آسیب‌های جبران‌ناپذیر نادیده گرفتن فرزندان توسط والدین در دوران کودکی | خطر کم‌توجهی!

آزیتا حسین‌زاده عطار | شهرآرانیوز؛ خودش هم نمی‌داند چرا اختیار حال‌و‌احوالش را ندارد! چرا زمانی که در جمعی حضور پیدا می‌کند اولین صدایی که می‌شنود، صدای ضربان‌های تند تند قلبش است. امان از روزی که بخواهد در یک جمع اجتماعی، چهار کلمه صحبت کند. آن روز انگار تمام روحش متلاطم می‌شود.

مغزش داغ می‌کند و قلبش انگار با هر تپش می‌خواهد از سینه‌اش بیرون بیاید و حس‌و‌حالش تا چند دقیقه بعد از آن هم این قدر بد است که به سختی می‌تواند خودش را جمع‌و‌جور کند و به حالت عادی برگردد. روزی که به سراغ روان‌شناس می‌رود متوجه می‌شود این حال بدش بی‌ارتباط با دوران کودکی‌اش نیست. 

به زمانی که پدر و مادرش نتوانستند آن‌طور که باید به نیاز دیده شدن و شنیده شدنش پاسخ بدهند. با خلیل رحیمی، روان‌شناس بالینی، روان‌درمانگر و هیپنوتراپ هم‌کلام شدیم و درباره کمبود محبت در کودکی، تأثیرات آن در بزرگ‌سالی و ارائه راهکار‌های پیشگیرانه از بروز این مشکل در فرزندانمان صحبت کردیم. مشروح گفت‌و‌گو با او را در ادامه با هم می‌خوانیم.

نشانه‌های غفلت عاطفی در کودکان

غفلت عاطفی همیشه با آسیب آشکار همراه نیست. مثلا ممکن است کودک آزار جسمی ندیده باشد، اما آسیب روانی دیده باشد. گاهی ممکن است کودک فقط به‌درستی دیده و فهمیده نشده باشد و از این منظر مورد غفلت عاطفی قرار گرفته باشد.

ناتوانی در شناخت و بیان احساسات

نمونه: نمی‌دانم چی حس می‌کنم.

جلب توجه افراطی یا برعکس

نمونه: بیش‌ازحد ساکت و مطیع بودن.

عزت‌نفس پایین

نمونه: احساس مداوم «من کافی نیستم».

مشکل در اعتماد و صمیمیت عاطفی

نمونه: همه آدم‌ها قرار است از من سو‌ءاستفاده کنند.

بلوغ زودرس عاطفی

نمونه: کودکی که زود بزرگ شده

بی‌تفاوتی هیجانی

نمونه: نسبت به محبت و تشویق هیچ حسی ندارد.

اضطراب پنهان

نمونه: خشم فروخورده یا غمی که دلیل روشنی ندارد.

رایج‌ترین عوارض

  • عزت‌نفس پایین
  • اضطراب یا غم مزمن
  • مشکل در روابط صمیمی
  • ناتوانی در بیان احساسات
  • ترس از نیاز داشتن
  • احساس مزمن تنهایی

عوارض هیجانی

  • دشواری در شناسایی و بیان هیجان‌ها
  • اضطراب زمینه‌ای
  • خلق افسرده پایدار
  • بی‌تفاوتی یا نوسان خلقی بالا

عوارض بین‌فردی

  • الگو‌های دل‌بستگی ناایمن
  • اجتناب از صمیمیت یا وابستگی افراطی
  • ناتوانی در درخواست حمایت عاطفی
  • مرز‌های بین‌فردی ناکارآمد

عوارض رفتاری

  • خودمراقبتی ضعیف
  • اولویت دادن افراطی به نیاز دیگران

{$sepehr_key_177085}

نشانه‌های شایع غفلت عاطفی در بزرگ‌سالی

غفلت عاطفی در کودکی معمولا بی‌سروصدا اتفاق می‌افتد، اما اثراتش می‌تواند تا بزرگ‌سالی باقی بماند. بسیاری از بزرگ‌سالانی که این تجربه را داشته‌اند، در شناخت و بیان احساسات خود مشکل دارند. حالشان بد است، اما دقیق نمی‌دانند چه احساسی را تجربه می‌کنند.

  • احساس دائمی «کافی نبودن» یا «کم‌ارزش بودن» از نشانه‌های رایج است. حسی که حتی با موفقیت‌های شغلی یا تحصیلی هم از بین نمی‌رود و همیشه در پس‌زمینه زندگی حضور دارد.
  • این افراد معمولا از نیاز داشتن معذب‌اند. درخواست کمک، توجه یا محبت برایشان با شرم همراه است و اغلب ترجیح می‌دهند همه‌چیز را به تنهایی تحمل کنند.
  • در روابط صمیمی، یا به دیگران اعتماد نمی‌کنند و فاصله می‌گیرند، یا بیش‌ازحد وابسته می‌شوند و از طرد شدن می‌ترسند. تجربه یک رابطه امن و متعادل برایشان دشوار است.
  • اغلب نیاز‌های دیگران را بر خودشان مقدم می‌دانند و خواسته‌های شخصی‌شان نادیده گرفته می‌شود؛ «خود» معمولا آخر صف است.
  • از نظر هیجانی ممکن است سرد و بی‌احساس به نظر برسند، یا برعکس، احساساتشان ناگهانی و شدید بروز کند. اضطراب یا غمی مبهم و همیشگی هم در این افراد شایع است. احساسی که دلیل روشنی ندارد.
  • صدای انتقادگر درونی در آنها فعال است، صدایی که مدام تکرار می‌کند کافی نیستی یا مشکل از توست!

ویژگی‌های والدینی که غفلت عاطفی دارند

غفلت عاطفی بیشتر از آنکه به «نبود محبت» مربوط باشد، به «دیده نشدن احساسات» کودک برمی‌گردد. کودکی که هیجان‌هایش درک، نام‌گذاری و پاسخ داده نشده‌اند، در بزرگ‌سالی با احساسات خود رابطه‌ای مبهم و ناپایدار خواهد داشت. بسیاری از دشواری‌های هیجانی و رابطه‌ای در بزرگ‌سالی، نه حاصل ضعف فردی، بلکه نتیجه تجربه‌های نادیده‌گرفته‌شده در سال‌های رشد هستند. تجربه‌هایی که وقتی برای درمان دیر است فقط با آگاهی و مداخله روان‌شناختی قابل ترمیم هستند. پس والدینی باشید که در تربیت فرزندشان مسئولیت‌پذیرند و این کار‌ها را انجام نمی‌دهند.

  • بی‌توجهی به نیاز‌های عاطفی کودک
  • ناتوانی در بیان و نشان دادن محبت
  • کمبود صبر و پذیرش هیجانات کودک
  • تمرکز بیش از حد بر مشکلات خود یا دنیای بیرونی
  • انتقادگر و قضاوت‌کننده به جای حمایتگر
  • نامنظم یا غیرقابل پیش‌بینی در رفتار و پاسخ‌دهی
  • کمبود همدلی و درک احساسات کودک
  • انتظار استقلال زودهنگام و مسئولیت‌پذیری بیش از حد از کودک

راهکار‌های عمومی برای حمایت از افرادی با کمبود محبت عاطفی

شناخت و نام‌گذاری احساسات

کمک به فرد برای شناسایی و بیان هیجاناتش

تمرین خودمراقبتی

انجام کار‌های کوچک برای توجه به نیاز‌های شخصی

ایجاد روابط امن

تشویق به ارتباط با افرادی که قابل اعتماد و حمایتگر هستند

تنظیم هیجان

تمرین تکنیک‌های آرام‌سازی، مدیتیشن یا تنفس عمیق

مرزگذاری سالم

آموزش گفتن «نه» و حفاظت از خود در روابط

بازسازی گفت‌وگوی درونی

تمرین جایگزینی انتقاد به خود با جملات حمایتی (گفت‌وگویی بالغانه را آموزش دادن)

توصیه به استفاده از حمایت حرفه‌ای

مراجعه به روان‌شناس و درمانگران حوزه روان برای پردازش تجربه‌های کودکی و آموزش مهارت‌های هیجانی

{$sepehr_key_177086}

چند توصیه به والدینی که وقت کمی برای گذراندن با فرزندان دارند

با توجه به واقعیت‌های فعلی و دلایل اقتصادی و اجتماعی جامعه، بسیاری از والدین نمی‌توانند تمام روزشان را با فرزندانشان بگذرانند و اغلب تنها وقت محدودی از روزشان را می‌توانند به آنها اختصاص دهند. روش‌هایی که در ذیل آورده‌ایم کمک می‌کند حتی در شرایط سخت اقتصادی و کمبود زمان، فرزند احساس امنیت عاطفی و محبت کافی داشته باشد و در بزرگ‌سالی دچار آثار شدید کمبود محبت نشود.

زمان کوتاه، اما باکیفیت

حتی سی‌دقیقه تمرکز کامل روی کودک (گوش دادن، بازی کردن، گفت‌و‌گو) بهتر از ساعات طولانی بدون توجه است.)

تعبیر هیجانات کودک

کمک کنید احساساتش را نام‌گذاری کند و بفهمد طبیعی هستند.

حضور فعال در لحظات روزمره

هنگام خوردن غذا، رفتن به مدرسه یا زمان خواب، مکالمه کوتاه و دلگرم‌کننده داشته باشید.

تشویق و قدردانی صادقانه

هر موفقیت یا تلاش کودک را به‌طور واضح تحسین کنید.

ایجاد روند‌های کوچک محبت‌آمیز

پیامک محبت‌آمیز، یادداشت کوتاه، تماس تلفنی در طول روز.

مدل‌سازی بیان هیجان

خودتان احساسات خود را به شکل سالم بیان کنید تا کودک یاد بگیرد.

مرزگذاری مثبت

شاغل هستید، وقتی کنار کودک هستید تمام توجه خود را به او بدهید و از کار با گوشی فاصله بگیرید.