درباره پویش «از حق نگذریم» و آثار آن بر شهر
سجاد میبدی | شهرآرانیوز؛ چند روزی است که پویشی در شهر به راه افتاده است با این مضمون که «از حق نگذریم» و دارد با زبان بی‌زبانی به ما یادآوری می‌کند که همه ما حق‌وحقوقی داریم و همه دیگرانی که اطراف ما زندگی می‌کنند نیز حقی دارند که باید ما پاسدارش باشیم. مثلا باید یادمان بماند که همه درباره محیط‌زیست و همه درختانی که کنار ما قد می‌کشند، مسئولیم، همه ما درباره کودکانی که باید حقشان را از نشاط و شادی پرداخت کنیم، مسئولیم و نباید خیلی ساده و راحت روز‌های شادمانی آن‌ها را تلخ کنیم.
 
همه ما درباره آن‌هایی که دست تقدیر روزگار خانه‌نشین و ویلچرسوارشان کرده است، مسئولیم و باید بیش از قبل به آن‌ها فکر کنیم. اینکه تیشه به ریشه تاریخ و هویت شهرمان بزنیم و بعد بگوییم دست تقدیر بوده و باید این خیابان برای مردم کشیده می‌شده است و هزار داستان‌سرایی دیگر، نمایی است از مایی که باید یادمان بماند ذره‌ذره این شهر برای همه آدم‌هایی است که در آن نفس می‌کشند و همه من و شمایی که شاید خیلی دستمان به‌جایی بند نباشد، دقیقا حالا و دقیقا در همین ایام که این پویش در شهر به راه افتاده، یک قهرمان‌شهر پیدا شده و میان هزارهزار خبر‌های تلخ این روز‌ها که با صد شکر دهانمان را شیرین نمی‌کند، با یک نامه ساده کلاس درس اخلاق و فرهنگ شهروندی و دین‌مداری برایمان گذاشته است.
قصه دانیال و پیداکردنش بماند برای بعد، اما اینکه یک نفر پیدا شده که بیشتر از همه مایی که فکرمان به حساب‌وکتاب است، به فکر حساب‌وکتاب آخرتش افتاده و برای ذره‌ذره آنچه به‌قول خودش اسراف شده، اظهار تأسف کرده است، باید قاب طلا گرفت. حالا ما ساعت‌ها کلاس درس برگزار کنیم و ۱۰۰۰ بند قانون بنویسیم، القصه مثل سال‌ها می‌مانند گوشه طاقچه و خاک می‌خورد.
 
اما هنوز بین همه تیرگی‌های روزگار دانیال‌های زیادی در شهرمان داریم که خیلی ساده و دوست‌داشتنی‌تر به آنچه حق من و شماست فکر می‌کنند. احتمالا راوی قصه نباید از پول‌دار‌های شهرمان باشد، نه اینکه همه پول‌دار‌ها را قرار باشد در ترازوی انصاف قضاوت کنم، اما خب آن‌ها خیلی وقت‌ها یادشان می‌رود که آلونک‌نشین‌های شهر که بیخ گوش خودشان زندگی می‌کنند هم حقی دارند. شاید آن‌ها خیلی توجه نکنند که روزی چندبار گل‌های کوچه و خیابان را پرپر کرده‌اند. تازه حساب‌وکتاب زیرمیزی‌ها و پورسانت‌ها بماند برای بعد. اما او خیلی ساده و صمیمی از حق‌وحقوقی که برای دیگران بوده و برداشته است، می‌گوید. از استفاده بی‌اجازه از چاه آب محلشان تا خسارتی که به بلوکه‌های کنار خیابان زده است. از حق نگذریم، آقا دانیال یکی از قهرمان‌های شهر ماست!