«جان پدر» شعر تازه محمدکاظم کاظمی در سوگ شهدای دانایی + صوت

به گزارش شهرآرانیوز – شهادت جمعی از دانشجویان دانشگاه کابل در یک حمله ناجوانمردانه واکنش‌های زیادی به همراه داشت. مردم ایران با استفاده از هشتگ جان پدر کجاستی؟ مراتب همدردی خود را با جان باختگان این حمله بیان کردند.

 

محمد کاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر نام آشنای افغانستانی با انتشار شعری در صفحه اینستاگرام خود با خانواده‌های شهدای دانایی همدردی کرده است.

 

{$sepehr_media_220093_400_300}

 

جان پدر

برف لجوج آب شد و نوبهار شد

جان پدر پرنده شد و رهسپار شد

 

جان پدر پرنده شد و هر طرف که رفت

با دام و دانه دگری سر دچار شد

 

گاهی به دشت و کوه و بیابان پناه برد

گاهی مقیم مملکت همجوار شد

 

یک روز کارگر شد و یک روز کارساز

روزی پیاده بود و زمانی سوار شد

 

او پشتِ چرخ بود، ولی چرخ‌دنده ساخت

او گرمِ کوره بود، ولی آبدار شد

 

عمر پدر به دربه‌دری‌ها تباه گشت

جان پدر ولی سند افتخار شد

 

جان پدر، جوالیِ مردم نمی‌شود

آن روزها تمام شد و تار و مار شد

 

جان پدر معلم و دانشور و ادیب

جان پدر وکیل و سیاستمدار شد

***

جان پدر، کجاستی امروز، شب شده است

جان پدر پرنده شد... اما شکار شد

 

مشهد، ۱۹ آبان ۹۹

 

جوالی: حمال، باربر، حمل‌کنندۀ جوال. در افغانستان مجازاً‌ برای بعضی گروه‌های قومی هم به کار می‌رفت.