به گزارش شهرآرانیوز، به نظر خیلی لازم نیست وارد جزئیات بشویم و بگوییم دارد چه بلایی سرمان میآید. تقریباً این روزها همه میدانیم بازار طلا و دلار چه وضعیتی دارد. چشمها در هر لحظه به جدول نرخنامه خیره مانده و ارزی که تا پیش از این در هر روز حداکثر یکی دوهزار تومان افزایش را تجربه میکرد، این روزها به ساعت درحال افزایش نرخ است. تا این لحظه، هر گرم طلا ۱۶ میلیون تومان را پشت سر گذاشته و دلار هم بیوقفه در کانال ۱۴۳ هزارتومان به پیش میرود. در این شرایط، مهم است بدانیم که مقصر اصلی این بحران چه کسی است، چه شد که اینگونه شد و چه آیندهای انتظارمان را میکشد.
چه کسی مقصر است؟
چه میشود گفت؟ مقصر اصلی بروز چنین آشوبی واقعاً چه کسی است؟ جنگهای فراگیر که نوسانات اقتصاد جهانی را تشدید کرد؟ دولت ایالات متحده که افزایش نرخ اونس جهانی را هدف گرفته است؟ دشمنان خارجی که با تحمیل شرایط جنگی و مسائل امنیتی، فضای سرمایهگذاری تجارت را در کشور ناامن کردهاند؟ یا اصلاً بیتدبیری دستگاههای اقتصادی کشور که با سیاستهای تورمآفرین خود بلای جان اقتصاد و تولید شدهاند؟
محمود اولاد، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با شهرآرانیوز میگوید: در زمان بروز بحرانهای اقتصادی، همیشه میتوان یک سؤال مهم مطرح کرد؛ اینکه چگونه وضع به اینجا رسیده و جالب اینجاست که اگر امروز در کشورمان شما چنین پرسشی را مطرح کنید، هیچ پاسخ روشنی برایش پیدا نمیکنید. در واقع، هیچ اتفاقی حداقل در دوماه اخیر نیفتاده که چنین بحران و التهابی را باعث شده باشد. در چنین شرایطی، متهم ردیفاول گروههای فشاری هستند که بااراده و آگاهی میخواهند وضع اینگونه باشد.
وی میافزاید: به شواهد و قرائن زمانی بیشتر دقت کنید. مهمترین اتفاق امروز کشور چیست؟ قطعاً بررسی قانون بودجه در مجلس و بحث جایگزینی رئیسکل بانک مرکزی که روز بهروز جدیتر میشود. به همین دلیل، میتوان تصدیق کرد شبکه سوداگری ارز و مجموعه منسجم جریانهای فشار در تلاشند تا با دامنزدن به التهاب بازار، سکاندار بعدی بانک مرکزی و مجموعه حاکمیتی کشور اعم از دولت و مجلس را تحتفشار قرار دهند تا در آینده براساس خواستههای آنان عمل کنند.
دلیل این آشفتهبازار چیست؟
از تحریم و تهدید خارجی گرفته تا بیکفایتی و ندانمکاری داخلی، البته که شبکه بهمپیوستهای از دلایل و عوامل در بروز چنین آشفتهبازاری دخیل است و افزون بر این مسائل، بحث پرحاشیه جایگزینی رئیسکل بانک مرکزی هم این نهاد را از «تنظیمگری» به «تماشاگری» رسانده است، اما درمجموع، فقط میتوان یک جمعبندی قطعی داشت؛ اینکه وضع کنونی و نرخهای نجومی در تابلوی معاملات ارز و طلا، یک شبکه بهمپیوسته از دلایل و عوامل دارد.
حسین محمدیان کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با شهرآرانیوز میگوید: اگرچه تأیید میکنم که گروههای فشار و لابی قدرت پنهان در بازار ارز و طلا در بروز وضعیت فاجعهبار فعلی دخیل هستند، اما بیش از همه لازم میدانم به بیکفایتی نهادهای اقتصادی کشور ازجمله بانک مرکزی اشاره کنم که از مدتها قبل، خواسته و دانسته مقدمات چنین وضعیتی را رقم زدند. شما ببینید مدتهاست کارت بازرگانی تاجران خوشنام ما به دلیل سیاستهای سختگیرانه و بیمنطق بانک مرکزی مسدود شده است. چرا اصلاً چنین کاری کردند تا راههای ورود ارز به کشور مسدود شود و امروز به چنین وضعیتی دچار شویم؟
وی میافزاید: در جلسات متعدد با مدیران ارشد اقتصاد کشور بارها تأکید کردهایم که اکثر مشکلات امروز فعالان اقتصادی کشور بهدلیل تحریمهای داخلی است. مشکل خودمان هستیم. این شرایط، خودساخته و خودخواسته است. البته در این وضعیت، میتوان گوشهچشمی هم به تغییر جریان مدیریتی حاکم بر بانک مرکزی داشت، زیرا فراتر از یک فرد خاص، باور صحیح آن است که تغییر «فرزینها» اگر وضع را بلافاصله بهتر نکند، حداقل بدتر نخواهد کرد.
در آینده چه میشود؟
بدونشک در این بازار پربلای ارز و طلا، هرکسی میخواهد به درک بهتری از آینده برسد تا از این دریای طوفانزده جان بهدر ببرد. سیدناصر اسلامزاده استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با شهرآرانیوز میگوید: تاریخ تجربیات مشابهی از وضعیتهای اینچنینی دارد و اگرچه نتایج بحرانهای اقتصادی همیشه بهصورت یکسان درقالب سقوط ارزش پول ملی و ورشکستگی تولید بروز میکند، اما دلایل مختلفی برای چنین شرایطی وجود دارد. صریح بگویم؛ علم اقتصاد تصدیق میکند مجموعهای از عوامل باید دست به دست هم بدهد تا ارزش پولی یک کشور با چنین شتابی در مسیر سقوط گام بردارد. به همین دلیل، نمیتوان نسخه شفابخشی تجویز کرد که مثلاً بگوییم فلان کار را بکنیم، همهچیز حل میشود.
وی میافزاید: برای اصلاح وضعیت اقتصادی در مقیاس کلان یک کشور همیشه نیازمند راهبردهای سختگیرانه و زمانبر هستیم. به همین دلیل، متأسفانه باید اذعان کرد که راهحل کوتاهمدت و امید نزدیکی به بهبود اوضاع وجود ندارد.