چرا سریال «جیران» حسن فتحی نتوانسته سلیقه و انتظارات ذهنی مخاطبان را برآورده کند؟

محمدناصر حق‌خواه | شهرآرانیوز - بعضی ترکیب‌ها، پیش و بیش از هرچیز در ذهن یادآور برنده‌بودن است. نام حسن فتحی در کنار تهیه‌کنندگان گوناگون و گروه‌های بازیگری مختلف، همیشه تشکیل‌دهنده یکی از آن دست ترکیب‌هاست که معمولا برنده‌بودن را به یاد می‌آورد؛ نویسنده و کارگردانی که در دو دهه گذشته سازنده عاشقانه‌های تأثیرگذاری است در یک مدیوم به‌شدت تأثیرگذار برای عاشقانه‌ساختن؛ یعنی سریال. «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه»، «در مسیر زاینده‌رود»، «زمانه» و «شهرزاد».

در این بین «میوه ممنوعه»، «در مسیر زاینده رود» و «زمانه» حاصل همکاری تیم دونفره فتحی کارگردان و اسماعیل عفیفه تهیه‌کننده است. با این سابقه همیشه‌موفق و همکاری‌های اثرگذار، «جیران» با سروصدای بسیار به فیلیمو آمد. علاوه بر حضور سوپراستار‌هایی مثل پریناز ایزدیار و بهرام رادان و بازیگران سرشناسی مثل رعنا آزادی‌ور، مریلا زارعی، مهدی پاکدل، امیرحسین فتحی و... که شاخک‌های تماشاچی را برای تماشای سریال تیز می‌کرد، حواشی عجیب و طولانی پخش و تعویق‌های مکرر، سریال را مهم‌تر و انتظار‌ها را بیشتر کرد.

اما قسمت اول این سریال آب سردی روی تماشاچی بود که قسمت دوم هم با قدرت تمام آن را کامل کرد. جیران قرار است بر الگوی شناخته‌شده و جواب‌پس‌داده‌ای پیش برود؛ عشقی که به‌دلیل پادرمیانی قدرت خدشه‌دار می‌شود و در بین این تنه اصلی، خرده‌داستان‌های عاشقانه و جدال‌های بر سر قدرت به ضرب‌وزور نیرنگ و جنایت و پیرنگ‌های سیاسی‌تاریخی و البته احتمالا طنازانه پیش می‌رود؛ فرمولی که معمولا جواب داده و با سابقه شهرزاد می‌دانیم که فتحی هم آن را خوب بلد است. اما جیران در بخش‌های مختلف و جزء به جزء دچار ضعف‌های مشهود است.

کارگردانی خام‌دستانه کارگردان باتجربه که دکوپاژ‌های دم‌دستی و ساده‌انگارانه را با ذوق‌زدگی در بهره‌گیری از امکانات تازه فنی ترکیب کرده و سراسر سریال پر از هلی‌شات‌های بی‌دلیل و سوتی‌های ابتدایی مثل وجود نور آبی در شب‌های ۱۵۰ سال پیش تهران است که معلوم نیست حاصل کدام برق و لامپ در عهد ناصری است.

هرچند اگر در گرفتن این نوع سوتی‌ها عمیق شویم، آرایش سر و صورت به‌شدت امروزی و مدرن بازیگران و لانگ‌شات تهران چند دهه پیش و نوع ادبیات و کلماتی که بازیگران به کار می‌برند و ساده‌انگاری در شکل و نوع مناسبات و روابط بین افراد، سریال را دچار حفره‌های متعدد کرده است؛ اشکالی که بعضی این‌طور به آن پاسخ داده‌اند که سریال قرار نیست مستند تاریخی باشد و یک عاشقانه است! اول اینکه اشتباه‌بودن چنین استدلالی واضح است و وقتی قرار بر نشان‌دادن برهه‌هایی از تاریخ است، باید این کار را تمیز انجام داد، یا اصولا از پرداختن به آن پرهیز کرد، اما اگر این استدلال را هم بپذیریم و دکور و لباس و گریم و دیالوگ‌ها را در ساخت یک سریال ندید بگیریم و ضعف ریتم تدوین و میزانسن‌های ساده‌انگارانه و دکوپاژ عجولانه را فراموش کنیم، منطق فیلم‌نامه و چفت‌وبست آن را نمی‌توان به همین راحتی کنار گذاشت.

وقتی حتی تماشاچی نه‌چندان حرفه‌ای می‌تواند اتفاقات دوسه قسمت پیش رو را حدس بزند، فقط و فقط نوع پرداخت فیلم‌نامه مهم می‌شود و نمی‌توان فقط با چند سکانس سردستی، عشق دو جوان و مناسبات دربار و روابط قدرت و مردم عادی را نشان داد و انتظار داشت تماشاچی زیاددیده و مجرب امروزی آن را از شما بپذیرد؛ آن هم وقتی حتی بهترین بازیگران سریال، بدترین بازی‌های خود را به نمایش گذاشته‌اند! شاید نباید این‌قدر انتظار‌ها از جیران بالا می‌رفت، اما در این مدت همه عوامل دست به دست هم دادند تا جز این نتوان حدس زد و حالا که سریال اصلا به قوت مورد انتظار نیست، انگار بسیار زود خیلی‌ها مجاب به خداحافظی زودهنگام با آن شده‌اند.


همه چیز درباره سریال «جیران» حسن فتحی | داستان شخصیت‌ها و حواشی‌ تولید