سندروم اتکا نکردن به توانمندی‌های دردسترس

در بند اول چرخش‌های تحول آفرین چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت، موضوع «تقویت باور «ما می‌توانیم» به جای عدم اتکا به توانمندی‌های دردسترس»، بیان شده است.

متاسفانه به دلیل نداشتن خودباوری، اطمینان یا حتی بی توجهی به توانمندی‌های داخلی و دردسترس، عده‌ای همواره در فرایند‌های مدیریتی «مرغ همسایه را غاز می‌دیدند» و درحالی که آب در کوزه داشتند، تشنه لب دور جهان می‌چرخیدند.

این امر، هم به صورت ویژه از نظر توجه به توان و استعداد سرمایه انسانی تامل برانگیز است و هم به صورت عام در مورد تمامی قابلیت ها، امکانات و فرصت‌هایی که دردسترس مدیریت بوده است و از آن غافل بوده اند، مصداق دارد.

هرچند متاسفانه در کل نظام اداری کشور این رفتار به وفور مشاهده شدنی است، در حوزه مدیریت شهری و نظام اداری شورا‌ها در سال‌های قبل، این فرهنگ بیشتر رواج یافته است که مدیران کمتر به مطالعه و تدوین وضع موجود و شناسایی و احصای قابلیت‌های دردسترس بپردازند.

این اتفاق آسیب‌های فراوانی به همراه دارد؛ به عنوان مثال از یک سو سبب سرخوردگی سرمایه‌های انسانی سازمان می‌شود که انگیزه پیشرفت را از دست می‌دهند و ازسوی دیگر به هرز استعدادها، فرصت‌ها و قابلیت‌های داخلی سیستم می‌انجامد؛ زیرا بسیاری از زمینه‌های پیشرفت ناشناخته هدر می‌رود و مدیریت حتی برای کشف آن‌ها اقدامی‌ نمی‌کند و فکر و برنامه‌ای هم ندارد.

اینکه در ششمین دوره شورای اسلامی شهر در اولین بند از چرخش‌های تحول آفرین چشم انداز به این موضوع اشاره می‌شود، پیام خوبی است که نشان از ایده‌ای ارزشمند دارد و می‌خواهد باور «ما می‌توانیم» را تقویت کند و به توانمندی‌های دردسترس اصالت ببخشد. اگر این مهم در دوره چهارساله شورای ششم عملی شود، می‌تواند زیرساختی مناسب در رویکرد مدیریت شهری باشد و سال‌ها منشأ افزایش بهره وری و ارتقای سطح عملکرد سازمانی شود.

پرداختن به توانمندی‌های دردسترس، نافی بهره مندی از منابع و منافع محیطی یا خارج از سازمان نیست، بلکه درواقع بیانگر نوعی درون زایی است که هم به دنبال بالفعل ساختن حداکثری قابلیت‌های درونی سیستم است و هم در حالتی رشدیافته و بالغ در عرصه مدیریت و سازمان از ظرفیت‌های خارجی بهره می‌گیرد.

باید بدانیم عرصه مدیریت درواقع امانتی است که براساس آن صاحبان تصمیم وظیفه دارند توانمندی‌های درونی سیستم را به شکوفایی برسانند و در ارتباط با عناصر و عوامل محیطی، حداکثر منافع را برای سازمان و ذی نفعان آن فراهم کنند.