به گزارش شهرآرانیوز؛ درمیان صفات برجسته امامجواد (ع)، «جود و سخاوت» ایشان جلوهای درخشان و ضربالمثل شده است. اما پرسش اصلی اینجاست که چرا این امام همام، بهویژه در سنین کودکی و نوجوانی، این اندازه بر بخشش و دستگیری از نیازمندان، تأکید میکردند؟ آیا این سخاوت، تنها یک ویژگی اخلاقی شخصی بود یا اهداف عمیقتر تربیتی، اجتماعی و دینی در پس آن نهفته بود؟
در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین احمد صابریتولایی، درپی واکاوی ابعاد مختلف و فلسفههای هفتگانه پشت این سیره کریمانه بودهایم؛ فلسفههایی که میتواند الگویی کاربردی برای جوامع اسلامی امروز باشد.
نکتهای که باید بر آن تأکید شود، آن است که تمام آنچه بهعنوان فلسفه جود امامجواد (ع) بیان میشود، باید بهعنوان یک راهبرد عمیق و دقیق در مبارزه با دشمن ایشان تصویر شود؛ دشمنی که دنبال از بین بردن نام اهلبیت (ع) بود و امامجواد (ع) با این راهبرد، نقشه دشمنان را نقش بر آب کرد.
در شرایطی که امامجواد (ع) در سنین کودکی به امامت رسیدند، نیاز به جلب توجه عمومی و ایجاد یک بدنه اجتماعی وفادار، امری حیاتی بود. در عصری که مردم اغلب درگیر نیازهای مادی اولیه بودند، سخاوت و رفع گرفتاریها، میتوانست مؤثرترین روش برای جذب گوشها و قلبها باشد. این اقدام هوشمندانه، زمینهساز شنیده شدن پیامهای اصیل دینی و تشکیل سرمایه اجتماعی حول محور امامت شد؛ همانگونه که گاه برای جلب توجه مخاطب از روشهای غیرمتعارف استفاده میشود، جود امام نیز کاری اثرگذار برای شکستن دیوار بیتوجهی بود.
امام (ع) تنها به انتقال پیام اکتفا نمیکردند، بلکه تأثیرگذاری عمیق و عمل به آن پیامها را هدف گرفته بودند؛ همانگونه که ضربالمثل عربی «الانسان عبدالاحسان» میگوید انسان بنده احسان است، وقتی مردم بهدلیل سخاوت و محبت امام، قلبا به ایشان علاقهمند میشدند، نهتنها حرفهایش را میشنیدند، بلکه برای عمل به آن نیز اشتیاق پیدا میکردند. این محبت، پایهای مستحکم برای اطاعت پیروان و نفوذ رهنمودهای امام در متن جامعه شیعه شد.
یکی از وظایف اصلی ائمه (ع)، احیا و اقامه معارف ناب دینی است. ارزشهایی مانند انفاق، ایثار و دستگیری از نیازمندان، همواره از ارکان اسلام است. امامجواد (ع) با سیره عملی خویش، این ارزش اصیل را در جامعهای که ممکن بود به فراموشی سپرده شود، زنده و عینی کردند. اقدام یک کودک هشتساله (امام جواد (ع))در پر کردن خورجین از سکه و بخشش آن، خود بهتنهایی درسنامهای عملی و جذاب برای ترویج فرهنگ انفاق بود.
هر عمل نیک یا ناشایستی از یک شخص، بازتابی بر پیشینه و خاندان او دارد. امامجواد (ع) با اخلاق و سیره درخشان خویش، نهتنها خود را بلکه تبار پاکشان را در اذهان میدرخشاند. وقتی مردم سخاوت بیکران ایشان را میدیدند، به یاد کرامتهای امیرالمؤمنین (ع)، فاطمهزهرا (س) و امامرضا (ع) میافتادند. این سیره، زنجیره نورانی امامت را در هماهنگی کامل و به شکلی ملموس به مردم معرفی میکرد و بر حقانیت آن مهر تأیید میزد.
{$sepehr_key_178040}
ذات امامت، همراهی با مردم و دغدغهمندی برای رنجهای آنان است. سخاوت امامجواد (ع) تنها یک تاکتیک اجتماعی نبود، بلکه تجلی رحمت و عطوفت الهی برای رفع مشکلات ملموس جامعه بود. گزارشها حاکی است که ایشان، هیچگاه نیازمندی را -صرفنظر از عقیدهاش- از درگاه خویش دست خالی برنمیگرداندند. این رویکرد، تصویری زنده از اسلام رحمانی و علوی ارائه میدهد که بهبود زندگی مردم را سرلوحه کار خویش قرار میدهد.
امامجواد (ع) با عمل خویش، تنها یک نیازمند را سیر نمیکردند، بلکه فرهنگ ایثار و بخشش را در جامعه ترویج میدادند. وقتی مردم میدیدند فرزند امام رضا (ع) با آن سن کم، چنین پیشقدم میشود، ثروتمندان جامعه تحتتأثیر قرار میگرفتند و به انفاق تشویق میشدند. این روش، هوشمندانهترین شیوه برای نهادینه کردن یک فضیلت اخلاقی است؛ الگوسازی عملی که دیگران را به پیروی و رقابت در خیر، ترغیب میکند.
درنهایت، همه ابعاد پیشین در ذیل یک فلسفه متعالیتر قرار میگیرد؛ تقرب به خداوند. امامجواد (ع) خود فرمودند: «کَثْرَهُ الصَّدَقَهِ» (زیاد صدقه دادن) یکی از سه عاملی است که بنده را به «رضوانا...» میرساند، بنابراین سرچشمه این جود بیمنت، رضایت الهی و حرکت در مسیر قرب به او بود. این نگاه، سیره امام را از یک عمل اجتماعی صرف، به عبادتی والا و الگویی کامل برای زندگی معنوی تبدیل میکند.