امروز، ۱۶ خرداد، سالروز درگذشت نادر ابراهیمی، نویسندهای است که با وجود فعالیت در حرفههای مختلف، هرگز نوشتن را رها نکرد.
کد خبر: ۱۶۷۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
محرم که از راه میرسد همهجا پر میشود از صدای نوحه. همهجا پر میشود از عزادار. همه دلشان میخواهد توی مراسم عزاداری شرکت کنند.
کد خبر: ۱۶۷۴۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۳۱
تابستان است و آفتاب، مستقیمتر و گرمتر از همیشه میتابد. چند روز بیشتر به ماه محرم نمانده است.
کد خبر: ۱۶۷۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۳۱
گیسو از وقتی به دنیا آمد دستش از زمین و زمان کوتاه بود، آنقدر کوتاه که حتی دستش به دهانش نمیرسید.
کد خبر: ۱۶۷۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۷
بابابزرگ بچهها را به حیاط آورده بود که تنهایی با آنها حرف بزند. امید و عماد هنوز صورتشان از ناراحتی برافروخته بود و با عصبانیت به هم نگاه میکردند.
کد خبر: ۱۶۷۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸
بابا بستههای بزرگ را مانند قطار پشت سر هم ردیف کرد. کارش که تمام شد، روی نزدیکترین صندلی نشست و با پشت دست، خیسی پیشانیاش را پاک کرد.
کد خبر: ۱۶۷۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳
تا به حال شده است دربارهی چیزهای مختلف از دیگران سؤال کنید؟ گربه کوچولو هم اینطور بود. برای همین، سؤال میکرد، یک عالمه سؤال.
کد خبر: ۱۶۷۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶
به سینی پلاستیکی پر از لیوان چای نگاه میکردم. دیگر بخاری از آنها بلند نمیشد.
کد خبر: ۱۶۶۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۰۳
به طرف صدا برگشتم. مردی بلندقد و لاغراندام با پیراهنی سرمهای و شلواری مشکی پشت سرم ایستاده بود.
کد خبر: ۱۶۶۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
رمان «زوربای یونانی» در واقع براساس شخصیتی کاملا واقعی نوشته شده است. زوربا مردی است از دامنه کوه المپ که کازانتزاکیس در جزیره کرت و هنگام کار روی معدنی با او آشنا میشود.
کد خبر: ۱۶۵۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۴
آن موقع یک جنگ ناجور بین همین سعید بچاری و برادرش حمید راه افتاده بود. فاصله سنی این دوتا فقط یک سال بود.
کد خبر: ۱۶۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
نه، اشتباه نمیکنم. درست دیدم. خودش بود، خود خودش. پشتش سمت من بود.
کد خبر: ۱۶۴۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۶
کوه سر سنگیاش را خاراند و با خودش گفت: «از صبح دلشوره دارم. انگار یکی دارد توی دلم رخت میشوید.»
کد خبر: ۱۶۴۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵
امتحانات تمام شده و تابستان طلایی از راه رسیده است. صبحی زیبا دوباره یک روز تازه را نوید میدهد.
کد خبر: ۱۶۴۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
امروز رسما اولین روز تعطیلات تابستانی من شروع شد. این اولین تابستانی است که من با همهی وجود دوستش دارم.
کد خبر: ۱۶۴۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
بعضی وقتها شاید با مشکلی روبهرو شویم، یک مشکل بزرگ. این جور وقتها شاید با خودمان بگوییم هیچ راهی وجود ندارد که مشکل را حل کنیم، اما همیشه یک راهی هست!
کد خبر: ۱۶۴۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
اواخر خردادماه بود و امتحانات را با موفقیت تمام کرده بودیم. بابا قول داده بود اولین جمعهی پیش رو ما را به گشتوگذار ببرد.
کد خبر: ۱۶۴۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷
یک کافه کوچک خالی بود. نزدیک شهرک. درست در مسیر پیاده آمدنهای من که هربار دلم را مالش میداد.
کد خبر: ۱۶۳۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
پشت در اتاق زایمان منتظر بود. دوقلوها قرار بود بیایند و زندگی دونفره شان را حالا دوبرابر کنند.
کد خبر: ۱۶۳۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
اردیبهشت خانم را ببینید چه دلبر است، هر روزی یک لباس میپوشد، یکی از یکی هوش ربا تر، یکی از یکی رنگارنگتر ... تا چشم کار میکند عطر است و شکوفه و رنگ.
کد خبر: ۱۶۳۰۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۹