به گزارش شهرآرانیوز، ابراهیم نورآور محمد متولد ۸ بهمن ۱۳۶۳ در تهران است. او حدود ۳۰ سال در تنکابن زندگی کرد. رشته اصلی وی نقاشی، کاریکاتور و ساخت سازهای موسیقی است و در رشته نقاشی نیز تدریس میکند. نورآور محمد فیلمسازی را حدود ۱۰ سال پیش با فیلم "ملکه آلیشون" شروع کرد؛ فیلمی که ۱۰ سال از عمر و جوانی خود را وقف آن کرد و صفر تا صد کار را خودش انجام داد تا به سرانجام رسید. شهرآرانیوز به بهانه حضور فیلم وی در چهلودومین جشنواره فیلم فجر با وی همکلام شد.
شنیدهام که تمامی کارهای فیلم را خودتان انجام دادهاید و به طور حتم مسیر دشواری را سپری کردهاید تا به سرانجام رسیده است. ابتدا بفرمایید جرقه "ملکه آلیشون" از کجا و چطور زده شد؟
این پروژه حدود ۹ تا ۱۰ سال طول کشید و دلیلش این بود که مجبور شدم صفر تا صد کارم را به تنهایی، کاملا بدون عوامل و تکنفره درست کنم؛ به قول معروف ارتش تکنفره. فیلم لوکیشن زیادی برای ساختن و سناریو داشت. موضوع فیلم تخیلی در ژانر کودک بود که خیلی از افراد میترسیدند یا راغب نبودند کمک کنند. اغلب بیان میکردند که این کار شدنی نیست، کار سختی است و مسیر بسیار دشوار و هزینههای زیادی دارد. هزار و یک دلیل مانند این موارد را مطرح میکردند. مجبور شدم به تنهایی ۱۲۰-۱۳۰ لوکیشن، لوکیشنهای سنگین مانند یک جنگل به مساحت ۵۰۰ متر با تمام جزئیات آن برای فیلم بسازم. در تمام لوکیشنها از پرده کروماکی استفاده کردم که یک کار پیچیده و سخت با جلوههای ویژه و صحنههای ساختگی بود. این موجب میشد خیلیها بترسند، گارد بگیرند و اصلا باور نکنند میتوان چنین کاری را ۱۰ سال پیش انجام داد، به همین دلیل به تنهایی کار را شروع کردم. مسیر فوقالعاده دشوار بود، شاید چند بار تا پای مرگ رفتم و در این مسیر اتفاق بسیار بدی برای من افتاد و حتی متاسفانه پدر و مادرم را به فاصله ۵ روز از دست دادم. مسیر آهسته پیش رفت تا کار دوبله شد و به این دلیل که فیلم بدون صدا بود، چهار سال و نیم تدوین، میکس، صدا، دوبلهها و موزیک زمان برد.
سوژه فیلمتان از کجا آمد تا تبدیل به فیلمنامه شد؟
دلیل اینکه انتخاب کردم به اسم ملکه آلیشون، طبیعت و درخت فیلم بسازم، این بود که منابع طبیعی و طبیعت معضل جهانی است. متاسفانه انسانها فراموش کردهاند که چقدر این گوهر گرانبها به زندگی و ماندگاری ما ربط دارد و از دست رفتن آن، از دست رفتن ما انسانهاست. ما نیاز به منابع طبیعی داریم که باارزش است اما متاسفانه انسانها در حال نابود کردن آن هستند، بنابراین مجبوریم به هر شکلی حتی در قالب یک فیلم به مردم یادآوری کنیم که طبیعت در حال از بین رفتن است. به این دلیل ژانر کودک را انتخاب کردم؛ زیرا ذهن آنها در حال شکلگیری است و بهترین مخاطبان کودکان هستند که میتوانند آموزش ببینند، طبیعت را دوست داشته و مراقب آن باشند. من علاقه زیادی به کار کودک دارم. ملکه آلیشون یک درخت مقدس سه هزار سالهای در کشور تایوان بود که بعد از سه هزار سال بر اثر طوفان میشکند و از بین میرود، مردم برای آن عزاداری میکنند و غصه میخورند. این موضوع سنبل قصه من شد تا فیلم را بسازم.
فکر میکنید فیلم شما چه معیارها، خلاقیت و نوآوری در فرم دارد که در جشنواره فیلم فجر پذیرفته شد؟
احساس میکنم چند دلیل سبب شد این فیلم انتخاب شود. ابتدا موضوع آن بود که در خصوص منابع طبیعی جهان در قالب کودک و نوجوان صحبت میکند. جلوههای ویژه و جنس کار و شخصیتهایی که نقشآفرینی میکنند، در این انتخاب تاثیر داشت. بیشتر فکر میکنم موضوع و داستان است که حرف بزرگی برای گفتن دارد. دلیل انتخاب فیلم را این گونه عنوان کردند که یک کار جدید با شکل تازهای است و رنگ و لعاب خاص خود را دارد که متفاوت با آثار دیگر است. دلیل دیگر هم این بود که فیلم را تنها ساخته بودم و هیئت انتخاب تحت تاثیر قرار گفته بودند.
با توجه به اینکه شما تهیه، کارگردانی و نویسندگی فیلم را برعهده دارید، به طور حتم بازگشت سرمایه برای شما اهمیت دارد، با این وجود چرا از بازیگران چهره و شناخته شده در فیلم خود بهره نبردید؟
علاوه بر این تصویربرداری، گریم، تدوین و صفر تا صد فیلم را با عشق انجام دادم. معنویات کار به شدت برای من اهمیت دارد و مادیات نیز در کنار آن صد در صد مهم است. من هزینه هنگفتی برای ساخت فیلم دادم و توقع دارم این هزینه بازگشت داشته باشد، حتی اگر به سود هم نرسم بازگشت هزینه داشته باشم. دوست داشتم به افرادی که دیده نمیشوند و آرزو دارند دیده شده و ستاره شوند یا حتی افرادی که کسی برای ورود به این حرفه به آنها کمک نمیکند، کمک کنم. قصد داشتم نشان دهم افراد زیادی توانمند هستند اما دیده نمیشوند. خدا را شکر میکنم بازیگران من به خوبی خود را نشان دادند. مطمئن باشید آنها آیندهساز سینما و تلویزیون خواهند بود.
در نهایت از بازتابهای فیلم خود در جشنواره کودک و نوجوان و بازیهای بازیگران راضی هستید؟
من نباید درباره این موضوع صحبت کنم، بلکه مخاطبی که فیلم را میبیند باید نظر دهد اما از آن جایی که به تنهایی ۱۰ سال پیش فیلم را ساختم با کارهای امروز خیلی فاصله دارد و همین که با کارهای امروزی رقابت کرده به نظرم بازتاب درست و خوبی داشته که آن را انتخاب کردهاند. صد در صد افرادی فیلم را انتخاب کردند و نظر دادند سابقه کاری و علم این کار را داشتند. نگاه به این فیلم باید متفاوت باشد؛ زیرا موضوع ساختن فیلم است که من به جای ۳۰ یا ۵۰ نفر عوامل در رشتههای مختلف کار کردم، بنابراین دوست دارم به فیلم توجه شود اما متاسفانه کمرنگ بود. من خودم دوبله ۶ نفر را انجام دادم، هرچه میشنوید دستی ساخته شده یعنی تمام افکتها به صورت دستی است که چهار سال و نیم طول کشید. اولین بار است یک فیلم آن هم فیلمی به صورت فانتزی تخیلی در ژانر کودک توسط یک نفر تولید میشود. بیش از ۱۰۰ لوکیشن داشتم که کمتر فیلمی اینگونه است.
در تولید فیلم خود در این سالها با چه چالشهایی روبهرو بودید؟
یک روز از زیر یکی از جنگلهایی که ساخته بودم رد میشدم، پایم به یکی از ستونها خورد و چند تن جنگل روی سرم آوار شد. ۴۸ ساعت زیر آوار بودم، فکر میکردند مردهام و دنبال من بودند، حتی پزشکی قانونی هم رفتند. بعد از ۴۸ ساعت با سختی زیادی خودم را از زیر آوار بیرون کشیدم و یک هفته بیمارستان بستری شدم. این یکی از چالشهای وحشتناک من بود. بدترین مورد هم مرگ والدینم بود که در حین کار هر دو را به دلیل کرونا از دست دادم.
وضعیت سینمای کودک و نوجوان را در سالهای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
خیلی کمرنگ بوده و یکی از دلایل این است که سینمای دنیای سختی دارد، خیلی از افراد گارد میگیرند و عقب میکشند. حمایت از سینمای کودک در ایران نیز به شدت ضعیف است و حامی ندارد. هر موضوعی که میخواهید در قالب یک فیلم آموزش دهید در دنیای کودکان نهفته است؛ زیرا به شدت ذهنهای پاک بزرگ و پر از تخیل دارند. میتوانم بگویم ارزش گذاشتن به این سینما واقعا لازم است.
فیلم شما قرار است چه پیامی را به مخاطب منتقل کند؟
فیلم من تنها یک پیام دارد و این است که با طبیعت آشتی کنیم و دوستش داشته باشیم.
پیشبینی شما از جشنواره چهلودوم فیلم فجر چیست؟ فکر میکنید برای فیلم شما چه اتفاقی میافتد؟
متاسفانه پیشبینی من این است که هیچ اتفاقی قرار نیست برای فیلم من بیفتد، استقبال را کمرنگ دیدم که باید بیشتر از این بها داده میشد. تبلیغات به شدت ضعیف است و خلاف وعدههایی که برای فیلم داده شده بود، انجام شد. اینگونه که پیش میرود امیدی ندارم که اتفاق خاصی رخ دهد اما همین که تا این مرحله پیش رفتم باعث افتخار من است، چیزهای زیادی یاد گرفتم و توقع خاصی ندارم. پشت فیلم من عشق واقعی بود و سالها جوانی و عمرم را گذاشتم.
صحبت پایانی شما درباره فیلمتان "ملکه آلیشون" چیست؟
این فیلم بسیار متفاوت است. ۹ تا ۱۰ سال از عمرم را گذاشتم و خودش یک رکورد است که صفر تا صد یک فیلم تخیلی را انجام دادم. از خودم تعریف نمیکنم اما فیلم من تفاوتهای زیادی دارد، با این وجود کمرنگ دیده شد و قلبم را شکستند. سالنهای سینمای مردمی به شدت خالی و کمجمعیت و تبلیغات ضعیف است! چرا؟!