کد خبر: ۸۵۶۹
تاریخ : ۱۸ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۱
از ساعت ۱۸:۳۰ تا حدود ۱۹:۱۵ در ترافیک عجیب و پیچیده چهارراه نانوایی معطل بودم. از سویی دلم هزار راه میرفت که دیر به مقصد میرسم و از سویی کنجکاو شده بودم که چرا این چهارراه درگیر چنین ترافیک سنگین و بیسابقهای شده است. بالاخره قدم به قدم خودروها جلو رفتند و بعد از نیم ساعت به نزدیکی چهارراه رسیدم. آنچه میدیدم باورکردنی نبود. نه تصادفی در کار بود نه فرونشست زمین. چراغ راهنمایی در باران تندی که میآمد یکسره شده بود و به جای سه رنگ همیشگیاش تنها در قرمز چشمکزن مانده بود. رانندگان عبوری به جای اینکه خودشان این شرایط را مدیریت کنند هر کدام راه دیگری را بسته بودند و چهارراه کامل قفل شده بود. این شرایط با تماسهای مکرر با ۱۱۰ یک ربع ساعت بعد به اتمام رسید، اما طی همین ۴۰ دقیقه برخوردهای بدی را میشد دید که از ساکنان شهر امام مهربانی بعید است. خشونت کاملا در رفتار مردم در چنین شرایطی مشهود است. هر کدام میخواهند زودتر به مقصد برسند. هیچ راه دادنی در کار نیست. هر کدام راه دیگری را میبست. جالب اینکه هیچکدامشان هم نتوانستند از این شرایط عبور کنند در حالی که اگر کمی مهربانتر بودند و خودخواهی را کنار میگذاشتند اوضاع بهتر میشد و زودتر به مقصد میرسیدند.
از حق نگذریم طی سالهای اخیر هر چه به تعداد آپارتمانهای محلههایمان اضافه شد از آن طرف محبت هم بین اهالی محله کمرنگ و کمرنگتر شد. نه تنها در رانندگی خودخواه شدهایم بلکه در خیلی از موارد انصاف را کنار گذاشتهایم و تنها به فکر منافع خودمان هستیم. وقتی ساعت ۲ نیمه شب با صدای کوبیدن به میخ بیدار میشوی و میفهمی همسایه آن وقت شب دلش خواسته عکس دخترش را بالاتر از عکس پسرش روی دیوار بکوبد آن وقت است که متوجه این موضوع میشوی.
وقتی همسایه موتورش را پشت سر خودرو شما در پارکینگ میگذارد و صبح هم برای جابهجا کردنش با کلی غرولند نیم ساعت وقت میکشد و اول صبح کلی استرس به شما وارد میکند پی به این موضوع خواهید برد. وقتی از میهمانی خانه همسایه تنها سروصدا و بینظمی راه پلهها نصیب همسایههای دیگر میشود آن وقت است که متوجه میشویم خودخواهی جزئی از برنامه روزمرهمان شده است.
جالب اینکه اگر فرد دیگری را در همین کوچه و خیابان که خودخواهانه رفتار میکند به خودخواهی متهم کنیم بیشک دعوای بزرگی راه خواهد افتاد و آن فرد خاطی هیچ وقت زیر بار این موضوع نمیرود. با اینکه میدانیم «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی»، اما باز هم به همان رویه همیشگیمان ادامه میدهیم.
به نظر میرسد وقت آن رسیده به خاطر آینده فرزندانمان هم که شده مهربانی را چاشنی رفتارمان کنیم و دست از خودخواهی برداریم. شاید اگر در همه امور خودمان را جای دیگری بگذاریم و حواسمان باشد رفتارمان روی دیگران چه تأثیری میگذارد بیشتر در رفتارمان دقت میکردیم.
در ماجرایی که ابتدا برایتان تعریف کردم اگر رانندگان به طور فرضی زمان مشخصی را به حرکت خودروها از چهار طرف اختصاص میدادند خیلی زودتر همه خودروها از چهارراه عبور میکردند و به کار و زندگیشان میرسیدند. ماجرای این چهارراه آدم را یاد رفتار روزمرهاش با مردم میاندازد.