راهزنان کراوات‌زده!
محمد حسین زاده

درحالی‌که ما ایرانی‌ها وسط مذاکرات هسته‌ای هستیم و با اخبار مثبت و منفی مذاکرات قیمت ارز و طلا در کشورمان بالاوپایین می‌شود، دو اتفاق افتاده است.
نخست، اتفاقی تکراری که ۴۳ سال، یعنی به اندازه عمر انقلاب اسلامی درحال وقوع است. از همان روز‌های اول انقلاب اسلامی تا همین حالا، گروهی در کشور بر این باور بودند که مشکلات داخلی کشور ازجمله اقتصادی و اجتماعی و... با مذاکره و ارتباط مستقیم با آمریکا حل می‌شود. همین حالا هم که تیم مذاکره‌کننده با پنج کشور بدون آمریکا درحال مذاکره است، همان جماعت بازهم تنها راه برون‌رفت را مذاکره مستقیم با آمریکا می‌دانند و از سیاست‌مداران و مسئولان کشور می‌خواهند مذاکره مستقیم با آمریکا را در دستورکار قرار دهند.

دوم، خبر مخصوص این روزهاست. ماهیت خبر تکراری است، اما مصداقش تازه است. آمریکایی‌ها هفت میلیارد دلار از دارایی‌های افغانستان را بلوکه کرده‌اند و نصف این مبلغ را به‌نام غرامت ۱۱ سپتامبر به جیب زده‌اند؛ آن‌هم در روز روشن و جلو چشم همه دنیا. دزدی آشکار که گویا کسی هم نمی‌تواند به آن اعتراض کند.
آمریکایی‌ها سال‌هاست این رویه را در پیش گرفته‌اند و پس از بیست سال اشغال افغانستان و واردآوردن خسارت‌های مالی و جانی گسترده به مردم این کشور، امروز هم که افغانستان را ترک کرده‌اند، هنوز دزدی شان از جیب مردم این کشور ادامه دارد.‌
نمی‌دانم روشن‌فکر‌های غرب‌گرای وطنی ما این راهزنی را چگونه توجیه می‌کنند، اما نکته‌ای در این دزدی نهفته است؛ اعتماد به آمریکایی‌ها مثل کف روی آب است، مثل اعتماد به گرگی است که قول داده است از گله گوسفندان چوپانی کند.

فرض محال که محال نیست. اگر همین امروز ما همه شرایط آمریکایی‌ها را قبول کنیم، یعنی فعالیت هسته‌ای و موشکی‌مان را تعطیل کنیم، آیا آمریکایی‌ها به تعهداتشان پایبند خواهند بود؟! اگر ما مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم و هر آنچه را آن‌ها خواستند پذیرفتیم، آیا آمریکایی‌ها بر سر پیمانشان خواهند ماند؟
هیچ روشن‌فکر غرب‌گرای وطنی و هیچ دیپلماتی در جهان چنین تعهدی را به ما نخواهد داد. دلیلش واضح است؛ ما یک‌بار در برجام این مسیر را رفته‌ایم، با آمریکایی‌ها نشسته‌ایم، راه رفته‌ایم، مذاکره کرده‌ایم، توافق امضا کرده‌ایم و جشن گرفته‌ایم، اما شد آنچه شد.

ما بر هرچه تعهد کردیم، عمل کردیم و آمریکایی‌ها بر هر آنچه تعهد کردند، عمل نکردند. دولتشان که دست‌به‌دست شد، همان برگه را هم پاره کردند.
کیست که به ما اطمینان بدهد و تعهد کند؟ مذاکره با آمریکا نفعش برای کیست؟ برای ما یا برای آن‌ها؟ آمریکایی‌ها هر آنچه در چنته داشتند، در عراق و افغانستان رو کرده‌اند. آیا آنچه این راهزنان کراوات‌زده می‌خواهند برای ما به ارمغان بیاورند، بهتر از آن‌ها خواهد بود؟