چرا دانشجو مهم است؟
از آغاز شکل‌گیری نظام جدید آموزش و تحصیلات‌عالی در جهان تا امروز همواره قشر دانشجو به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر جریان‌ساز و تعیین‌کننده در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح بوده است. در تاریخ معاصر منطقه و کشورمان نیز چه در گسترش و فراگیری اندیشه‌های مارکسیستی و چپ‌گرایانه و چه در اوج‌گیری تفکرات مذهبی و باور‌های دینی، همچنان نقش و حضور پررنگ و محوری دانشجویان برجسته و چشم‌گیر بوده است. دانشجویان البته دارای یک صنف شغلی و هویت اجتماعی نیستند که مانند پیشه‌وران و کارگران و کشاورزان بتوان به بررسی شرایط اجتماعی و کارکرد و نقش آنان پرداخت؛ بلکه باید در بررسی و مطالعه آنان یک مقطع سنی و دوره زمانی عمر را مورد مطالعه قرار داد.

غالبا جوانان نخبه و نوجوانانی با توانایی‌های ذهنی و فکری قابل‌قبول به تحصیلات‌عالی روی می‌آورند و ۲ ویژگی در این طبقه باعث می‌شود که نقش‌آفرینی و اهمیت متمایزی داشته باشند. نخست اینکه از نظر سنی دارای قدرت و نشاط جوانی هستند و روحیات ایده‌آل‌طلبی و آرمان‌گرایی در آنان قوی و فعال است و، چون چیزی برای ازدست‌دادن ندارند، با آمادگی بیشتری برای رقم‌زدن تغییروتحول به‌میدان می‌آیند و جذب گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و مذهبی می‌شوند.
 
دوم اینکه، چون در ساحت‌ها و رشته‌های مختلف تحصیل می‌کنند، هر گرایش و باوری که داشته باشند، بعد‌ها انتشار و گسترش خواهد یافت، زیرا برخلاف طلاب حوزه‌های علمیه که غالبا در رشته تحصیلی فقه مشغول‌اند، تحصیلات دانشجویان بازه‌ای بسیار گسترده از تربیت‌بدنی و روان‌شناسی تا صنایع و مهندسی‌مکانیک، یعنی همه عرصه‌های زندگی بشری را شامل می‌شود و همین تنوع موجب می‌شود که جریان‌های مختلف سیاسی و فکری در پی اثرگذاری بر دانشجویان باشند، زیرا می‌دانند هرگونه سرمایه‌گذاری به‌روی دانشجویان جوان امروز، حاصل و برداشت فردا از شهروندان شاغل در عرصه‌های گوناگون را در پی خواهد داشت.

دانشجوی جوان و بی‌نام‌ونشان امروز، چه‌بسا فردا پزشکی حاذق، مهندسی توانا یا تاجری موفق خواهد بود و اگر حتى با قواعد بازار تجارت و محاسبات سرمایه‌گذاری مالی هم بسنجیم و ارزیابی کنیم، این سرمایه‌گذاری بسیار سودآور است و ضریب ریسک و خطر اندکی دارد؛ از همین رو جریانات مختلف سیاسی و فکری نسبت به دانشجویان اهتمام ویژه دارند و برای آنان وقت و توان ویژه‌ای صرف می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد که اگر با نگاهی آینده‌نگرانه و فراجناحی، در پی تحقق اهداف کلان ملی برای هرگونه اصلاح و تغییر در سیمای فرهنگی و اجتماعی کشور باشیم، همچنان باید انرژی و توان خاصی را برای دانشجویان صرف کنیم، اما باید به‌تلخی اعتراف کرد که متأسفانه اهتمام نهاد‌های حاکمیتی و مؤسسه‌های ملی به دانشجویان از دغدغه جناحی و حزبی برخی جریانات سیاسی به‌مراتب کمتر است.

به‌دلایل گوناگون از جمله تغییرات سریع و پرشتاب ساختاری در این گونه نهاد‌ها و فقدان نظام سیاست‌گذاری کلان و غلبه روال تصمیم‌گیری‌های سلیقه‌ای و فردی، معمولا دانشجویان چنان‌که شایسته است، مورد توجه قرار نمی‌گیرند و گاه فقط سهمشان سالی یک‌بار، بزرگداشتی تعارف‌آمیز و شعارگونه در روز شانزدهم آذر و احتمالا یک پرچم و بنر و اگر شانس بیاورند، کیک و آبمیوه‌ای باشد که امسال به‌علت همه‌گیری ویروس کرونا از آن هم خبری نیست!