برخورد ۲ خودرو سواری در جاده اسفراین یک فوتی و ۲ مصدوم برجا گذاشت آپارتمان‌نشینی، نور خورشید و کمبود ویتامین دی! قتل غیرعمد با تماس یک مزاحم! حادثه در یک شهربازی| حدود ۳۰ نفر از چرخ‌وفلکِ وارونه، آویزان ماندند مرگ ۶ حاجی بر اثر گرمازدگی اغفال دختر جوان با شگرد ازدواج و مهاجرت به اروپا توسط شاگرد قهوه‌خانه تصادف پژو ۴۰۵ در روستای بوژان نیشابور پنج مصدوم برجا گذاشت (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) قتل فجیع مرد ثروتمند به‌خاطر طمع ۱۴میلیاردی دوستانش! ضرب‌الاجل تعزیرات برای سازمان‌های هواپیمایی و حمایت سلول درمانی، درمان «زخم پای دیابتی» را ممکن ساخت دومین جسد حادثه معدن شازند از زیر آوار بیرون کشیده شد (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) بازگشایی جاده چالوس بعد از ۳ روز (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) قتل خونین به خاطر فحاشی! واکنش سردار کمالی به خبری در مورد کاهش مدت سربازی سودای شکار کبوتر بالای تیر برق، جان جوان مشهدی را گرفت! صدور مجوز تاسیس مرکز منطقه‌ای اقلیم سازمان جهانی هواشناسی در تهران ریزش معدن در محدوده جاده اراک-توره | ۴ نفر در زیر آوار (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) جزئیات استخدام نیروی جدید در پلیس آیا گرمای هوا باعث تشدید میگرن می‌شود؟ ابتلای ۹۰ نفر به تب دنگی در کشور تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۳
سرخط خبرها

یاد آن روز‌ها که هنوز هم با ماست

  • کد خبر: ۱۴۶۸۸۲
  • ۰۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۵
یاد آن روز‌ها که هنوز هم با ماست
یادش به خیر «شکوه علفزار»! دلمان لک زده برای حال و هوای پرتنش فیلم «اجاره نشین ها» و زبان فاخر فیلم «مادر» و سریال «امیرکبیر». هیچ داستانی مانند «قصه ظهر جمعه» به جانمان نمی‌نشیند.

کتاب فارسی کلاس اول دبستان برایمان نوستالژی است! از کتاب‌های جیبی رنگ و رو رفته و کاغذ‌های زرد شده داستان‌های پلیسی «لاوسون، سامسون و ریچاردِ» پرویز قاضی سعید و رمان‌های قطور الکساندر دوما گرفته تا صدای تکرار نشدنی و ماندگار شادروان احمد رسول زاده که از دهان آنتونی کوئین در فیلم «عمر مختار» یا اورسن ولز در فیلم فراموش نشدنی «مردی برای تمام فصول» به گوش می‌رسد، دلمان را به درد می‌آورد!

یادش به خیر «شکوه علفزار»! دلمان لک زده برای حال و هوای پرتنش فیلم «اجاره نشین ها» و زبان فاخر فیلم «مادر» و سریال «امیرکبیر». هیچ داستانی مانند «قصه ظهر جمعه» به جانمان نمی‌نشیند. دلتنگیم برای بوی دل ضعفه آور نم آب پاشیده بر خشت کف حیاط خانه آقاجان و نفتالین جا رختخوابی مادرجان و نوای سحرانگیز شبانه جیرجیرک‌ها که در ذهنمان با تابستان و آب بازی و خنده و لذت دوچرخه سواری گره خورده است.

حتی چشممان به پوست آدامس خرسی و عکس برگردان‌های کودکانه و رنگ ورو رفته شخصیت‌های عروسکی تپل و نارنجی و دُم باریک تا انیمیشن پسر شجاع و خرس مهربان که می‌افتد ته ذهنمان دنبال نوستالژی مرتبط با آن‌ها می‌گردیم... این همه لذت بردن از رنگ ها، تصاویر، نغمه‌ها و عطر‌هایی که خاطره گذشته را برایمان زنده می‌کند نشانه چیست؟ هرچند ایرانیان همواره به تمدن ریشه دار و تاریخ چند هزار ساله خود می‌بالند، اما اصلا تابه حال به این موضوع فکر کرده ایم که چرا ما ایرانی‌های دهه ۵۰ و ۶۰ خورشیدی تا این اندازه به حفظ گذشته در ذهنمان بها می‌دهیم و به اصطلاح نوستالژی باز هستیم؟

حتی برخی با بهره مندی از این حس و حالِ ما برای خود، کسب و کاری راه انداخته و نماد‌های این بازی احساسی را خرید و فروش می‌کنند. به نظر می‌رسد ایرانی‌های دهه ۴۰ با توجه به رسیدن مردم بیشتر دنیا به نقطه اوج شکوفایی هنر و اقتصاد در آن سال‌ها و تکرار تجربه‌هایی مشابه، برای خود هویتی ثابت تعریف کرده اند. متولدان دهه ۷۰ به بعد هم با پایان جنگ تحمیلی و شروع دوباره روال نسبتا عادی زندگی در کشور و آغاز پیشرفت شگفت انگیز فناوری و توزیع آن در سراسر جهان، نگاهی رو به جلو دارند و بازگشت به عقب را چندان در فرآیند زندگی خود جای نداده اند.

اما نسل میانی ۵۰ و ۶۰ که خود را نسل سوخته می‌خواند و آغاز زندگی اش را در شکاف تاریخی گذشته و آینده آغاز کرده، هرچند در تمامی این سال‌ها در تلاش بوده تا شیب تند آینده را رو به بالا طی کند، اما ناخودآگاه در گذشته فرونشسته است، به گونه‌ای که حتی با نماد‌های ساده و گاه کودکانه قدیمی، خویشتن خویش را به ریشه‌ای نامرئی متصل کرده و برای خود از این رهگذر باریک، هویتی پرشاخ و برگ ساخته است. شاید به همین دلیل و به سبب تمایل به بازگشت به اصل و ریشه، «نوستالژی» مناسب‌ترین گزینه برای نام بردن از نماد‌های مورد علاقه ما باشد که این عبارت خود توصیفی دارد که به آن خواهیم پرداخت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->