دیپلماسی شهری پویا و مزیت‌های آن

سیاست خارجی، پیگیری منافع کشور در خارج از مرزها تعریف می‌شود. در گذشته این عمل ازطریق جنگ‌های نظامی و لشکرکشی به‌منظور فتح سرزمین و کسب غنائم صورت می‌گرفت. بعد از جنگ جهانی دوم، دیپلماسی به‌عنوان ابزار پیگیری سیاست خارجی درمیان کشورها جا باز کرد. در ابتدا دیپلماسی به‌شکلی کلاسیک، میان دولت‌ها و از طریق دولتمردان اجرا می‌شد. سپس با پیدایش ابزار مناسب و به‌دنبال انقلاب ارتباطات، دیپلماسی دولت‌ها با ملت‌ها یا همان دیپلماسی عمومی وارد کارزار فعالیت‌های سیاسی شد. امروزه علاوه‌بر دو مورد قبل، ارتباط مستقیم ملت‌ها با یکدیگر و پیوند ارتباطی مردم در سراسر جهان، اهمیتی دوچندان یافته است. درواقع کنش و واکنش مردم دیار مختلف، دولت‌ها را رو به سوی دریچه‌ای جدید برای کسب منفعت راهنمایی کرد. دولت-ملت‌ها برای ایجاد رابطه، نیازمند ارائه تصویری مشروع و مقبول عام از خود برای اعتبارسازی و قابلیت اثرگذاری هستند که ظرفیت‌های گوناگونی برای دستیابی به این مهم در اختیارشان است.


در طول تاریخ همواره برخی شهرها به‌دلایل گوناگون از اهمیت خاصی برخوردار بوده‌اند و آوازه آن‌ها طی سالیان متمادی در ذهن‌ها نقش بسته است. ازجمله این عوامل می‌توان به حضور آثار طبیعی یا ساخته دست بشر، فرهنگ و رسوم محلی خاص، گردهمایی سران کشورها و... اشاره کرد. رفته‌رفته و همگام با فرایند جهانی شدن، شهرها بیش از پیش با تکیه بر توانایی‌ها، خود را شناساندند و پرچمدار عنوانی خاص در جامعه بین‌الملل شدند یا به عبارتی، جهانی شدن به شهری شدن جهان منجر شده است.


کشور ایران به‌دلیل فضای رسانه‌ای مسمومی که برای آن ایجاد شده است، به‌سختی می‌تواند ارزش‌های خود را در تصویری واقعی به دنیا مخابره کند. در چنین شرایطی، تجربه حضور و مشاهده میدانی، نقطه عطفی در حل چالش پیش‌گفته می‌تواند باشد. ازجمله ابزارهای تحقق این امر، استفاده از ظرفیت دیپلماسی شهری است. یعنی به‌جای روابط بین‌الملل بین‌دولتی به سمت روابط بین‌الملل بین‌شهری حرکت کنیم. مشاهده می‌شود که حرکتی در یکی از شهرها سرآغازی بر ادامه آن در شهر دیگری در آن سوی کره خاکی می‌‌شود. به‌کارگیری ظرفیت‌های خفته در شهرهای کشور در مسیر درست خود و معرفی آن‌ها به مخاطب مشخص، برطرف‌کننده بسیاری از سوءظن‌ها خواهد بود. به‌طور مثال اگر بخواهیم آیین‌های عید نوروز یکی از شهرهای ایران را جنبه بین‌المللی دهیم، باید به‌سراغ کشورهای آسیای مرکزی که عید نوروز را جشن می‌گیرند، برویم؛ چراکه این وجه تشابه، بسترساز مناسبات دیگر می‌گردد. یا معرفی شهرهای مذهبی ایران به کشورهای غربی، مشخصا نتیجه مثبتی نخواهد گرفت.


مضمون اصلی سیاست دیپلماسی شهری از بن و اساس طرح ایده‌ها و راهبردهایی است برای کشاندن پای شهرها به‌سمت مداخله فعال و جدی در سیاست بین‌الملل، به‌گونه‌ای‌که سازوکار ایفای این نقش به جایگزینی دولت-ملت‌ها و حل چالش‌های عرصه جهانی منجر شود. مفاد هرگونه بحث از نظریه سیاست دیپلماسی شهری باید دربرگیرنده مجموعه‌ای از داده‌ها باشد؛ یعنی بستر سازمان مدیریت شهری آماده درگیر شدن با دیپلماسی شهری باشد، توانایی‌های بالقوه کلان‌شهری که در این جهت گام برمی‌دارد شناسایی شود، چارچوب مفهومی فرایندهای سیاست شهری جهانی تشریح گردد و عرصه‌های بین‌المللی شهری که روابط بین مدیریت‌های شهری را قوی‌تر می‌سازد، شناخته شود. به این ترتیب این داده‌ها در شکل‌گیری سیاست‌گذاری در عرصه‌های توسعه شهری، اقتصاد شهری، فرهنگ شهری و... رخ می‌نمایانند. افزایش امنیت ملی، شناخت ملت‌ها، کاهش درگیری‌ها و رسیدن به نقاط اشتراک فی‌مابین، توسعه در اقتصاد و فرهنگ جامعه به‌صورت دو طرفه و عناوین دیگر، مبین لزوم فعالیت در این عرصه تا دستیابی به یک دیپلماسی شهری پویاست.