فاطمه سیرجانی | شهرآرانیوز؛ سراغ عباس رستمی، هنرمند سنگ تراش محله وحید را از هرکس که بگیری، دستت را میگیرد و مستقیم میآورد مغازهای که پر از اشیای زینتی و سنگی است. دورتادور قفسههای مغازه پر است از کارهای سیاه قلم که روی سنگ حک شده است. روی زمین هم انواع قندان، هاون و قابلمههای ریزودرشت سنگی چیده شده است. روی بیشتر آنها نقش سیاه قلم است و بعضی از آثار هم ساده اند، بی هیچ نقش ونگاری. سنگهایی که دستهایی هنرمندانه به آن طرح و شکل داده اند و حالا پای هررهگذری را برای تماشا سست میکنند، ماجراهای پشت پرده زیادی دارند. همه وسایلی که در این حجره به فروش میرسد، حاصل ساعتها کار روی سنگ است. البته محل اصلی کارگاه اینجا نیست. دلیل آن هم مراحل پیچیدهای است که یک سنگ باید تا شکل گیری یک اثر هنری طی کند.
عباس رستمی برمی گردد به زمانی که نه از سنگ چیزی میدانست و نه عاشق و دلبسته این هنر شده بود. تعریف میکند: از بچگی علاقه زیادی به کار الکتریکی داشتم. برای همین وقتی ۲۱ سالم بود، شاگرد مغازه الکتریکی شدم. استادم در معدن کار میکرد و یک روز از او خواستم من را هم با خود ببرد. تا آن روز معدن را از نزدیک ندیده بودم. به نظرم محل جذابی آمد. همان روز تصمیم گرفتم کارگر معدن شوم.
از او درباره چگونگی کار در معدن که میپرسم، با خنده میگوید: بودن در معدن کار هر کسی نیست. کار با پتکهای شش هفت کیلویی که به دل کوه زده میشود تا تکه سنگی جدا شود، سخت است. بیشتر وقتها هم باید با پتک یا کمپرسور، شیاری در دل سنگ درست میکردیم تا با ریختن باروت انفجار، سنگها چندتکه و آماده بردن به بارگاه شود.
او از سنگینی سنگهای ۷ تا ۱۰ کیلویی میگوید که از انتهای شیب معدن باید به شکم کشیده و به بالا و قسمت بارگاه (مکان انتقال بار سنگ به وانت) آورده میشد: انتهای معدن، شیب است. بعد کندن و تکه کردن سنگ کوه، باید آنها را به قسمت بارگاه بکشانیم. سنگهای بزرگتر را با با غلتاندن روی زمین تا بالا میکشانیم و کوچک ترها را که بین ۷ تا ۱۰ کیلوگرم وزن داشت، به شکم میگرفتیم و تا قسمت بارگاه میبردیم. بارگاه فضایی پشت بام مانند بود و از آنجا به راحتی سنگها درون وانت جا میگرفتند.
قوه جسمانی و استقامت بدنی در کنار عشق به کار، زمینه پیشرفت و رسیدن عباس جوان به جایی شد که بعد از مدتی کارگاهی تولیدی در جاده سیمان راه انداخت و در معدن هم کار میکرد. تعریف میکند: هر چه بیشتر با سنگ و خواصش آشنا میشدم، عشق و علاقه ام به کار بیشتر میشد. بعد از مدتی کارگاه سنگ تراشی احداث کردم. البته اول مشارکتی کار میکردیم و شریک داشتم، اما بعدها خودم کار را دست گرفتم.
وقتی عشق و علاقه به هنر باشد، بدون استاد هم میتوانی پیشرفت کنی و به جایگاهی برسی که همه به چشم استاد به تو نگاه کنند: اولین بار که پای دستگاه نشستم، حتی نمیدانستم چطور باید با آن کار کنم. چپ دست بودم و کار با دستگاه سنگ تراشی با دست راست طراحی شده است.
با همه حرف وحدیثهایی که میگفتند رستمی این کاره نیست و نمیتواند طرح را خوب دربیاورد، به یک سال نکشید که آوازه کارهایش در بازار کوهسنگی و چهارراه شهدا دهان به دهان میچرخید و نام استاد رستمی هم بین نام سنگ تراشهای مشهد نشست: بیشترین کارهای تولیدی قابلمههای سنگی مخصوص دیزی بود، اما به مرور انواع قندان، لیوان، جاادویه ای، هاون سنگی و... را هم دست گرفتیم و کار طراحی شان را هم خودمان انجام میدادیم. اول کار همیشه خطا هست و چند موردی ناموزون در میآمد، اما سرانجام کار دستم آمد و حتی نقش ونگارها که با متههای مخصوصی روی دل سنگ مینشست، آن قدر ظریف بود که هم به دل ما بنشیند و هم مشتریان.
از سختی کار سنگ تراشی که میپرسیم، به انگشتان دست راستش که باندپیچی شده است، اشاره میکند و میگوید: این نمونهای از سختی کار است. خطر در کار با دستگاه فرز زیاد است. از طرفی وقت کار با این دستگاه و برش سنگ باید لباس ضد آب مخصوص ماهیگیرها را بپوشیم که تا روی سینه زیپ میخورد؛ زمستان و تابستان هم ندارد. استفاده از چند دستکش که تکه تکه تا روی بازو کشیده میشود، کار را سختتر میکند. گوشی و عینک مخصوص هم برای جلوگیری از آسیب به گوش و چشم باید هنگام کار استفاده شود.
موقع کار دستگاه و برش سنگ، آب با شدت از بالا روی صفحه فرز ریخته میشود. حوضچه زیر پا هم تا زانو پر از آب و به مرور گل میشود. اینها سختی کار کسی است که پای دستگاه برش مینشیند. حال بماند که گاه تکههای سنگ برش خورده با شدت پرتاب میشود و گاه خیلی خطرناک است. درحقیقت هنر سنگ تراشی، کار خیلی سختی است.
رستمی کار طراحی را هم تجربی یاد گرفته است و نقش ونگار روی سنگ را با ذوق و سلیقه خودش کار میکند و میگوید: کارهای نقش ونگار طرح خورده بیشتر تزیینی و دکوری است، اما کارهای ساده برای استفاده است و کاربردی هستند. برای همین ظروفی مثل قابلمه دیزی و ظرف مخصوص دم کردن زعفران را ساده میزنیم.
او درحالی که به وارمر سنگی روی میز روبه رو اشاره میکند، میگوید: این یکی از جدیدترین طرحهای ابداعی مان است که در دوره کرونا برای استفاده از انواع دمنوشهای گرم بسیار پرفروش بود؛ وارمری کوچک که با روشن کردن شمع در محفظه پایینی آن و گذاشتن لیوان روی صفحه شیارمانند، دمنوش را داغ نگه میدارد. اما پرکارترین تولید به قابلمههای تک نفره دیزی برمی گردد که با سنگ هرکاره درست میشود و از سرتاسر کشور و گاه حتی کشورهای عربی سفارش داریم.
درباره منحصربه فردبودن سنگ هرکاره همین بس که تنها سنگی است که هرچه حرارت ببیند، سرخ میشود، اما ذوب نه. این را هم رستمی، هنرمند سنگ تراش، وصف میکند و ادامه میدهد. این سنگ از دل کوههایی به دست میآید که فقط در مشهد است و هیچ جای دنیا یافت نمیشود. برای همین این هنر را کمتر در جاهای دیگر میبینید. زیرا ماده اولیه اش که سنگ است، فقط در کوههای خلج و زکریای مشهد پیدا میشود؛ کوههایی که رو به نابودی اند. او ادامه میدهد: ما به صورت خرده فروشی کار میکنیم و کوهسنگی و چهارراه شهدا از بازارهای اصلی تولیدات سنگ هرکاره هستند.
رستوران دارها و دیزی پزها از مشتریهای پروپاقرص آنها هستند. بیشترین مشتریها هم زائرانی هستند که برای زیارت به مشهد میآیند و عاشق تولیدات این سنگها میشوند و سوغات میبرند. او میخواهد این نکته هم از قلم نیفتد که علاوه بر خواص پزشکی، طعم خوب و خوش رنگ ولعاب شدن خورش و آب گوشت یکی از دلایل استفاده از دیزیهای هرکاره است. البته برای خیلیها هم استفاده از تولیدات این سنگها حکم دکور را دارد و تزیینی است.
روایتهای زیادی درباره متبرک بودن این سنگ نقل شده است؛ اینکه در «عیون اخبارالرضا (ع)» نقل شده است: حضرت در گذر از قریه سناباد، به کوهی تکیه کردند که مردم از سنگ آن برای غذاپختن دیگ میساختند. از همان زمان مردم به غذا درست کردن در این دیگها اعتقاد زیادی دارند. رستمی تعریف میکند: مشتریهایی داشتیم که به توصیه پزشک برای موارد درمانی به سراغ ما آمده و سفارش کار داده اند. چندی قبل خانمی آمد و سفارش سیخ سنگی برای کباب و جگر داشت.
به سبب مقاومت دربرابر حرارت مستقیم، اولین بار سیخ سنگی ساختیم که بعد به مرور مشتری خودش را پیدا کرد. در موردی پیشنهاد مشارکت در تولید پودر سنگ برای استفاده در صابونهای زیبایی و آرایشی داشتیم که با توجه به اینکه کار و هنر من چیز دیگری است، قبول نکردم. چند مورد هم سفارش برای درست کردن گوی و قطعاتی برای استفاده در ماساژهای درمانی داشتیم.