در ستایش اصالت هنر و گوهر استاد شجریان
نخبگانی هستند که تبلور ایرانند و عمر خویش را برای کشورشان هزینه کرده‌اند. واژه «استاد» به شجریان می‌آمد، به‌گونه‌ای‌که همه القاب همچون «خسرو آواز» را اعتبار می‌بخشید.

آن که جان و روح خویش را در راه فرهنگ ملی ایران گذارد، خوش‌نام می‌شود و در تاریخ به‌نیکی از او یاد خواهد شد.

استاد، تبلور اصالت در روزگار توده‌های درهم‌تنیده بود و سعی کرد در برابر هیچ عوام‌گرایی‌ای سر تعظیم فرود نیاورد.
شجریان، پدیدار اصالت ازدست‌رفته و شرافت انسانی‌ای بود که در چرخ‌دنده‌های اداری و تضاد‌های سیاسی، نحیف و رنجور شده بود. نخبگان ملی همچون میخ‌های فولادین، کشور را حفظ می‌کنند و شجریان، خویش‌کاری خود را برای ایران انجام داد.

او معنای گوهر و ظرفیت وجودی ایران را می‌دانست و به‌خوبی از حافظ، سعدی، عطار، خیام و فردوسی بهره می‌برد.

امکان ندارد نخبه‌ای در هنر و فرهنگ از حافظ و فردوسی استفاده کند و به برترین رتبه هنری دست نیابد. استفاده درست از بزرگان ایران‌زمین، همان «فرهنگ ایران‌شهری» است که شجریان را به مرجعیت فرهنگی کامل رساند که برای کشور و ملت، درسی تسخیرناشدنی بود.

او واژگان و کلام را درست به‌کار می‌برد و بر سنت تداوم ملی ایران دست یافته بود. افزون بر بهره‌مندی از گوهر والای فرهنگ ایرانی، استاد شجریان، هنر را نیز به‌نیکی می‌دانست و به‌خوبی نشان داد که فرهنگ و تمدن بدون شاخص‌های هنری معنا ندارد.

هنر و گوهر در وجود شجریان به شکل ملی و در معنای تام ایران، جمع بودو اصالتی فرهیخته را شکل داده بود. گوهر و هنر، چون با هم آمیخته شود، انسان اصالت پیدا می‌کند.

شجریان از موسیقی مناطق و نواحی ایران نیز استفاده کرد و آن‌ها را پایه‌ای برای تقویت موسیقی سنتی و ملی قرار داد.
او با والاترین و اصیل‌ترین واژگان در همه آستانه‌ها و بزنگاه‌های تاریخی، جانب کشور و مردم را گرفت. آنچه ایران را حفظ کرده است، تلاش‌های سهروردی، نظام‌الملک، فردوسی، خیام، سعدی و حافظ و در دوره معاصر، امثال شجریان است.

فرهنگ، ادب و هنر، پایه‌های مشروعیتی و روبنا‌های برآمده از تاریخ هستند که به‌آسانی تسخیر نمی‌شوند. شجریان صدای هنر اصیل «ایرانشهری» بود که همچون حافظ و فردوسی ماندگار می‌ماند؛ صدایی که مذهب و دیانت را به سبک دوست داشتن خداوند و مردم در کنار یکدیگر، با سازه عشق به وطن، همراه کرده بود. «ربنای شجریان»، نوای هنری رمضان برای ملت ایران و «مرغ سحر ناله سر کن» از اشعار ملک‌الشعرای بهار، فریادی بر سر ناکارآمدان و به‌شمار می‌رفت.

شجریان با زبان اصیل و ریشه‌دار ملی، برای مردم ایران سرود و ماندگار شد. خراسان، سرزمین برآمدن خورشید، پایه شرقی ایران و جایگاه فردوسی در توس، هم‌اینک میزبان شجریان است.