جین‌پوش سخت‌کوش

کمال خجندی


آن شهره به جود، آن عاشق گفت‌وشنود، آن شیر اینترنت در دستش، چون اهرمی، حبیبنا آذری جهرمی؛ جهرمی بود و آذری نبود که شهریورماه تولد یافته بود؛ و این را نخستین آیت از اعجاز او گفتند و معلوم شد ستاره اقبالش بلند است.

نقل است که جین می‌پوشید و در توسعه زیرساخت‌ها می‌کوشید و بر دریافت‌کنندگان ارز دولتی می‌خروشید؛ پس هرچه در ذم او گفتند، باطل بود؛ از آن جمله که دوستدار ایرانسل و مخل کار رایتل بود؛ و گفته‌اند که عیار بود و با پرسپولیسیان یار بود و عاشق آبدوغ‌خیار بود. نقل است وقتی در هواپیمای اختصاصی می‌نشست، جز آبدوغ‌خیار نمی‌خورد. چون به گناباد رسید، ظریفی به طعنه گفت: «حاجی! می‌دونستم گنابادی، دعوت می‌کردم یه آبدوغ‌خیاری چیزی می‌زدیم.» پس نوشت که «شب هم هستم؛ آدرس لطفا.» پس به سرای آن ظریف شد، آبدوغ‌خیاری دست گرفت و عکس گرفت؛ پس ظرف کباب پیش آورد.

نقل است که گفتند لپ‌تاپ به دولتیان داده‌ای و گفت: نداده‌ام؛ چون معلوم شد که داده، کار بالا گرفت. پس آن لپ‌تاپ‌ها از دولتیان بازستاند و به سیستان فرستاد. ظریفی در سیستان و بلوچستان گفت: ما را به چه‌کار لپ‌تاپ فرستادی؟! کاشکی آب فرستادی.

پس، چون به کابینه رسید، فریاد کرد: «الیوم روز مختلسان سیاه و دست مفسدان کوتاه و جمله کار‌ها روبه‌راه کنم.» پیری از پیران کابینه لبخند زد که: «چه کوله قشنگی! کلاس چندمی عموجون؟!» پس دانست که در محضر بزرگان سخن سنجیده باید گفت.