کد خبر: ۶۹۴۲
تاریخ : ۲۲ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۲
یکی از شایعترین اختلالات روانی که در زنان دیده میشود، اختلال افسردگی و اضطراب است که تأثیر منفی عمیقی بر روابط بین فردی در خانواده میگذارد. زنی که افسردگی دارد، مشکلات فراوانی در زندگی زناشویی و روابط خصوصی تجربه میکند قرار گرفتن در یک ازدواج ناموفق از عوامل خطرساز افسردگی است. مردانی که با همسران افسرده زندگی میکنند، خود نیز به گونهای افسردگی را تجربه میکنند و ادراک آنها از کیفیت رابطه زناشویی پایین میآید همچنین افسردگی مردان نیز روی همسرانشان تأثیر میگذارد.
سبکهای تفکر افسردهکننده در میان زنانی که با مردان افسرده زندگی میکنند، بیشتر است. واکنش زن و مرد به افسردگی متفاوت است. زمانی که مردی خودش را در چنین وضعیتی مییابد، با مشغول شدن در فعالیتهای خارج از خانه با موضوع کنار میآید و رضایتمندی را از فعالیتهای بیرونی به دست میآورد. به علاوه دیدگاه یک مرد به حلمسئله و پرداختن به مشکل ممکن است متفاوت و سازندهتر باشد. به گونهای که توجه خود را از روابط زناشویی دور میکند، اما یک زن توجهش را بیشتر به رویدادهای منفی معطوف میکند و بر عواطف و مهارتهای انطباقی درونی تمرکز میکند. اماچگونه یک خانواده و در رأس آن پدر به عنوان هرم قدرت به زن و مادر خانواده کمک میکند؟ اولین قدم برای کمک به همسر درک ماهیت افسردگی و شناسایی نقش آن در روابط بین فردی است. خانواده باید با مذاکره در مورد روابط خود به طور مؤثرتری با مشکلات ایجاد شده افسردگی کنار بیاید. خانواده باید انتظارات خود را پایین بیاورد و راجع به مسئولیتها و نقش و سهم هر فرد، مذاکره و شفافسازی صورت گیرد و انتظارات از یکدیگر تعدیل گردد. تعارضات جزو جداییناپذیر روابط خانوادگی هستند. اعضای خانواده میتوانند از آموزش مهارتهای خاص مقابلهای برای زندگی مؤثر و کاهش تعارضات بهره ببرند. نکته مهم این است که هریک از اعضای خانواده باید مسئولیت نقش خود را در مورد مشکلات رابطهای (صرف نظر از مشکلاتی که خود افسردگی ایجاد میکند) بپذیرند. همکاری همدلانه و سازنده و اجازه بروز احساسات و هیجانات به صورت غیرمخرب، در تعدیل «احساسات سخت و افکار غیرمنعطف» مؤثر است. این تمرین به آنها کمک میکند تا تعادلی بین افکار و هیجانات خود ایجاد کنند. یادمان باشد که مشکلات دوباره ممکن است پدیدار شوند؛ بنابراین به جای تمرکز بر حذف غیرواقعی- که امری غیرممکن است- باید به ایجاد «تحمل» در چنین موقعیتی کمک کرد (تحمل در اینجا به معنای مصونیت است). یعنی پذیرش مشکل و مدیریت مشکل که چگونه با مشکلات کنار بیایند و آن را حل کنند (پذیرش-کنترل-مدیریت-جستوجوی راهحل).
درک و پذیرش تفاوت هریک از اعضای خانواده و اینکه تفاوتهایی که تاکنون در هر فرد، احساساتی منفی را بر میانگیزد، میتوانند فرایابی مبنی بر آن را داشته باشند. این به آن معناست که تفاوت افراد نوعی تعادل در عملکرد اعضا ایجاد میکند. به این صورت که دیدگاه یکی از اعضا دیدگاه مخالف دیگری را تعدیل میکند. پیام اصلی «ایجاد تحمل» است، چراکه آنها باید برای این حقیقت که مشکل دوباره پدیدار میشود، اما بهطور مؤثر میتواند مدیریت شود خود را آماده کنند.
اعضای خانواده باید آموزش ببینند که در بازگشت مشکلات از پیامدهای منفی پیشگیری کنند. قطعا آموزش و استفاده مؤثر از مدیریت خشم، مهارتهای ارتباطی و مسئلهگشایی در بهبود روابط اعضای خانواده و در نتیجه کاهش هیجانات منفی و افسردگی زن میتواند مؤثر باشد.
دیگر مواردی که میتوانند به تسکین و آرامش همسر کمک کنند عبارتاند از:
-شنونده خوبی باشید، یعنی اینکه فعالانه گوش دهید.
منظور از گوش دادن فعال این نیست که حرف نزنید. منظور این است که به غیر از گوش دادن، مغزتان نیز باید فعالانه درگیر شود. فرد شنونده نباید منفعل باشد، باید به جای سرزنش یا پند و اندرز و سخنرانی، گفتهای تسلیبخش بگوید.
- اجازه دهید همسرتان احساسات و نیازها را بیان کند. اگر همسر شما نمیتواند به سرعت همراه شود و یا پاسخی آسیبزا (مثل پاسخ اضطرابی، یکه خوردن، کنارهگیری) بروز میدهد، به او کمک کنید تا به طور مؤثری برای کنار آمدن با این نشانهها تلاش کند، با او همدلی کنید و حمایتکننده باشید.
- از تقویت دوجانبه استفاده کنید. هر رابطه صمیمانهای به تدریج ممکن است عادی شود. خطاهای کوچک ممکن است اشتباهاتی بزرگ و نابخشودنی تلقی شوند و شما را عصبانی کنند. برای اینکه جلوی این جریان را بگیرید باید هرچند وقت یکبار سرگرمیهای مشترک لذتبخش را فراهم کنید.
تقویت دوجانبه به طور ساده به این معنی است که هر فرد کارهایی که طرف مقابلش دوست دارد بیشتر انجام دهد. کارهای جزئی و در عین حال دوستداشتنی مثل نوازش، شستن ظرفها، گل هدیه دادن، تعمیر وسایل، مسافرت رفتن، تماشای دوباره یک فیلم. اوقات و لحظات خوبی را برای همسرتان رقم بزنید. تقویت دوجانبه برای تغییر ناراحتیهایی که در طول مدت به وجود آمدهاند کارایی بالایی دارد.
حتی اگر خواستهها و احساسات شما مثل همسرتان باشد، بازهم فعالیت مشترک میتواند برای شما لذتبخش باشد. از سرزنش کردن و برچسب زدن به شدت بپرهیزید. نگذارید نظرات و افکار قبلی در مورد شخصیت همسرتان مانع انجام برنامه تقویت دوجانبه شود. به نیازها و احساسات همسرتان اهمیت دهید.
یادتان باشد تغییر را از خودتان شروع کنید، شما میتوانید با برخورد مناسب و احترامآمیز با همسر و مادر خانواده، به فرزندانتان هم بیاموزید چگونه با مادرشان مراوده داشته باشند. برای تغییر هیچگاه دیر نیست.