غلامرضا بنیاسدی| چمرانشناسی باید داشته باشیم. این نیازی است که امروزمان را جواب میدهد و برای فردا و فرداهایمان هم پاسخهایی بصواب دارد. یک جوابش هم برای همین پرسشِ پرتکرار «تعهد مهمتر است یا تخصص» که دستکم عمری به درازای 40 سال دارد. وقتی این پرسش را علامتسؤال کردند در برابر چمران، نغز پاسخی گفت که نگاه انسان را برای همیشه در این ساحت، ریلگذاری کرد. او گفت تعهد مهمتر است اما کسی که تخصصی ندارد اما مسئولیتِ آن کار را میپذیرد، تعهد هم ندارد؛ یعنی تخصص، خود، از زیرمجموعههای تعهد است برای کسی که میخواهد مسئولیت کاری را به عهده بگیرد. این نسخهای است که امروز هم باید پیچید تا گره امور خیلی راحتتر از آنچه تصور میکنیم باز شود. اما چمران، خود، نماد توأمان تعهد و تخصص بود. مدلی که امروز هم نیازمند بازخوانی و تکثیر آن هستیم. کاردان بود به معنای تام و تمام آن چنانکه وقتی وارد میدان میشد، دشمن جز به در رفتن از میدان چارهای نداشت. طرحهای عملیاتی او در غرب و جنوب ایران پیش روی ماست که چهسان ماشین جنگی صدام را در جنوب به گل نشاند و چگونه در اضمحلال جنگندگان ضد انقلاب در کردستان، به موفقیت رسید. پیش از این هم در لبنان و فلسطین، عرصهها را به تخصص و تعهد بر دشمن تنگ کرد و بر دیوار برنامههاشان، دری برای پیروزی جنود حق گشود. تولد «جنبش امل» در لبنان جلوهای تام از هنر فرماندهی چمران بود، بزرگمردی که با اندیشه بلند هجرت و جهاد، از ایران تا آمریکا، تا مصر و لبنان و ... را پیمود تا یاریگر حق و حقیقت باشد. او شرح اسم خویش بود. مصطفی شده برای راه خدا و تجسم شرابهها و جلوههایی از «واصطنعتک لنفسی» که خداوند در تجلیل مقام موسی میفرماید. او خود را برای خدا تعریف کرده بود و جز صراط مستقیم برای پیمودن نمیشناخت. مجاهدی بود که در عرصه فرهنگ، با جهاد کبیر به «لا» در برابر همه باطل رسیده بود و آوازه جهاد اصغرش هم همه دنیای بزرگ را فرا گرفته بود. درکنار همه اینها، او مجاهد جهاد اکبر بود، پیامبر اسلام بعد از غزوهای بزرگ، یاران خویش را با «علیکم بالجهاد الاکبر» به مجاهدت بزرگتر خواند، مبارزه با نفس! شاید جهاد با نفس برای یک رزمنده جنگآزموده این باشد که وقتی به شهر بازمیگردد، دیگر شأن جنگی نداشته باشد و اجر الهی مجاهدت را از خلق خدا طلب نکند. حواسش باشد که همت و ازجانگذشتگی او را جز حضرت خدا نمیتواند ارزش بگذارد؛ پس چشم بندد بر رفتار مردمان. چشم بندد و بیمزد و منت، باز دست نیاز مردمان را به همت مضاعف بهگرمی بفشارد. بر خویش و شئون نظامی خویش چنان فائق آید که هیچ چیز نتواند او را از بندگی به غرور بیرون آورد که هر کس از وادی امن بندگی خدا پا بیرون بگذارد، قدم در چاه ویل بردگی شیطان خواهد نهاد. باری، چمران، مصطفی چمران، دکتر مصطفی چمران، شاگرد ممتاز دانشگاه برکلی آمریکا، مجاهدی بود که اسم خویش را میزیست، زیستنی که بهجرئت میتوان آن را برخوردار از جلوههای حیات طیبه نامید.