ساعد سهیلی با «ترور» روی صحنه تئاتر مشهد می‌رود «کارناوال» برنامه جدید رامبد جوان برای شبکه نمایش خانگی خوش نویس پیشکسوت مشهدی: خوش نویس امروزی آماده خور شده است آموزش داستان نویسی | ادویه‌ای برای غذا‌هایی که نیست تکثیر نمی‌شویم، نم پس‌ می‌دهیم شرح هویت گم شده خراسان | درباره کتاب «دشت باستانی: باستان شناسی پیش ازتاریخِ دشت مشهد» رشید کاکاوند: زبان فارسی بی‌اعتبار شده و ما متهمان این اتفاق هستیم تعطیلی سالن‌های نمایش سراسر کشور به‌مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه‌زهرا(س) تولید ۲ اثر موسیقی جدید با نام «امام حسین (ع)» و «امام رضا (ع)» فصل جدید «ایران سرود» به‌زودی در تلویزیون + زمان پخش اجرای نمایش «رستم و سهراب» در آرامگاه فردوسی «زودپز» رامبد جوان در صدر | آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (۲۰ آبان ۱۴۰۳) کنسرت‌های آبان ۱۴۰۳ در پایتخت پوران درخشنده: امیدوارم ژانر‌ اجتماعی جدی گرفته شود «رضا رویگری» در فیلم سینمایی «شاه نقش»
سرخط خبرها

نشست «نقش هنر حماسی در تعالی ادبیات داستانی» برگزار شد

  • کد خبر: ۱۰۸۹۱۵
  • ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۱
نشست «نقش هنر حماسی در تعالی ادبیات داستانی» برگزار شد
سیزدهمین جلسه از سلسله‌جلسات هم‌اندیشی علمی‌پژوهشی «هنر حماسی» با عنوان «نقش هنر حماسی در تعالی ادبیات داستانی» یکشنبه 25اردیبهشت‌ هم‌زمان با روز بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی در حوزه‌ هنری خراسان‌رضوی در مشهد برگزار شد.
افخمی| به‌گزارش شهرآرانیوز، مجید عسگری، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان­‌رضوی، در ابتدای این نشست سه محور را برای هنر حماسی قائل شد و گفت: یک محور آرمان و آینده مطلوب است که اساسا ما برای آینده­‌ای مطلوب دنبال تولید هنر حماسی هستیم. دوم نیاز به قهرمان یا پهلوانی است که به آن آرمان برسد. محور سوم نیز داستان و قصه­‌ای است که این اتفاق را رقم می­‌زند؛ یعنی پهلوان برای رسیدن به آرمانش به قصه نیاز دارد.
او با اشاره به اهمیت روایت­‌ها و داستان­‌ها یادآور شد: ما وقتی به تولیدات هنری کشورمان به‌ویژه در سینما نگاه می­‌کنیم، روایت­‌های غیرحماسی، سیاه و غرب‌زده می­‌بینیم یا در بهترین حالت یک روایت غافل­‌گیرکننده و فقط برای سرگرمی می‌بینیم. ما اگر می­‌خواهیم در هنر حماسی جدی­‌تر کار کنیم، مجبوریم داستان­‌ها و روایت‌های خوبی ارائه دهیم. لازمه این موضوع نیز همان ارتقا و تعالی داستان امروز در کشور است.
 

غافل‌شدن از موضوع «ایمان به غیب»

محمدرضا شرفی خبوشان، مدرس ادبیات فارسی، نویسنده و شاعر ایرانی که برای رمان «بی‌کتابی» برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش ادبیات و نثر معاصر در دوره سی‌وپنجم شده­ بود، در این نشست داستان و روایت را شاخصی سخت‌افزاری قلمداد کرد و گفت: زمینه‌های قهرمانی و پهلوانی و پرداختن به ملیت و مردم، رخ‌دادن حوادث خارق‌العاده، تقابل بین نیروی خیر و شر، ایمان به غیب، طی‌طریق، عرفان، ستودن فضیلت‌ها و به نبرد با شر و دیوان رفتن را که در حماسه وجود دارد، باید به‌وسیله ابزاری منسجم کنیم و یک سازه معنادار بسازیم.
او تأکید کرد: روایت سازه را می­‌سازد و اجزا را کنارهم می‌چیند. در واقع اجزا به‌وسیله نخ روایت به یک پیکره تأثیرگذار تبدیل می­‌شوند.
به‌گفته شرفی خبوشان، در روند حماسه چیزی که فراموش شده یا خیلی به آن پرداخته نشده، «ایمان به غیب» است؛ یعنی موضوعی که قهرمان را به تلاش و طی‌کردن مصائب و رنج‌ها برای به‌دست‌آوردن نتیجه­ مجبور می­‌کند. نتیجه­‌ای که موقتی و دنیوی نیست.
این نویسنده یادآور شد: اگر قهرمان میل به نامیرایی و باور و ایمان به غیب نداشته باشد، هیچ‌وقت این امور خارق‌العاده از او سر نمی‌زند و نمی‌تواند از موانع و مصائبی که بر سر راهش قرار دارد، عبور کند. درواقع اگر از هر داستان و روایت حماسی، وجود موانع را بگیرید، موضوع قابل طرحی باقی نمی‌ماند، چون ارزش تلاش قهرمان به گذشتن از موانع است و این موانع را قهرمان طی نمی‌کند، مگر اینکه ایمانی محکم و قوی به غیب داشته باشد.
شرفی­ خبوشان درباره وجه تمایز داستان مدرن حماسه نیز گفت: داستان مدرن بیشتر ویژگی­‌های حماسه را داراست، اما جدال خیر و شر و ایمان به غیب برایش مسئله­‌ای نیست. درواقع داستان مدرن به پوچی و بیهودگی رسیده است که فایده­‌ای در این شاخص‌ها نمی­‌بیند و این حماسه است که می­‌تواند در عصر مدرن مسئله «ایمان به غیب» را به‌شکل برجسته­‌ای مطرح کند که به‌نوعی نجات­‌بخش آدمی باشد.
به‌گفته او باید حماسه را برای بازگشت به عصر فضیلت­‌ها و عصری که انسان امید دارد و آینده­‌گر است، علم کرد.
 

درنظرگرفتن تفاوت­‌ها و گسست­‌ها

محمدرضا قائمی‌نیک، استاد علوم اجتماعی، نیز در این نشست علمی‌پژوهشی با اشاره به گسست­‌های میان هنر قدیم و جدید گفت: وقتی ما می‌خواهیم حماسه شاهنامه را از قرون گذشته به دوره معاصر بیاوریم و بازسازی کنیم، باید حواسمان باشد که ابزارها و محیط پیرامونی ما در فهم مسئله و به‌طورکلی درک ما و مخاطبمان از هنر تغییر کرده است. ما باید یک‌بار خودمان را به‌جای شاهنامه‌خوانی که در عصر فردوسی زندگی کرده است، بگذاریم و ببینیم چرا او با شاهنامه ارتباط می­‌گیرد. چون او توصیفات شاهنامه از اسب، پهلوان و کشتی و ستارگان و... را کاملا در زندگی­‌اش می­‌بیند، اما انسان امروز درکی از این توصیف‌ها ندارد.
او خاطرنشان کرد: هنرمند باید این تفاوت‌های کیفی و گسست‌ها را مدنظر قرار دهد تا بتواند به احیای هنر حماسی در شرایط معاصر و اقتضائات آن کمک کند.
 

تلقی غیرواقعی از حماسه

علی‌اصغر عزتی‌پاک، نویسنده و داستان­‌نویس، نیز در ادامه این نشست با اشاره به گسست­‌هایی که در فرهنگ­مان وجود دارد، گفت: ما در این­ سال­‌ها در واقعیت حماسه­‌های کمی خلق نکرده‌ایم، اما در بیانش لکنت داریم. انگار ما از حماسه تلقی‌ای غیرواقعی داریم.
او یادآور شد: نکته دیگر این است که ادبیات معاصر ما آرمان‌ها و اهداف والای انسانی را گم کرده­‌است، بنابراین می‌بینیم که همه نویسندگان درگیر گران‌شدن نان، آب و برق و... شده­‌اند. پس چه کسی قرار است به افق چشم بدوزد و به ما بگوید خورشید طلوع می­‌کند؟ ما این فرد را در ادبیات معاصرمان نداریم. ما وقتی می­‌گوییم ادبیات حماسی خلق کنید، انگار نویسنده را به قرن فردوسی دعوت می­‌کنیم، اما این‌گونه نیست. ادبیات حماسی همان­‌طور که در مغرب­‌زمین می­‌بینیم، به‌روزترین اتفاقات را رقم می­‌زند و حماسه زنده­ است.
او با اشار به کتاب «حیوان قصه‌گو» گفت: نویسنده در بخشی از کتاب از قول فردی می­‌گوید «واقعیت، در آینده روزگار غم‌باری خواهد داشت» و اشاره می‌کند که انسان خسته از روزمرگی‌ها، مفلوک و بدبخت برای اینکه دوباره روح بزرگ خودش را پیدا کند، جهان دیگری را برای زیست انتخاب می­‌کند که جهان مجازی است. انسان بیدار می­‌شود، کار می‌کند و نان و آب می‌خرد، به امید اینکه سریع­‌تر به خانه برسد و رایانه­‌اش را روشن کند و به جهان دیگری برود. همچنین، بازی­‌های آنلاین را که عموما حماسی و مبتنی بر مبارزه هستند، مثال می­‌زند که آدم­‌ها برای اینکه روحیه مبارزه­‌طلبی و حماسی خودشان را اشباع کنند، پای آن می­‌نشینند.
عزتی­‌پاک همچنین تأکید کرد: رفتار ما در برابر داستان حماسی غیرطبیعی است، اما در غرب حماسه زنده­ است­ و خودش را به‌روز نگه می­‌دارد. حماسه در آنجا به رمان و جهان مجازی می‌رسد و قصه­‌های بزرگ طراحی می‌کند و مبارزه­‌اش را ادامه می­‌دهد. البته به همه آحاد بشر هم اجازه می­‌دهد قهرمان باشند. اما در کشور ما این اتفاق رخ نداده و دعوت ما به حماسه انگار دعوت به گذشته است، درحالی‌که داستان حماسی در ماهیت خودش دعوت به سفر در آینده است.
 

حماسه به ادبیات تقلیل پیدا کرده­ است

 محمدجواد استادی، نویسنده و فعال فرهنگی، نیز در پایان نشست «نقش هنر حماسی در تعالی ادبیات داستانی» گفت: ما حماسه را به ادبیات تقلیل داده­‌ایم، درحالی‌که من حماسه را مفهومی فرهنگی می­‌دانم که یکی از محل‌های بروز و ظهورش ادبیات می­‌شود. نه اینکه ادبیات معادل حماسه است، درواقع ادبیات فضایی برای نشان‌دادن حماسه است.
او با تأکید بر ضرورت محدودنشدن حماسه به ادبیات خاطرنشان کرد: ما تاریخ هنر درستی در کشور و حتی در جهان اسلام نداریم، آنچه داریم هم غربی‌ها کار کرده­‌اند. اما قطعا حماسه در حوزه‌های متنوع فرهنگی ما نمود داشته که بخشی از آن ادبیات و شاهنامه بوده­ است. پس بزرگ‌ترین آفت این است که مفهوم حماسه را به حوزه ادبیات تقلیل دهیم.
استادی درباره تفاوت هنر حماسی و ادبیات حماسی توضیح داد: من معتقدم که ادبیات مقدمه‌ هنر است؛ یعنی من ادبیات را زیرمجموعه هنر نمی­‌دانم. ادبیات را حوزه­‌ای می­‌دانم که امکان فراوری مفاهیم فرهنگی را دارد و زمینه‌ای را برای استفاده هنر از خود ایجاد می­‌کند. درواقع ما هیچ هنری را در دنیا نداریم که وامدار ادبیات نباشد.
این فعال فرهنگی با اشاره به شکل‌نگرفتن ادبیات دراماتیک و مدرن به‌معنای واقعی آن در ایران یادآور شد: هنر حماسی نمی‌تواند به ما کمک کند، اما فرهنگ حماسی می‌تواند به شکل‌گیری داستان ملی در ایران کمک کند، چیزی که ما  نداریم. همان‌طور که سینما و تئاتر ملی نداریم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->