهم چشمگیر استان در حوزه بازآفرینی شهری را نشان میدهد.»
کلان شهر مشهد نیز به عنوان مقصد بسیاری از مهاجرتها در نیمه شرقی کشور، از این قاعده مستثنا نیست. در چنین وضعیتی، تاب آوری ساخت وسازهای حاشیه شهر دربرابر بلایای طبیعی ازجمله زلزله نیز مورد سؤال قرار میگیرد. فارغ از آمار وجود گسلها در مشهد، باید پیش از وقوع این بحران آماده بود.
اما آیا واقعا ساخت وسازهای حاشیه مشهد که خیلی از چشم شهر پوشیده نیستند، توان تحمل مواجهه با بلایا را دارند؟ اهمیت موضوع، زمانی دوچندان میشود که بدانیم به گفته غلامحسین مظفری، استاندار خراسان رضوی، جمعیت شهر مشهد، بیش از ۲۵ استان کشور است: «جمعیت حاشیه شهر مشهد نیز از جمعیت هشت استان کشور بیشتر است و این موضوع، فشار بسیار سنگینی را بر سیستم اجرایی، شهرداری و مدیریت شهری وارد کرده است.»
آدرس دقیقی از بافتهای ناکارآمد و سکونتگاههای غیررسمی نداریم. جست وجوی اینترنتی هم فقط اسم کلی محلات را پیش چشم مان میگذارد، بنابراین بدون اینکه موقعیت مکانی خاصی را درنظر بگیریم، به دو محله از حاشیه مشهد میرویم. ظرف چند دقیقه، کوچههایی را پیدا میکنیم که خانه به خانه اش مصداق سوژه گزارشمان است؛ خانههایی که بیشتر آنها تکمیل شدهاند و زندگی در آنها جریان دارد و برخی دیگر هم با کمترین امکانات، از آجر و ایرانیت گرفته تا هر چیز دیگری که دم دست مالک و سازنده بوده، روی هم ساخته شده است.
اصلا نیازی نیست که نکات مهندسی را بدانیم تا متوجه شویم این خانهها بدون استانداردهای لازم ساخته شدهاند؛ دیوارها و آهنهایی که قرار است استحکام خانه را حفظ کند، خیلی نازک است و بعضی درهای ورودی به قدری باریک و کوچک است که باید نیمرخ وارد خانه شوی! البته خانه که نمیشود گفت؛ چهاردیواریهایی که نه تنها استاندارد نیستند، بلکه حتی زیبایی بصری هم ندارند؛ چه برسد به تاب آوری دربرابر بلایای طبیعی همچون زلزله.
ازطرفی تا دلت بخواهد، اینجا کوچههای باریکی را میبینی که انتهای آن، یک یا چند خانه قرار دارد و با این اوصاف حتی فرضیه امدادرسانی در شرایط بحرانی هم شکست میخورد؛ چه برسد به بحران یا حادثه واقعی. در این گزارش سعی کردهایم وضعیت بافت ناکارآمد و سکونتگاه غیررسمی در حاشیه شهر مشهد و سناریوهای پیش رو را بررسی کنیم.

کیوان حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، درباره تاب آوری چنین ساختمانهایی در حاشیه شهر، با اشاره به اینکه در داخل محدوده شهری نیز ساختمانهایی وجود دارد که با کدهای قدیمی ساخته شدهاند و ممکن است در برابر زلزله مشکل زا باشند، میگوید: با وجود اینکه این ساختمانها غیررسمی هم نیستند، این مشکل را دارند و امکان دارد با یک زلزله نسبتا بزرگ، تخریب شوند. در نتیجه این تخریب، ازهم پاشیدگی شدید و بحران را در داخل شهر شاهد خواهیم بود.
او بیان میکند: در مناطق حاشیه نشین، ساخت وسازهایی صورت میگیرد که مطابق آیین نامه و استاندارد نیست. درواقع مالک یا سازنده میخواهد با کمترین مبلغ، ساخت و ساز را انجام دهد، بنابراین استقامت خیلی کمی را برای سازه درنظر میگیرد. باید مسئولان مربوط در این زمینه، مسائل مختلف را رعایت کنند.
او حاشیه نشینی را موضوعی بسیار پیچیده میخواند و اضافه میکند: متأسفانه هنوز به نتیجه مطلوبی در این زمینه نرسیدهایم که بتوانیم حاشیه نشینی را به صورت کامل مدیریت کنیم. درحال حاضر وضعیت اقتصادی و اقلیمی به گونهای است که هنوز مهاجرت از روستاها به شهرها ادامه دارد؛ هرچند به دنبال افزایش مهاجرت معکوس هستیم.
حسینی میافزاید: درپی افزایش این مهاجرت ها، حاشیه نشینی نیز در اطراف شهرها بیشتر میشود و به طور فزایندهای به مشکلات بحرانی ساخت وسازها نیز اضافه میشود. با وجود اینکه مدیران نیز دست روی دست نگذاشتهاند، نتیجه کاری که میبینیم، هنوز مثبت نیست، بنابراین توصیهام به مسئولان این است که روشهای مدیریتی را کامل کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اهمیت نگاه چندجانبه به این موضوع، بیان میکند: برای حل این مسئله باید در چند بعد کار کنیم؛ زیرا هر زمان فقط یک جانبه نگاه کردیم، متضرر شدیم و اکنون دیگر دورهای نیست که یک بعدی پیش برویم.
او در پاسخ به این پرسش که با وجود مقالات علمی نوشته شده و پژوهشهای زیادی که در حوزه بافت ناکارآمد و سکونتگاههای غیررسمی انجام شده است، چرا هنوز در این زمینه مشکل داریم، اظهار میکند: متأسفانه ارتباط بین دانشگاه و بخشهای دیگر ازجمله صنعت، خیلی قوی نیست؛ هرچند در چند سال اخیر سعی شده است این ارتباط محکمتر شود، هنوز به نتایج مطلوبی نرسیدهایم.
حسینی در پاسخ به اینکه اگر برای وضعیت فعلی سکونتگاههای غیررسمی کاری نکنیم، چه تبعاتی دامنگیرمان خواهد شد، میگوید: این موضوع چیزی نیست که قبلا تجربه نکرده باشیم؛ در تمام زلزلههایی که در ایران رخ داده است، با مشکلاتی از این دست روبه رو شدهایم. پیش از این نیز پیشگیریهای لازم را نمیکردیم و فقط در زمان وقوع زلزله سعی میکردیم با بحران مواجه شویم که هزینههای زیادی نیز بابت آن پرداخت کردیم.
او بیان میکند: درواقع باید به سمت پیشگیری و افزایش تاب آوری در جامعه و این محلات پیش برویم تا در زمان وقوع بحران، خسارت کمتری ببینیم. پیشنهادم این است که اعتبارات پژوهشی در این زمینه بیشتر شود تا درنهایت ارتباط بین دانشگاه و مراکز اجرایی افزایش یابد. نگاههای یک سویه در این حوزه، خوب نیست و حتی باید از نیروهای مردمی، بازوهای علمی دانشگاه و... برای حل مشکل استفاده کنیم.
{$sepehr_key_176393}
رئیس بازآفرینی شهری اداره کل راه وشهرسازی خراسان رضوی هم در تعریف بافتهای ناکارآمد، اظهار میکند: بافتهای ناکارآمد، محدودههایی از بافتهای شهری هستند که از جنبههای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و سایر جنبهها از فرایندهای توسعه شهری عقب مانده یا بازماندهاند و نیاز دارند که با انجام اقداماتی به حیات شهری برگردند. این موضوع نیز باید با تأکید بر حفظ هویت و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان آن مناطق صورت بگیرد.
محمدرضا اسدی بیان میکند: براساس مصوبه شورای عالی معماری شهرسازی ایران در سال ۱۴۰۰ که آخرین تعریف برای بافتهای ناکارآمد است، این بافتها به چهار گونه تقسیم میشود که یکی از آن ها، بافت ناکارآمد کالبدی یا همان بافت فرسوده است و مابقی شامل بافت تاریخی، سکونتگاه غیررسمی و بافتهای ناکارآمد هستند.
او مهمترین عامل برای افزایش تاب آوری این سکونتگاهها دربرابر بلایای طبیعی را ساختوساز اصولی و استاندارد میخواند و میگوید: متأسفانه در موقعیت سکونتگاههای غیررسمی به دلیل ضعف اقتصادی و بنیه مالی کم ساکنان، همچنین نبود زمینهای ملی برای ساخت وساز و وجود اراضی موقوفه و زمینهای آستان قدس رضوی، شاهد گرایش مردم به سمت ساخت وسازهای غیرمجاز، آن هم به دست افراد بدون صلاحیت هستیم.
اسدی بیان میکند: برای افزایش تاب آوری این محلات، یکی از راهکارها، پایدار کردن ساختمان هاست که باید در ابتدا زمین تأمین شود و بعد از آن، مشوقها و ضوابطی برای این محلات تدوین کنیم تا ضوابط اجرا شود و تسهیلات و تخفیفات نظام مهندسی درنظر گرفته و پروانه نیز صادر شود تا مردم رغبت کنند به ساخت وساز استاندارد روآورند. این موضوع، تاب آوری واحدها را افزایش میدهد.
رئیس بازآفرینی شهری اداره کل راه وشهرسازی خراسان رضوی با بیان اینکه باید موضوع توانمندسازی ساکنان این محلات نیز در دستورکار قرار گیرد، اظهار میکند: اگر افراد ساکن در این محلات از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حمایت شوند، به مرور به سمت ساخت وسازهای استاندارد حرکت میکنند.
او بزرگترین مانع در ساخت مسکن مقاوم را ضعف اقتصادی مردم میداند و اضافه میکند: در قدم بعدی، موانعی، چون نبود اراضی ملی در محدوده سکونتگاههای مشهد، نبود همگرایی بین دستگاهها برای تأمین زمین در این محلها و تعریف پروژهها مطرح میشود. بیشترین اراضی حاشیه شهر، اراضی اوقافی یا آستان قدس رضوی است و تقریبا میتوان گفت که زمین ملی در این محلات نداریم، بنابراین دست دولت بسته است.
او به تعریف پروژههای مشارکتی مسکن اشاره میکند و میگوید: این اقدام در برخی نقاط ازجمله رسالت، تحت عنوان پروژه مسکونی شاملو انجام شده است. اقدام دیگر این بود که با مشارکت دستگاههای دخیل در شهر به خصوص در این سکونتگاه ها، پروژههایی را در قالب «برنامههای اقدام» تعریف کردیم که در قالبهای کالبدی، تعریف یا اجرا شدند. این اقدامات میتوانند به افزایش تاب آوری لازم این محلات دربرابر خطرات طبیعی مانند زلزله کمک کنند.
اسدی میافزاید: ضوابط تشویقی نیز درنظر گرفتیم که اینها مردم را به مشارکت در نوسازی مسکن تشویق میکند؛ اگر نیاز به بازبینی این ضوابط نیز وجود داشته باشد، با پیشنهاد شهرداری میتوانیم آن را به روزرسانی کنیم.
او مشکل بازآفرینی شهری و سکونتگاههای غیررسمی را موضوعی میداند که صرفا با تهیه و اجرای طرح، حل نمیشود: «مشکل سکونتگاههای غیررسمی، چندلایه و چندسطحی است و باید این طرحها در پیوستگی با طرحهای جامع و تفصیلی باشد. تا زمانی که ارتباط بین طرحهای پایین دست و بالادست برقرار نشود، نتیجه اش همین است که سیاست گذاری با نتیجهای که باید ببینیم، خیلی همخوانی ندارد.»
اسدی با استناد به جلسه ستاد سامان دهی سکونتگاههای غیررسمی استان در سال ۱۳۸۴، تعداد محلات حاشیه مشهد را هشت پهنه با ۶۶ محله اعلام میکند که سکونتگاههای غیررسمی در آن قرار دارند و میافزاید:، اما طی این بیست سال، شهرداری با مطالعات و اقداماتی که انجام داده، توانسته است در این آمار تغییراتی رقم بزند.
وی جمعیت محلات حاشیه مشهد را براساس آخرین سرشماری نفوس ومسکن که در سال ۱۳۹۵ انجام شده است، نزدیک به یک میلیون نفر اعلام میکند و میگوید:، اما باتوجه به رشد جمعیت در این سالها و اعلام منابع رسمی مانند استانداری، اکنون برآورد این جمعیت حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است و این امر نشان میدهد که جمعیت ساکن سکونتگاههای غیررسمی در مشهد، نزدیک به یک سوم جمعیت این شهر را تشکیل میدهد. درحال حاضر نیز خیلی از این محلات هنوز شرایط بحرانی دارند، اما در پهنه مسکونی قلعه ساختمان و التیمور، بیشترین ناپایداری واحدها را شاهد هستیم.