روایت هنرمندانه از هویت شهر در آستانه «روز مشهد»

به گزارش شهرآرانیوز؛ ۱۰ دی به نام «روز مشهد» نام‌گذاری شده؛ روزی که ریشه آن به مناسبت اعلام مشهد به‌عنوان «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» بازمی‌گردد و از همان زمان به فرصتی برای بازخوانی تاریخ، هویت و سرمایه‌های فرهنگی این شهر تبدیل شده است.

مشهد، شهری که قرن‌ها زیارت، آیین، ادبیات و هنر در شکل‌گیری آن نقش داشته‌اند، با این نام‌گذاری جایگاهی تازه برای گفت‌و‌گو درباره ظرفیت‌های هنری خود پیدا می‌کند؛ ظرفیتی که از سینما و تئاتر تا هنر‌های تجسمی و رسانه‌ای، می‌تواند به بازتعریف تصویر هنر مشهد در سطح ملی و بین‌المللی کمک کند. نام‌گذاری این‌روز تنها یک مناسبت نیست؛ بلکه بهانه‌ای است برای اینکه هنرمندان، سیاست‌گذاران و فعالان فرهنگی دوباره به این پرسش برگردند که «هنر مشهد کجاست و چه راهی برای دیده‌شدن و اثرگذاری پیش‌رو دارد؟» همین پرسش، محور اصلی گزارشی است که پیش‌رو دارید. 

در بخش نخست این گزارش دو قسمتی، با چند تن از فعالان حوزه فیلم و تئاتر گفت‌و‌گو کرده‌ایم تا از نگاه آنان جایگاه روز مشهد و تأثیر این نام‌گذاری بر هویت هنری شهر را بررسی کنیم؛ بهانه‌ای برای شنیدن تجربه‌ها، نقد‌ها و پیشنهاد‌هایی که می‌تواند مسیر توسعه فرهنگی مشهد را روشن‌تر کند. بخش دوم این گزارش نیز در شماره بعد منتشر خواهد شد و ادامه همین روایت از منظر دیگر هنرمندان و پژوهشگران فرهنگی خواهد بود.

«روز مشهد» و آغاز یک بازخوانی هویتی

رضا حسینی، کارگردان تئاتر که سابقه چهار دهه فعالیت با بیش از صد اثر نمایشی در مشهد را دارد در گفت‌و‌گو با ما درباره ظرفیت‌های هنری این شهر گفت: نام‌گذاری به‌عنوان «روز مشهد» اگر به‌درستی دیده و فهم شود، می‌تواند نقطه عزیمتی برای بازخوانی هویت فرهنگی و هنری این شهر باشد. وقتی درباره تئاتر و هنر‌های نمایشی در مشهد سخن می‌گوییم، ناچاریم به پیشینه خراسان بزرگ بازگردیم؛ چراکه هنر نمایش در این منطقه، پدیده‌ای نوظهور یا وارداتی نیست، بلکه برخاسته از تمدنی پیچیده و درهم‌تنیده از آیین‌ها، باور‌های دینی، مناسک اجتماعی و سنت‌های فرهنگی است.

خراسان گنجینه آیین‌هاست

وی با تأکید بر ریشه‌های آیینی هنر نمایش در خراسان اظهار کرد: خراسان به دلیل گستردگی جغرافیایی و تنوع قومیت‌ها، گنجینه‌ای کم‌نظیر از آیین‌ها، رسوم، جشن‌ها و سوگواره‌ها را در خود جای داده است. بسیاری از این آیین‌ها ذاتا واجد عناصر نمایشی، موسیقایی و حرکتی بوده‌اند. نمایش اساسا بر بستر همین آیین‌ها و باور‌ها شکل می‌گیرد و آینه هنر‌های نمایشی، بازتاب‌دهنده آینه فرهنگ قومی و بومی است. از این منظر، مشهد و خراسان از پیشینه‌ای برخوردارند که به‌خودیِ خود شالوده‌ای محکم برای هنر تئاتر ایجاد کرده است.

این کارگردان تئاتر با اشاره به جایگاه مشهد در تاریخ آیین‌های نمایشی تصریح کرد: در مشهد و خراسان، شکل‌های مختلفی از آیین‌های سوگواری و نمایشی در طول تاریخ وجود داشته که برخی از آنها در سطح ملی نیز تأثیرگذار بوده‌اند. از تعزیه گرفته تا مراسم آیینی محرم و دیگر مناسک مذهبی، همه و همه نشان می‌دهد که نمایش در این شهر قدمتی ریشه‌دار دارد. بنابراین، وقتی امروز از تئاتر مشهد صحبت می‌کنیم، نباید آن را بی‌سابقه یا جدا از گذشته بدانیم؛ بلکه باید آن را ادامه یک جریان تاریخی بدانیم که به نسل امروز رسیده است.

فرصتی برای جریان‌سازی فرهنگی

حسینی درباره نسبت «روز مشهد» با جریان‌سازی فرهنگی گفت: اگر قرار است یک مناسبت صرفا تقویمی به یک جریان فرهنگی اثرگذار تبدیل شود، نیازمند این هستیم که با نگاهی امروزی به داشته‌های گذشته بازگردیم. ما چیزی را از صفر خلق نمی‌کنیم، بلکه منابع و گنجینه‌هایی در اختیار داریم که باید آنها را بازخوانی، پژوهش و بازتولید کنیم. شخصیت‌های تاریخی، فرهنگی و هنری که در طول تاریخ در مشهد و خراسان زیسته‌اند، ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای برای پرداخت نمایشی دارند، به شرط آنکه با زبان و فرم امروز به نسل جدید معرفی شوند.

وی ادامه داد: برای مثال، اجرای آیین‌هایی مانند تعزیه برای مخاطب امروز، بدون بازنگری در فرم و شیوه اجرا، الزاما پاسخ‌گو نیست. این به معنای نفی سنت نیست، بلکه به معنای ترجمه امروزی سنت است. ما باید با پژوهش‌های معتبر و نگاه خلاقانه، این آیین‌ها و مفاهیم را در بستر مدرنیته بازآفرینی کنیم تا مخاطب امروز بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

وی درباره نقش مدیران و هنرمندان در این مسیر گفت: تمرکز اصلی نگاه من متوجه مدیران نیست. آنچه برای من اهمیت بیشتری دارد، مسئولیت جامعه هنری است. هنرمندان مشهد در شهری زندگی می‌کنند که از نظر فرهنگی دستشان بسیار پُر است؛ از فردوسی، خیام و عطار گرفته تا شریعتی و کمال‌الملک. اما متأسفانه گاهی آن‌قدر درگیر مسائل سطحی و زودگذر اجتماعی می‌شویم که از این سرمایه عظیم غفلت می‌کنیم.

روایت هنرمندانه از هویت شهر در آستانه روز مشهدنمایی از تئاتر «مرغ سحر» اثر رضا حسینی که به زندگی و اندیشه‌های ملک الشعرا بهار می‌پرداخت

هویت فرهنگی، بنیان یک جامعه را شکل می‌دهد

وی با اشاره به تجربه شخصی خود افزود: خود من نیز در سال‌های اخیر تلاش کرده‌ام به سراغ شخصیت‌های فرهنگی بروم و آنها را در قالب تئاتر معرفی کنم. به باور من، پرداختن به هویت ملی و فرهنگی، اثری ماندگارتر از موضوع‌های دم‌دستی دارد؛ چراکه مسائل روز می‌آیند و می‌روند، اما هویت فرهنگی، بنیان یک جامعه را شکل می‌دهد.

این کارگردان تئاتر تأکید کرد: «روز مشهد» می‌تواند بهانه‌ای جدی برای بازاندیشی در هویت فرهنگی و هنری این شهر باشد؛ به شرط آنکه هنرمندان با نگاه پژوهش‌محور و خلاق، به سراغ پیشینه عظیم خراسان بروند و آن را به زبان امروز بازگو کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، تئاتر مشهد می‌تواند بیش از پیش جایگاه واقعی خود را در فرهنگ شهری و ملی تثبیت کند.

مشهد، شهر مستندسازی است

احمد شادکامی، فیلم‌ساز، کارگردان و مستندسازی که سابقه‌ای نزدیک به پنج دهه فعالیت هنری در مشهد دارد، با اشاره به مستند «دکتر شیخ» -یکی از آثار خود- اظهار کرد: مشهد شخصیت‌های زیادی دارد که هنوز تصویر درستی از آنها ساخته نشده است. مستند «دکتر شیخ»، یکی از تولیدات من است، اگرچه این شخصیت زاده مشهد نبود، اما از چهره‌های مهم و تأثیرگذار در این شهر محسوب می‌شود و آثار علمی و فکری ارزشمندی از خود به‌جا گذاشته است. همین امر سبب شد تا من، به عنوان فیلم‌ساز، به معرفی و بازخوانی این شخصیت بپردازم.

مستندسازی؛ مهم‌ترین ظرفیت هنری مغفول مشهد

این فیلم‌ساز، با اشاره به ظرفیت‌های مغفول مانده، مشهد را یکی از مناسب‌ترین شهر‌های ایران برای توسعه مستندسازی می‌داند و تأکید کرد: برخلاف فیلم‌سازی داستانی که به بازیگر، عوامل تخصصی متعدد و امکانات گسترده نیاز دارد و تمرکز آن در تهران است، مستندسازی در مشهد به‌شدت ظرفیت رشد دارد. هم هزینه کمتری می‌خواهد و هم مواد خامش فراوان است؛ از تاریخ و شخصیت‌ها تا طبیعت، معماری و جغرافیا همه ظرفیت است.

وی با اشاره به کمبود جدی تولید مستند در مشهد افزود: به‌رغم این همه ظرفیت، مستند در مشهد بسیار کم کار شده است. نگاه به مستند همیشه نگاه درجه‌دو بوده و برای همین سرمایه‌گذاری هم صورت نگرفته است. در حالی که مستند ماندگارتر است و تصویر عمیق‌تری از یک شهر در ذهن مخاطب ثبت می‌کند.

روز مشهد نباید صرفا یک مناسبت شعاری باشد

شادکامی، روز مشهد (۱۰ دی) را فرصت مهمی برای بازخوانی ظرفیت‌های هنری می‌داند، اما معتقد است چنین مناسبت‌هایی نباید در حد شعار باقی بمانند. به گفته وی اگر روز مشهد فقط یک مناسبت زمانی باشد، تأثیرش از بین می‌رود. فرهنگ و هنر با «زمان» رشد نمی‌کنند، با «مکان» رشد می‌کنند.

وی تأکیدکرد: مشهد به‌شدت به مکان‌های هنری از جمله نگارخانه، پاتوق هنری، فضا‌های تمرین و ارائه اثر نیاز دارد. ما مکان مشخص برای هنر نداریم. بدون فضا، هیچ جریان فرهنگی شکل نمی‌گیرد.

این فیلم‌ساز باسابقه درباره بزرگ‌ترین خطای مدیریت فرهنگی می‌گوید: معمولا مدیران به‌جای تأمین امکانات، می‌خواهند به هنرمند بگویند درباره چه موضوعی و در چه مناسبتی کار کند. این بزرگ‌ترین اشتباه است. هنرمند به محتوا نیاز ندارد؛ به فضا، امکانات و بودجه شفاف نیاز دارد.

شادکامی افزود: اگر امکانات سخت‌افزاری و حمایت منطقی وجود داشته باشد، خود هنرمندان مسیرشان را پیدا می‌کنند. آنها نمی‌خواهند کسی متولی فکر و سلیقه‌شان باشد.

وی به مفهوم هویت شهر و نسبت آن با روز مشهد پرداخت و گفت: هویت شهر بدون تردید هویت مذهبی است و این واقعیت تاریخی غیرقابل انکار است، اما اگر هویت شهر را فقط به یک بُعد محدود کنیم، بخشی از جامعه دیده نمی‌شوند.

شادکامی تأکید کرد: مشهد فقط حرم نیست؛ بازار، معماری، طبیعت، جغرافیا، شخصیت‌های فرهنگی، تاریخ اجتماعی و زندگی روزمره مردم هم جزئی از هویت مشهد است. روز مشهد زمانی ماندگار می‌شود که وارد زندگی مردم شود، نه اینکه از آن فاصله بگیرد. وقتی همه ابعاد شهر دیده شوند، هویت مشهد عمیق‌تر، واقعی‌تر و باورپذیرتر خواهد بود.

روز مشهد، فراتر از نام‌گذاری یک روز تقویمی

محمدمهدی خالقی، دیگر فیلم‌ساز مشهدی، با اشاره به اهمیت نام‌گذاری «روز مشهد» گفت: وقتی از روز مشهد صحبت می‌کنیم، باید به پیوست معنایی مشهدالرضا (ع) هم توجه داشته باشیم. این شهر محل شهادت امام رضا (ع) است و نباید با ساده‌سازی واژه‌ها از معنای عمیق آن فاصله بگیریم.

وی با تأکید بر اینکه هر اثر هنری در مشهد باید بر سه محور «هویت»، «معنویت» و «تحولات تاریخی و انقلاب اسلامی» استوار باشد، افزود: این سه ضلع جدا از هم نیستند و مرحله نهایی تولید اثر هنری، کشف ارتباط ارگانیک میان این عناصر است. من نیز در آثاری که تاکنون ساخته‌ام، به اندازه توان خود تلاش کرده‌ام در این مسیر حرکت کنم.

{$sepehr_key_177789}

هنر در امتداد زیارت

خالقی درباره نسبت هنر و زیارت در مشهد توضیح داد: هدف اصلی سفر به این شهر، زیارت است؛ بنابراین آثار هنری اگر بر اساس هویت و معنویت مشهد شکل بگیرند، می‌توانند به تعمیق تجربه زیارت و درک بهتر زائر کمک کنند. این با نگاه گردشگرمحور در بسیاری از شهر‌ها متفاوت است و باید تمام کارکرد‌های دیگر شهر ذیل مفهوم زیارت تعریف شود.

این فیلم‌ساز تبدیل ظرفیت‌های هنری مشهد به یک «جریان فرهنگی پایدار» را نیازمند هماهنگی میان دستگاه‌های فرهنگی دانست و گفت: اکنون چنین هماهنگی‌ای اصلا وجود ندارد. هر دستگاهی جداگانه و بر اساس فهم خود عمل می‌کند و مسیر واحدی دیده نمی‌شود. 

اینکه چه نهادی باید این هماهنگی را ایجاد کند بحث مستقلی است، اما بدون این هم‌افزایی، رسیدن به یک هدف فرهنگی مشترک دشوار است. وی همچنین بر نقش هنرمندان تأکید کرد: هنرمندان نیز باید به همان میثاق سه‌گانه‌هویت، معنویت و تاریخ پایبند باشند. هر هنرمندی، حتی اگر مذهبی نباشد، حتما به یکی از این اضلاع باور دارد و می‌تواند بر اساس آن اثر ماندگار خلق کند.

مشهد، دغدغه همیشگی آثار شخصی

این فیلم‌ساز درباره دغدغه‌های شخصی خود در تولید آثار مرتبط با مشهد گفت: مشهد صرف‌نظر از اینکه زادگاه من است، یکی از مهم‌ترین شهر‌های جهان، به‌ویژه در حوزه فرهنگی و مذهبی است. طبیعی است که این موضوع همیشه در فکر و آثارم حضور داشته است؛ چه در مستند، چه سریال یا طرح‌های نگارش‌شده.

وی با اشاره به اینکه بخش مهمی از ایده‌ها و طرح‌های مرتبط با مشهد هنوز اجرا نشده است، افزود: برای من آثار ساخته‌نشده مهم‌تر هستند. طرح‌های زیادی نوشته شده و آماده‌اند، اما فرصت ساختشان فراهم نشده است. اگر شرایطش مهیا شود، این پروژه‌ها می‌توانند تأثیر جدی و اساسی بر معرفی ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی مشهد داشته باشند.