رادمنش| معروف است که سلمان فارسی، نخستین مترجمی بوده که آیات قرآن را به فارسی برگردانده است. بااینحساب می شود گفت که ترجمه قرآن از همان سال های اول نزول آن آغاز شده است. اکنون ترجمه های گوناگونی از کتاب مقدس مسلمانان به زبان فارسی در بازار موجود است. اما ممکن است برخی افراد نتوانند معنای بعضی آیات و حتی کلمات را به طور صحیح درک کنند، در حالی که قرآن را کتابی برای همه مردم دانسته اند. این دغدغه باعث شده است حجت الاسلام علی ملکی، دست به ترجمه قرآن به زبانی ساده بزند. ترجمه ای که به گفته خودش 8 سال، تمام وقت، پای آن نشسته است تا به ثمر برسد و سال گذشته موفق شده است رتبه دوم کتاب سال حوزه علمیه خراسان را به دست بیاورد و نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی ایران باشد. در گفت وگوی پیش رو از ملکی درباره ویژگی های این ترجمه که روی جلد آن نوشته شده است «ترجمه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان» پرسیده ایم و از کارهای بعدی او جویا شده ایم.
ترجمه های بسیاری از قرآن کریم در بازار موجود است که بعضی از آن ها کار استادان نامداری است. ویژگی ترجمه شما در مقایسه با آن ها چیست؟
ترجمه ما 14 ویژگی دارد که عصاره همه آنها این است که خواننده از طریق این برگردان با قرآن ارتباط برقرار می کند و این برای ما خیلی مهم است. هدف تمام مترجمان این است که وقتی یک مسلمان قرآن را از طریق ترجمه می خواند با آن ارتباط برقرار کند. از استاد دانشگاه تا کاسب و خانه دار و دانش آموز، همه می گویند ما با این ترجمه قرآن ارتباط برقرار می کنیم، روان است، دست انداز و جملات و عبارات پیچیده ندارد و همین باعث شده است که این ترجمه اقبال عمومی داشته باشد. حالا چیزی که باعث شده است این اتفاق بیفتد این است که این کار ویرایش شده است. الان بیشتر کتاب هایی که در بازار هست، چه قرآن و چه کتاب های دیگر، متأسفانه ویراستار ندارد، در حالی که ویرایش لازمه یک کار است. ویراستار کار را ساخته و پرداخته می کند و متن را زیبا می کند، مانند یک معمار که خانه را. هم کژتابی ها را می گیرد و هم برای لغت های مشکل معادل گذاری می کند؛ مثلا اصحاب یمین و اصحاب شِمال را بعضی به راستی ها و چپی ها، یا چپ دست ها و راست دست ها معنا کرده اند که هر کدام بار معنایی خاصی دارد. یا مثلا مصلحون را اصلاح طلب ترجمه کرده اند، در صورتی که الان بار سیاسی دارد. در ویرایش به بار معنایی لغات توجه می شود. ما سعی کرده ایم برگردانمان از قرآن روان و ساده باشد. می توانستیم لغات قلنبه سلنبه بهکار ببریم که بزرگان بَه بَه بگویند، اما می خواستیم چیزی ترجمه کنیم که مردم عادی مانند دانش آموزان و کاسب ها به به بگویند. ما جملات را کوتاه کرده ایم. مثلا سعی کرده ایم بین نهاد و گزاره فاصله نیفتد تا جمله بهتر فهمیده شود. یا جمله ای داریم که 7 خط است، این جمله را مخاطب عام چطور بفهمد؟ ما چنین جملاتی را شکستیم و مثلا به 3 جمله تبدیل کردیم.
چه ویراستاری با چه ویژگی هایی می تواند برای قرآن مناسب باشد. شما چطور ویراستار کارتان را انتخاب کردید؟
ویرایش مراحلی دارد، یعنی با توجه به اینکه شما چقدر می خواهید متنتان ویرایش شود، ویراستار را انتخاب می کنید. یک نفر ممکن است فقط ویرایش صوری بخواهد، یعنی در حد نقطه و ویرگول. گاهی می خواهیم ویراستار در انتخاب لغت هم کمک کند، یا می خواهیم در جمله بندی ها یا پاراگراف بندی ها هم کمک کند. این ها فرق می کند. ویرایش ما هم صوری بوده است و هم محتوایی، به همین خاطر ویراستاری قَدَر می خواستیم. من و ویراستار در کنار همدیگر نشستیم و قدم به قدم و خط به خط جلو رفتیم و حدود 2 سال ویرایش این کار زمان برد.
با وجود ترجمه های متعدد از قرآن به فارسی، چطور تا کنون ترجمه ای با مشخصات و ایده ای که شما دارید منتشر نشده است؟
دوست داشته اند این کار بشود و تا حدی هم موفق بوده اند. نافی زحمات مترجمان دیگر نیستم، بلکه برعکس از تجربیات گران سنگ و ماحصل کار آن ها استفاده احسن کرده ام. یعنی من حدود 70 ترجمه را در کنار این کار می دیدم و از تجربیات صاحبان آن استفاده می کردم. من هم فقط تا حدی موفق بوده ام و حتما این طور است که آیندگانی می آیند و کار را کامل تر می کنند، مانند هر رشته دیگری. حالا ما این ادعا را داریم که یک مقدار بیشتر متن را ساده و همه فهم کرده ایم. چرا؟ چون من بیشتر روی کار متمرکز بوده ام. مترجمانی بوده اند که یکی دوساله و در کنار 50 کار دیگر قرآن را هم ترجمه کرده اند. اما من از سال 88 تا 96 روی این کار متمرکز بوده ام و آن را رها نکرده ام. بعد از اینکه ویرایش اول در سال 96 بیرون آمد هم تا سال 97 بازخوانی های مجددی انجام دادم و بازخوردهایی را که از طرف مخاطبان و علما داشتیم بررسی کردم و همراه با مطالعات دیگر، ویرایش دوم را در سال 97 منتشر کردیم. ماه رمضان امسال ویرایش سوم این کار به بازار آمد و سال آینده ویرایش چهارم منتشر خواهد شد. یعنی همین طوری کار به غنا می رسد و کامل تر می شود و این به نظرم یک ویژگی مثبت است، برخلاف رویکرد بیشتر نویسندگان و مترجمانی که کار را رها کرده اند. علاوه بر این، ترجمه انگلیسی قرآن را هم در کنار یکی از مترجمان با همین سبک و سیاق و ویژگی ها شروع کرده ایم که جزء 30 آن تا حالا کامل شده است و دارد مرحله ویرایش و بازخوانی و صدور مجوز را می گذراند و به زودی جزء 30 ترجمه انگلیسی چاپ می شود و هم در ایران و هم در کشورهای انگلیسی زبان منتشر خواهد شد.
فکر می کنید این ترجمه کامل از قرآن به زبان انگلیسی چه زمانی منتشر شود؟
اگر 5 سال، تمام وقت، با آقای حسین انصاری پور، مترجمی که حدود 25 سال -یعنی از کودکی تا بزرگ سالی- در لندن زندگی کرده اند و مانند یک فرد بومی به زبان انگلیسی مسلط هستند، کار کنیم، ترجمه آن کامل می شود. البته نمونه کار را به انگلستان فرستاده ایم که مورد پسند واقع شده است.
شاید مهم ترین بحث در مورد ترجمه قرآن، انتقال مفاهیم آن باشد، ساده سازی شما را در انتقال معنا و مفاهیم با مشکل روبه رو نکرد؟
کار که سخت بود و زحمت داشت. اگر بخواهی لغت به لغت ترجمه کنی یا از روی 4 ترجمه «کپی پِیست» کنی که کاری ندارد. اما اگر بخواهی معادل یابی یا بالاتر از آن، معادل سازی کنی، مخصوصا برای جملات کنایی، ضرب المثل ها و اصطلاحات، خیلی سخت است. مثلا در سوره کوثر برای «ابتر»، بعضی آورده اند «دم بریده»، ما آورده ایم «اجاق کور» (آن که به تو زخم زبان می زند خودش اجاق کور است نه تو).
در همین موردی که مثال زدید، عبارت «اجاق کور»، یک اصطلاح عامیانه است. چرا مثلا از کلمه عقیم استفاده نکردید؟
عقیم کلمه ای صریح است. بگذارید یک مثال دیگر بزنم. آیه ای داریم که معنای لغوی آن می شود: دست خودت را به گردنت زنجیر نکن. ولی این کنایه از خِست دارد. شما می توانید خیلی راحت بگویید که خسیس نباش. اما شما دیگر کنایه نیاورده اید، لفظ صریح آورده اید. اگر آن طور بود که خود قرآن می گفت: بخل نورزید. اما این طور نگفته و کنایه آورده است. اگر کنایه آورده من هم باید در فارسی کنایه معادل آن را پیدا کنم. حال ما آورده ایم: «در کمک به نیازمندان ناخن خشک نباش.» حال برگردیم به مثالی که از سوره کوثر زدم، شما اگر از کلمه «عقیم» استفاده کنید، لفظ صریح آورده اید. زبان عامیانه است، بله، مگر چه اشکالی دارد؟ ما نمی خواستیم فاخر باشد. ترجمه من برای یک میلیون نفر از خواص نیست. این ترجمه برای آن 80میلیون نفر دیگر است.
ترجمه شما از قرآن در طرح و رنگ بندی های شاد و متنوعی عرضه شده که تا امروز کمتر سابقه داشته است. با توجه به اینکه این رنگ جلدهای شاد (زرد، قرمز، آبی و...) با شکل و رنگی که همیشه دیده شده متفاوت است، مورد انتقاد قرار نگرفته اید؟
بخشی از کار، ظاهر است. کار چرا نباید قالب خوب داشته باشد یا از نظر شکلی چرا نباید رنگ های جذاب داشته باشد؟ اثر باید زیبا باشد. خیلی خیلی کم و به ندرت کسانی گفته اند که شما با این کار دارید خواننده را گول می زنید. گفتند باید جلد قهوه ای بزنید. از آن ها پرسیدم قهوه ای رنگ مقدسی است؟ در روایات آمده است که رنگ جلد قرآن قهوه ای باشد؟ این رنگ چقدر سابقه دارد؟ اصلا 500 سال پیش که معلوم نیست جلد قرآن چه رنگی بوده است. الان 9 رنگ داریم، در آینده از این هم متنوع تر کار خواهیم کرد. چرا باید یک رمان، خیلی خوشگل و شکیل و زیبا چاپ شود اما قرآن، مفاتیح و صحیفه متأسفانه چه از نظر ویرایش، چه از نظر چاپ یا کاغذ کیفیت بالاتری نداشته باشد. ما خدمات دیگری هم در نظر گرفته ایم و این قرآن را به تمام نقاط کشور به صورت رایگان ارسال می کنیم. راه سفارش هم خیلی ساده است و مخاطبان می توانند با مراجعه به نشانی اینترنتی qurantr.com سفارش خودشان را ثبت کنند و قرآن را در خانه تحویل بگیرند.