ارزیابی کارنامه بانوان سیاست‌مدار در مبارزه با پرونده‌های فساد مالی
دکتر محدثه جزایی | شهرآرانیوز؛ فساد مالی یکی از مهم‌ترین معضل‌های سیاست است که می‌تواند کارآمدی و توانایی‌های جمعی خوب و بد را زیر سؤال ببرد و آثار عملکرد خوب مدیران حاشیه را نیز تخریب کند. فساد وجوه گوناگونی دارد و سیاست‌مداران در جایگاه مجریان و اداره‌کنندگان جامعه باید پاسخ‌گوی گسترش‌یافتگی فساد به‌خصوص فساد مالی باشند. اغلب سیاست‌مداران در سراسر جهان مردان هستند و این فرضیه وجود دارد که اگر زنان سهم و نقش بیشتری در مدیریت جهانی داشته باشند، با وضعیتی صلح‌گرایانه‌تر، انسانی‌تر و درست‌کارانه‌تر روبه‌رو خواهیم بود و تأثیر آن‌ها در سازمان‌ها، نهاد‌ها به مرور زمان دیده می‌شود.
 
گزارش‌های معتبر بین‌المللی از سوی بانک جهانی نیز بر فساد کمتر میان مدیران سیاسی زن صحه گذاشته است. در همین راستا پژوهش‌های زیادی انجام شده است که برخی از آن‌ها حضور بیشتر زنان در پست‌های مدیریتی را عامل مستقیم کاهش سطح فساد در دولت‌ها دانسته‌اند.
 
در سال ۲۰۱۸ میلادی و در نتیجه یک پژوهش سراسری میان ۱۲۵ کشور جهان، در مناطقی که زنان سهم بیشتری از کرسی‌های قانون‌گذاری را در اختیار داشتند، شاخص‌های مربوط به فساد پایین‌تر بود. همچنین میزان دریافت رشوه توسط زنان کمتر ارزیابی شده و حضور آن‌ها در سطوح بالای مدیریتی به گسترش رفاه اقتصادی، افزایش شاخص‌های آموزش و کاهش رفتار‌های غیراخلاقی منجر شده است. امروزه در جامعه در تلاش برای کاهش فساد مالی به افزایش مشارکت زنان در سیاست به‌عنوان یک راهکار نگاه می‌شود.
 
در حقیقت، این باور هست که اگر زنان مسئول و متصدی اداره جامعه یا نهاد‌های سیاسی باشند، به دلایل مختلفی، کمتر به فساد گرایش دارند. از جمله دلایلی که برای این امر به آن استناد می‌شود می‌توان به گرایش‌های طبیعی زنانه و ریسک‌پذیر نبودن آن‌ها اشاره کرد. در حقیقت، این باور رایج است که ذات زنانه و عطوفت مادرانه که در وجود زن نهادینه شده است آن‌ها را در برابر وضعیت‌های مفسده‌برانگیز مقاوم‌تر از مردان می‌سازد.
 
این محافظه‌کاری زنان در کنار نداشتن تجربه طولانی در سیاست، تصویری ایده‌ال از سیاست‌مداران زن ترسیم می‌کند که با حضورشان در عرصه سیاست می‌توانند به کاهش شاخص‌های فساد یاری رسانند. اما واقعیت این است که چنین باور‌هایی تنها بر بخشی از حقیقت استوار است. تجربه حضور زنان در سیاست مثبت به نظر می‌رسد، اما اینکه زنان تا چه اندازه می‌توانند در برابر فساد مالی و رانت و باند مقاومت کنند به دقت بیشتری در جزئیات نیاز دارد. یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده فساد مالی در ساختار سیاسی، وجود نظارت و فشار افکار عمومی و مطالبه مردم است.
 
بر همین اساس، به نظر می‌رسد زنانی که در نهاد‌های انتخابی مشغول به فعالیت هستند، بیش از مردان مورد توجه افکار عمومی‌اند. در نتیجه نظارت و فشار عمومی بیشتری بر آن‌ها وجود دارد. افزون بر این، با توجه به تجربه‌های کم‌شمار آنان در سیاست، هرکدام از زنان مشارکت‌کننده در عرصه‌های مدیریت کشور، با فشار مضاعفی روبه‌روست که پیامد‌های آن ممکن است جامعه زنان را درگیر کند؛ بنابراین این مسئله مسئولیت‌پذیری دوچندانی را برای زنان مدیر سبب می‌شود که خود یکی از عوامل بازدارنده در برابر فساد است.
 
اگرچه رگه‌هایی از حقیقت در این باور عمومی وجود دارد که بیشتر افراد، چه مرد چه زن، با وجود قوانین نظارتی و جامعه مدنی فعال و پویا در مقابله با فساد، می‌توانند نقش مؤثری داشته باشد، این به معنای نادیده‌گرفتن سهم افراد و مقوله جنسیت در مسئله مهم و فراگیر فساد نیست.
 
نگاهی به کارنامه حضور زنان در نهاد‌های سیاسی در ایران، چه در قوه مقننه چه در قوه مجریه، حکایت از آن دارد که آن‌ها با دوری از حاشیه‌های سیاسی توانسته‌اند کارنامه قابل قبولی از خود ارائه دهند. کنشگری سیاسی زنان چه در نقش مدیران سیاسی چه در جایگاه ناظران حاضر در جامعه مدنی و نهاد‌های اجتماعی، ظرفیت ویژه‌ای است که بهره‌گیری از آن دارای نتایج شگرفی خواهد بود. در زمانه‌ای که بیش از هر چیز، مبارزه با چهره‌های گوناگون و پلید فساد مالی ضرورت دارد، استفاده از زنان کارآمد و شایسته می‌تواند گام کوچکی در این مسیر طولانی به شمار رود.