اقتصاد آب و رویکرد‌هایی برای آینده

تنش آبی شهر‌ها در روز‌های گذشته شدت گرفته است و ضرورت ملی ایجاب می‌کند که بحران آب در کشور بسیار جدی گرفته شود. از منظر اقتصادی، با ناترازی بین منابع و مصارف آبی کشور روبه‌رو هستیم و دامن‌زدن به مطالبات منطقه‌ای فقط به پیچیده‌ترشدن ماجرا می‌افزاید.

ما در رویارویی با بحران آب در طول سال‌های گذشته خطا‌های زیادی داشته‌ایم و آثار همین خطای سیاست‌گذاری اکنون نمایان شده است تا جایی که سطح مطالبات شهروندان طیف وسیعی از مخالفت‌ها با انتقال آب میان حوزه‌های آب‌ریز، تأکید بر حقابه‌ها و آب‌رسانی به روستا‌ها و شهر‌های دور از مرکز را دربرمی‌گیرد و درحال تبدیل‌شدن به معمایی اجتماعی‌واقتصادی است.

واقعیت این است که ایران کشوری واقع‌شده در اقلیم خشک و نیمه‌خشک است و منابع آب زیرزمینی در اثر برداشت‌های بی‌رویه ناشی از الگوی ناقص توسعه بخش‌های مختلف اقتصادی به‌ویژه در عرصه کشاورزی و صنعت دیگر کفاف نیاز‌ها را نمی‌دهد و حتی پیامد‌های زیست‌محیطی ازجمله تهدید حیات تالاب‌ها و رودخانه‌ها را به بار آورده است.

از سوی دیگر، تمرکز دولت و مجلس در ریل‌گذاری اقتصاد آب بر عرضه هرچه بیشتر آب بوده و همین روند باعث شده است کمتر به بهینه‌سازی مصرف آب و اصلاح حکمرانی اقتصاد آب توجه شود و نتیجه آن قرارگرفتن شهر‌ها و روستا‌ها در وضعیت تنش شدید آبی است.

ورای این ماجرا، سیاست‌های سال‌های گذشته مبنی بر سازگاری آبی با شرایط اقلیمی کشور هم خروجی مطلوبی نداشته است و بیم آن می‌رود در صورت ادامه روند کنونی مصرف و اصلاح‌نشدن حکمرانی اقتصاد آب در سال‌های پیش‌رو، سطح نزاع و درگیری بر سر آب تشدید شود.

از سوی دیگر ثابت شده که جلسات کارگروه‌ها و کمیته‌های ویژه در دولت و مجلس و دستگاه‌های اجرایی هم نتیجه مطلوب نداشته و در وضعیت کنونی سطح تنش به مدیریت حوزه‌های آب‌ریز به‌ویژه در فلات مرکزی و دیگر حوزه‌ها ازجمله شرق کشور کشیده شده است.

برون‌رفت از این بحران نیازمند تدبیر ملی برای جلوگیری از وقوع پدیده ورشکستگی آبی و اصلاح حکمرانی آب با تکیه بر گفتگو‌های ملی بین ارکان حاکمیت و مردم و تلاش برای مهار بحران مصرف بی‌رویه آب است.

کاهش میزان مصرف آب در کشوری که هم منابع آب زیرزمینی آن تضعیف شده و هم با پدیده خشک‌سالی روبه‌رو است، نیازمند برنامه‌ای ملی، جامع و شفاف با تکیه بر سرمایه‌گذاری‌های پایدار است.

چه اینکه قسمت عمده مصرف آب در بخش کشاورزی ایران مبتنی بر روش غرقابی و الگوی سنتی است و در بخش صنایع هم آشکار شده است صنایع آب‌بر در نقاطی متمرکز شده‌اند که کمبود آب پیش‌بینی‌پذیر بوده است.

اقتصاد آب ایران بیمار است و به درمان جدی نیاز دارد؛ برای همین تا دیر نشده است باید فکری کرد و جلو وخامت بیماری آبی را گرفت. مجلس و دولت ابتدا باید درک صحیح و تصویری روشن از بحران آب داشته باشند و به‌جای تجویز نسخه‌های موقت و تزریق دارو‌های مسکن، به‌سمت جراحی اقتصاد بیمار آب بروند.

اشتباه است اگر مسئولی در دولت و مجلس فکر کند که حل بحران آب در کوتاه‌مدت با تکیه بر مطالبات منطقه‌ای و محلی ممکن است. در گام نخست باید از دمیدن در کوره تنش آبی خودداری و از تجربه جهانی برای اصلاح حکمرانی آب با رویکرد مصرف بهینه استفاده کنیم.