سرکیفی؟«سهیل»!

پشت پرده «جون دل»گفتن های یک شاخ اینستاگرامی دیگر

محمدناصر حق‌خواه - آدم های عجیب وغریب ، هر روز در فضای مجازی بیشتر دیده می شوند. هنوز هم پس از خوابیدن تب عجیب جذب دنبال کننده آدم های متناقض و بی ربط با بازی های شعاری شان، بازهم آنان در صدرند. از کسانی که با کارهای مشمئزکننده و ضدهنجارهای عادی و عرف رایج جامعه مطرح می شوند تا آدم هایی که به نظر می رسد بازیچه چند انسان هستند تا کسانی که عامدانه در مسیرهای زرد پا می گذارند، چون می دانند نتیجه آن دیده شدن است و به شهرت رسیدن و نتایج باب میلشان. هنوز هم مایع ظرف شویی خوردن یا خودکشی جلو دوربین از زدن حرف حسابی پرطرف دارتر است و شاید این نه ایراد جامعه مجازی ما که زاییده طبع این فضا باشد. چنان که در خارج از کشور هم همین است. برایند وجود اینستاگرام و توئیتر را در مجموع و برای قشر عظیمی از جامعه می توان مثبت ارزیابی کرد و آن را آگاهی بخش و کمک کننده دانست، اما هنوز هم در بر همان پاشنه می چرخد که پیش از این می چرخید. ولی در این بین، همان هایی که خیلی ناگهانی پیدایشان می‌شود و حتی شاید ظاهر و شکل حرف زدنشان بازهم برای خیلی ها جذاب نباشد و حتی نچسب، بازهم در اولویت هستند؛ درست مثل سهیل سنگرزاده که این اواخر پیدا شد، حرف های انگیزه دهنده و مثبتش خیلی ها را مجاب کرد تا بیننده اش شوند و حالا خبر رسیده است که همه این ها یک نمایش بیشتر نبوده و او یک کلاهبردار است.


چهره و سخنانی که باهم در تناقض اند
سهیل سنگرزاده پیش از این موج، دوسه هفته گذشته در صفحه یکی از خبرنگاران که به شاخ های مجازی می پرداخت هم دیده شده بود. فردی که هیکل بزرگ و ریش و موی بلند و صدای کلفتش در اولین قدم آدم را یاد لات های رسمی مجازی که برای هم قطارانشان شاخ وشانه می کشند، می انداخت و هر لحظه منتظر بودیم که کلمه‌ای زشت از او بشنویم یا حرکت غریبی از او سر بزند یا چیزی را با چیزی ترکیب کند و سر بکشد، اما او انگار این کاره نبود. او با لبی گشاده و چهره ای بشاش به «جون دل هایش» سلام می کرد، از انرژی مثبت و حال خوب می گفت و از شکرگزاری حرف می زد. دنیا را زیبا می دید و از مخاطبانش که کم کم درحال زیادشدن بودند، می خواست که به این چیزها باور پیدا کنند. در آن زمان جمع دنبال کننده های سنگرزاده هنوز زیر 300هزارتا بود تا اینکه ناگهان چند صفحه پرطرف دار که دنبال سوژه های این چنینی هستند، ابتدا جون دل گفتن هایش را سوژه کردند و به تدریج یکی یکی ویدئوهایش و حرف های به نسبت جالبش در اینستاگرام و توئیتر پخش شد و تکیه کلام جون دل از توئیتر به دهان آدم های مهم و بعضی مجریان تلویزیون هم رسید. اما این جون دل گفتن ها و ویدئو دست به دست کرد ن ها اگر برای ما به جز لبخند چیزی نداشت، برای سهیل سنگرزاده بیش از یک میلیونی شدن صفحه و مطرح شدن نامش بود.


سر کیفی عزیز؟
همین سبب شد که خیلی ها در نقد رفتار جمعی کاربران برای نشان کردن یک نفر و بی دریغ دنبال کردن و توجه به او دست به قلم شوند. آنان سنگرزاده را کسی می دانستند که با زدن حرف های عامه پسند و روان شناسی زرد و صحبت از حرف های ثابت شده ای مثل اهمیت انرژی مثبت، مردم را گول زده است تا او را دنبال کنند. عده ای هم برای خندیدن به تیپ و قیاقه و لحن جون دل، او را دنبال کرده اند. البته بعضی هم او را آدم درستی می خواندند که به جای انتشار مزخرفات و تبلیغ ابتذال، دست کم حرف های خوبی می زند و سعی می کند مثبت باشد. در مجموع کسی که تحصیلات علمی روان شناسی ندارد، به هیچ وجه نمی تواند منشأ و منبع خوبی برای ایجاد آرامش و حس خوب باشد، اما در حد شنیدن چند جمله زیبا در یک فضای پر از حس و خبر بد می تواند تاحدی کمک کند. او دست کم شیرین بود! ردوبدل شدن استدلال ها له و علیه سنگرزاده، بین موافقان و مخالفان او جریان داشت و در این بین سهیل هم مشغول دیده شدن و جذب بیشتر و بیشتر دنبال کننده بود و به احتمال برای گرفتن تبلیغ های چندمیلیونی آماده می شد، که یک اتفاق همه چیز را به هم زد. او آن قدر در فضای مجازی دیده شد که تا همین الان تکیه کلام های او مثل «سر کیفی عزیز» و «چطوری جون دل» هنوز بر سر زبان ها می چرخد.


او فقط یک شاخ اینستاگرامی است
خبر نه چندان کوتاه اما پیش بینی پذیر بود. جون دل مبلغ ۵۰هزار دلار از یک خانم ایرانی مقیم استرالیا به بهانه سرمایه گذاری در املاک کلاهبرداری کرده است. یکی از افرادی که ادعا می کند سهیل‌سنگرزاده از او کلاهبرداری کرده در مصاحبه ای گفته است که سهیل سنگرزاده آن چیزی که فکرش را می کنید نیست و از او و اطرافیانش به شدت ضربه خورده است.
شخص دیگری هم گفته است گردن بندی که در کلیپ های جون دل دیده می شود و به نوعی نماد اوست، متعلق به زنی به نام «پریسا.ح» است که سنگرزاده همراه با ۳۵۰هزار دلار آن را دزدیده است.
این ادعاها هنوز در هیچ دادگاهی تأیید نشده اند و همان طور که در ابتدای این بخش از مطلب نوشتیم، پیش بینی پذیر بودند، چون فردی که به ناگاه این قدر پول دار و سرشناس می شود و ساکن بهترین منطقه آمریکاست، یا ریگی به کفش دارد یا عده ای برای ضربه زدن به او قصد تهمت زدن دارند تا خود از کنار ضربه زدن به او معروف شوند. اما چیزی که مشخص است، نه می شود و نه باید به آدم هایی که این طور یک شبه به شهرت می رسند، به عنوان الگو یا مرشد نگاه کرد، چون آن ها همان شاخ اینستاگرامی هستند!

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->