رئیس‌جمهور پشت میز یا مرد میدان؟
محمد حسین زاده

آقای رئیسی روز‌های اول دولت را سخت پرتلاش شروع کرده است؛ حضور میدانی در بیمارستان‌ها و داروخانه‌ها تا سفر استانی به خوزستانی که از بسیاری مشکلات رنج می‌برد. جریان غرب‌گرا‌های لیبرال در واکنش به این حضور و مدیریت میدانی یا سکوت یا اشکال‌تراشی می‌کنند؛ از برچسب پوپولیستی زدن تا مدیریت نمایشی! در این میان مشاور وزیر بهداشت سابق این حضور میدانی را به‌فال نیک گرفت و گله کرد که در طول یک‌سال‌ونیم گذشته تیم مدیریتی وزارت بهداشت جز ۳ نفر فرصت دیدار با رئیس جمهور را نداشتند!

مردم، اما واکنشی متفاوت از خود نشان دادند؛ از تعجب تا استقبال و حتی شوخی و مزاح که اگر شخصی شبیه آقای رئیس‌جمهور را در کوچه‌خیابان‌های شهر دیدید، تعجب نکنید و شک نکنید؛ رئیس جمهور ایران است! سؤال اینجاست آن‌ها که حضور رئیس جمهور در میدان مشکلات را پوپولیستی می‌خوانند، از چه نگران هستند؟ در ۸ سال گذشته مدل پشت‌میزنشینی و ویدئوکنفرانسی و بازدید از کارخانه خودرو داخلی با خودرو خارجی را دید‌ه‌ایم و دیده‌ایم نه‌فقط مشکلی حل نشد، بلکه افزون‌تر شد و اعتماد مردم نیز دچار خدشه شد.

باید پرسید شما نگران حل‌نشدن مشکلات مردم هستید یا نگران حل‌شدن مشکلات یا نگران مقایسه ۲ مدل مدیریتی متفاوت و در تضاد با هم؟ اینکه چرا به این نقطه رسیدیم که دیدن مسئولان در میان مردم، چون گوهری نایاب شده، بحثی است مفصل از سوغات مدیریت لیبرال اشرافیت زده! اما نباید غافل شویم که این حضور میدانی چقدر می‌تواند برکت داشته باشد. اول آنکه رفتار رئیس‌جمهور برای همه مدیران الگو می‌شود و حجت برای قضاوت مردم. دیگر اینکه مردم از یک بخشدار و فرماندار انتظار دارند به روستا و بخش و بیاید و برای رفع مشکلاتشان میدانی عمل کند و همین انتظار را از استاندران و وزیران خواهند داشت؛ کما اینکه همین روز‌ها وزیران در رقابت برای حل مشکلات مردم هستند؛ رقابتی سالم به‌نفع مردم.

فرداروزی اگر مدیری حتی در قوه‌قضاییه یا مجلس یا شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی بخواهد با نخوت و غرور با مردم برخورد کند و به قولی آقابالاسر باشد، مردم برای شماتتش، رفتار رئیس جمهور را سند می‌آورند.

دوم اینکه مدیر زمانی می‌تواند تصمیم درست و کارساز بگیرد که آمار‌ها و گزارش‌های کارتابلش را با واقعیت میدانی تطبیق دهد. ارتباط با مردم انگیزه مدیران را نیز برای حل مشکل افزایش می‌دهد. مدیر با حضور در میدان، حلقه مدیران ناکارآمد را کنار می‌زند و در رویارویی با متن میدان، واقعیت را درک می‌کند.

سوم آنکه شوق امیدی که در دل مردم زنده خواهد شد، می‌تواند انرژی بی‌کران مردم را برای به‌میدان عمل آمدن آزاد کند. لازمه این اتفاق جلب اعتماد مردم است. مردم باید ببینند که مدیران عالی جمهوری اسلامی از جنس خود آن‌ها هستند و زندگی و رفت‌وآمدهایشان از جنس مردم است، نه از مابهتران!

حرف آخر آنکه فرق است بین کسی که در دمای ۵۰ درجه خوزستان مشکلات را از زبان مردم می‌شنود با کسی که زیر دمای کولر اتاق محل کارش ویدئو کنفرانسی از استاندار خوزستان گزارش می گیرد؛ این تفاوت را مردم بهتر از هر کسی درک می‌کنند و برای همین است که بذر امید در دل‌هایشان جوانه می‌زند.