تکتم جاوید - «شبهخانواده» یا بهعبارتی فضایی شبیه خانواده، همان محیطهایی هستند که راهاندازی شدهاند تا محل امنی برای کودکان و نوجوانانی باشند که زیر سقف خانه واقعی خود امنیتی نداشتند و ماندن کنار والدینشان دلهرهآور بود و ناممکن. موقعیت این مراکز همچون شرایط عادی زندگی یک کودک شبیهسازی شده است؛ درنهایت با تعداد 20کودک و نوجوان اداره میشود، بدون تابلو و نشانه مشخصی که شما در محله خود متوجه وجود چنین خانهای نشوید، به مدرسه میروند و کار و زندگی عادی روزانه دارند اما ملاقات با اعضای خانواده و بستگانشان در شرایط خاص و گاهی با رأی دادگاه صورت میگیرد. از اسفند سال گذشته که انتشار ویروس کرونا قرنطینه را بر زندگی عادی، شهرها و روستاها تحمیل کرد، زندگی این کودکان و نوجوانان هم دستخوش تغییر شد. ملاقات آنان با خانوادههایشان مانند همه دید و بازدیدهای دیگر گاه ممنوع و بیشتر با محدودیتهای خاص همراه و سبب نگرانی و دلتنگی برخی خانوادهها شد. پاسخ مسئول اداره کل بهزیستی و توضیح یک روانشناس کودک را درباره نحوه اجرای محدودیتها و آسیبهای روحی احتمالی بخوانید.
3 تا 18 سالههایی دور از خانواده پرآسیب
کودکان زیر پوشش و مراقبت بهزیستی اگر یکروزه تا سهساله باشند، در شیرخوارگاه حضرت علیاصغر(ع) نگهداری میشوند که یک نهاد دولتی است اما اگر سه تا هجدهساله باشند به خانه فرزندان که در سیستم اداری بهزیستی به مراکز شبهخانواده مشهور هستند، فرستاده و با مسئولیت خصوصی اداره میشوند.
فرزندان نگهداریشده چند دسته هستند: نزدیک به 75 تا 80درصد جمعیت این فرزندان بدسرپرستاند که به دلایلی همچون متارکه والدین و نپذیرفتن همسر جدید به این مکان منتقل میشوند. فساد اخلاقی والدین، پدر و مادری که جزو معتادان متجاهر هستند و مواردی دیگر با حکم دادگاه به این مراکز سپرده میشوند و آنقدر مهمان این خانهها میمانند که فرزند خانهای شوند یا به هجدهسالگی برسند و استقلال پیداکنند و وارد جامعه شوند.
دلتنگی برای ملاقات بچهها
گاهوبیگاه پیامها و درخواستهایی میرسد که خبر از نگرانی خانوادههای این کودکان از درباره پیشگیری از ملاقاتها دارد. خواهر یکی از این کودکان در پیامش نوشته است: «تو رو خدا فکری هم برای بچههای مراکز بهزیستی کنید. التماستون میکنم. من خواهرمو از دیماه پارسال ندیدهم؛ فقط میتونم تلفنی باهاش حرف بزنم. اونم طاقتش تموم شده. یکسره بیتابی میکنه. تا کی باید بچهها چشمانتظار بمونن که کرونا تموم بشه؟ با این اوضاع اون بچهها داغون میشن از دوری خانوادهها. یه راهحلی بذارین تا بتونیم بیاریمشون مرخصی.»
طبیعی است که مراکز نگهداری از این کودکان هم مانند هر مرکز دیگری بهدلیل تجمع افراد، محل مهمی برای انتشار ویروس خواهدبود و بهمحض خارجشدن یا بازگشت یک کودک، دیگر کودکان و پرسنل را درمعرض بیماری قرارمیدهد؛ برهمین اساس پروتکلهای خاصی برای رفتوآمد و ملاقاتهای آنان با خانوادههایشان پیشبینی شده که ممکن است باعث دلتنگی خانوادهها و کودکان شود.
یکششم مراکز شبهخانواده کشور در استان
پیش از توضیح نمایندهای از بهزیستی استان، لازم است بدانیم هماکنون چند مرکز شبهخانواده یا خانه فرزندان و چه تعداد کودک و نوجوان ازسوی آنان مدیریت میشود. باوجودی که هفته گذشته، سعید بابایی، مدیرکل دفتر کودکان سازمان بهزیستی کشور، با حضور در مشهد و بازدید از 20خانه فرزندان، تعداد این مراکز در استان را 95واحد از 600مرکز کودکان در کشور اعلام کردهبود، ناصر ربانی، کارشناس شبهخانواده اداره کل بهزیستی استان، از اعلام تعداد فرزندان و تعداد مراکز خودداری میکند. با این توضیح که «بهدلیل وجود این خانهها در هر محلهای از شهر و بهخاطر حفظ شأن و منزلت این کودکان و نوجوانان از ذکر تعداد آنها معذوریم.» مدیرکل دفتر کودکان سازمان بهزیستی کشور البته مراکز شبهخانواده خراسان رضوی را بهاندازه مجموع مراکز ۱۰استان دانست. بهگفته او خراسان رضوی با 40مرکز شبهخانواده، یکدوازدهم جمعیت کشور را در خود جای داده اما گستره مراکزش گستردهتر از میزان جمعیت است و درواقع یکششم مراکز شبهخانواده کشور را اداره میکند.
ملاقات و مرخصیها تابع محدودیتهای کرونایی است
با این توضیحات، ناصر ربانی بهعنوان کارشناس این حوزه، به پرسشهای گزارشگر شهرآرا پاسخ میدهد. مهمترین مسئله کنونی، وضعیت مرخصیها و ملاقاتهای کودکان و نوجوانان با خانوادههایشان است. وی مرخصی را جزو برنامههای روزانه مراکز میداند که با بررسی تعیین میشود و وضعیت آن بهدلیل شرایط همهگیری بیماری تغییر کرده است؛ «زمانیکه شهرها قرمز بود و محدودیت کرونایی آمد و شد و مشاغل وجود داشت، ما هم ملاقاتها را ممنوع کردیم اما پس از آن دستورالعملهایی برای پیشگیری از ابتلای کودکان پیشبینی کردیم. درعینحال در زمان ممنوعیت، تماس تلفنی و تصویری برقرار بود.»
ربانی درباره وضعیت مرخصی میگوید: اکنون هم که شرایط قابل کنترل شده است، مرخصی کوتاهمدت یک یا دوروزه را مگر در موارد خیلی نادر مانند فوت والدین به مصلحت نمیدانیم؛ زیرا پساز بازگشت باید از کودک آزمایش «پی.سی.آر» گرفت و او را قرنطینه کرد که فشار روحی و روانی زیادی هم برای کودک و هم برای دیگر اعضای خانه فرزندان به همراه خواهد داشت. این کارشناس در ادامه توضیح میدهد: والدین و بستگان کودک و نوجوان اگر شرایط مساعدی ازنظر روانی و اجتماعی داشتهباشند، مرخصی طولانیمدت یکهفته یا بیشتر هم میگیرد. اما پس از بازگشت همان مراحل کنترل طی خواهد شد.
مرخصی طولانیمدت ایام نوروز
برای والدین یا نزدیکان کودکی که به این مرخصیهای دورهای دل بستهاند، ایام عید فرصت مناسب دیگری برای بازدید است. کارشناس شبهخانواده اداره کل بهزیستی استان در پاسخ میگوید: دراین مدت با کنترلهای شدید، میزان ابتلای اعضای خانه فرزندان در استان خیلی خوب کنترل شده است؛ به همین دلیل در ایام عید هم مرخصیها و دیدارها پس از بررسیهای لازم و در موارد لزوم رأی دادگاه، برقرار خواهد بود.
تعدادی از فرزندان این مراکز پیشاز رسیدن به هجدهسالگی با عناوین مختلف از خانه خارج میشوند. بااینکه بهگفته کارشناس بازهم آماری از درصد خروجیها وجود ندارد، این فرزندان با روشهایی همچون بازپیوند به والدین اصلی، فرزندخواندگی، امین موقت و سرپرستی یکی از بستگان قبل از رسیدن به سن قانونی از مسئولیت مراکز بیرون میآیند. بخش دیگری از آنان هم با رسیدن به 18سال با رفتن به خدمت سربازی و دانشگاه مستقل میشوند. البته تعداد اندکی هم که امکان خروج در این سن را ندارند، تا بیستوسه یا بیستوچهارسالگی در آنجا میمانند.
کودکانی که تمایلی به ملاقات ندارند
خانه فرزندان با ترکیب سه گروه سنی اداره میشوند: سه تا ششسالهها، هفت تا دوازدهسالهها و سیزده تا هجدهسالهها با تفکیک جنسیتی در مراکز زندگی میکنند. برایناساس که فرزند مقیم این خانهها بهکدام دلیل از والدین و فضای خانواده جدا شده و به این مراکز سپرده شده باشد، از بدسرپرست تا بیسرپرست متغیر هستند اما مسئله مهم، اثرات روانی مثبت زندگی در این فضاست. حسین جانعلیپور کارشناسارشد روانشناسی کودک و نوجوان است. وی با نقش این مراکز بر روان کودکان آسیبدیده آشنایی کامل دارد و توضیح میدهد: به این دلیل که شکل و شمایل این فضاها و کادر فنی آن شبیه محیط خانوادگی است، کودکان امنیت روانی چندانی در آنجا دارند. وابستگی این کودکان به این مراکز به این دلیل است که نقش والدین و بستگان را برای آنها بازی میکنند.
«برخلاف تصور، بیشتر این کودکان تمایلی به دیدار با والدین یا بستگانشان ندارند.» این جمله دیگر جانعلیپور است، درحالیکه تأکید میکند: گاهی این تمایل به دیدار و ملاقات ازسوی والدین و بستگان است و برای کودک همان تماس تلفنی یا تصویری کافی است. گاهی همان تماس تلفنی هم امنیت روانی این کودکان یا نوجوانان را به خطر میاندازد؛ پس اصرار به ملاقات مناسب نیست.
مرخصیهای آسیبزا
این مشاور خانواده میگوید: گاهی آسیب واردشده ازسوی خانواده آنقدر ماندگار است که حتی یک مرخصی کوتاهمدت و بازگشتن به فضای خانواده، زمینه درگیری، تنش، آسیب جسمی یا بهرهکشی از فرزند را ایجاد کرده و وضعیت روحی و روانیاش را مختل میکند.
وی این نکته را هم اضافه میکند که سرزدن والدین یا بستگان هم مداوم و ثابت نیست. گاهی چندماه هم خبری از اعضای خانواده یک کودک نمیشود و در چنین موقعیتی، ارتباط مؤثر با والدین معنایی ندارد. درمقابل هنگامیکه اعضای خانواده با سختگیری مسئولان مراکز مواجه میشوند، اعتراض میکنند.
این روانشناس درعینحال ملاقات در زمانهای تعیینشده را از نظر روانی کافی میداند و میافزاید: سلامت جسمی فرزندان درکنار سلامت روانی آنان اهمیت دارد؛ به همیندلیل باید قوانین گاه سختگیرانه بهزیستی و دادگاه را جدی بگیرید.