به گزارش شهرآرانیوز انگار همین دیروز بود که هلال ماه رمضان در آسمان شهرمان به مؤمنان مشتاق لبخند زد. قدیمها ماه مبارک رمضان که میآمد، آداب ورسوم خودش را هم میآورد، از مناجات خوانی سحرهای رمضان گرفته تا شب نشینیهای بعد از افطار که خیلیها را دور هم جمع میکرد.
گرچه امروز برخی از آن آیینها کمی مغفول مانده اند، هنوز خیلیها لذت دورهمیها و افطاریهای ساده را تجربه میکنند. سال هاست برکت این ماه شیرین، علاوه بر خانه ها، به مساجد، خیابانها و معابر عمومی هم رسیده است. امسال ماه میهمانی خدا با ایام ویژهای مقارن شد و برخی از همان روزهای نخست لذت پهن کردن سفرههای ساده افطاری برای روزه داری را چشیدند.
حالا داریم به روزهای وداع با این ماه نزدیک میشویم. تعطیلات نوروز فرصت نشد تا این صفحه را به خاطرات این میهمانی شیرین از زبان کسانی متبرک کنیم که هر شب در جغرافیای بزرگ شهرمان میزبان روزه داران بودند؛ آنهایی که صبح تا شب دست به دست هم میدهند تا هر شب سفرهها در گوشه وکنار شهر پهن شوند؛ گاه پنیر و خرما با تکهای نان داغ و گاه هم پیالهای سوپ و کاسهای حلیم. ما به دلیل محدودیت فضای انتشار ناچاریم تصویرگر بخش کوچکی از این همدلیها باشیم.
روایت را درست از نقطهای شروع میکنیم که خیلیها نمک گیر شهید گمنام بوستان ارم شدند. اعضای هیئت قمر بنی هاشم (ع) مسجد حضرت زینب (س) شبهای زیادی است که سفره میزبانی را در جوار شهید گمنام بوستان ارم پهن میکنند. برخی شبها روزه داران مترو را وقت اذان مغرب به نان پنیر و سبزی و چای داغ و حبهای قند میهمان میکنند و گاه بساط دیگ و سوروساتشان را برمی دارند و در یکی دیگر از نقطههای شهر سفره میاندازند.
علی نوروزی یکی از اعضای هیئت امنای مسجد است. مدیریت کردن و راه بردن خیریه حضرت خدیجه (س) در همین مسجد هم به عهده اوست. میگوید: علاوه بر میزبانی ساده تا جایی که بضاعت و وسع مالی مان اجازه میدهد، بستههای معیشتی را هم بین نیازمندان محله توزیع میکنیم.
علی آقا از جریان پاگرفتن این ضیافت در ماه رمضان این طور یاد میکند: نمیدانم چطور شد تصمیم گرفتیم هزینه همین افطاری را (که قرار بود میزبان فک وفامیل در خانه باشیم) صرف نمازگزاران مسجد محله کنیم و در مسجد افطاری بدهیم. این اتفاق افتاد و چند سال بعد از آن تکرار شد. خوشحال بودم که به آن حد از بندگی خدا رسیده ام که اجازه داده است خدمتگزاری چنین مکانی را بکنم.
او لحظه به لحظه این سالها را به خاطر دارد: اوایل که کار شروع شده بود، هر روز و هر ساعت استرس داشتم که نکند به موقع کارها آماده نشود، اما هر سال که میگذشت، هم تعداد افراد بیشتر میشد، هم ما باتجربهتر میشدیم و حالا چشم بسته میدانیم که برای افطاری دادن هر شب حداقل دویست نفر، چقدر باید تدارک ببینیم.
او ادامه میدهد: علاوه بر این با مشارکت نیکوکاران، روزانه تعداد زیادی نان صلواتی بین نیازمندان شهر و محله تقسیم میشود.
محال است خستگی یک ماه دویدن روی تن او ننشسته باشد، اما عاشق این زحمت پرثواب است و میگوید لطفا نگویید ماه مبارک دارد تمام میشود که دلم میگیرد.
عباس بوژمهرانی یکی دیگر از خدمتگزاران هیئت قمر بنی هاشم است و میگوید: برگزارکنندگان این ضیافت یکی دو نفر نیستند. حساب و کتاب خرید و بازار به عهده مردان است و البته کار هر روزه خانمها مشارکت در برنامههای آشپزخانه است، از آماده کردن ظروف گرفته تا پاک کردن سبزی و پختن سوپ.
عمر هیئت آنها بیست و چند سال است و عباس آقا میگوید: من از بچگی به این مسجد رفت و آمد داشته ام. تا جایی که خاطرم هست از سالهای خیلی گذشته افطاری دادن مرسوم بوده است، اما هم تعداد افراد مشارکت کننده کمتر بوده است، هم تعداد کسانی که میزبانی میشده اند؛ اما سال به سال این ضیافت قوت بیشتری گرفته است.
او ادامه میدهد: به حرمت شهید گمنام، خیلی از شبها سفره را در کنار آرامگاه او پهن میکنیم. علاوه بر این، افطاری دادن در ایستگاههای مترو (ولایت و طبرسی) هم از برنامههای امسال بود که استقبال زیادی از آن شد.
نسا شعاری هم به نمایندگی از بانوان یاری کننده مسجد حضرت زینب (س) که توان و وقت خود را صرف میزبانی از روزه داران میکنند، میگوید: خیلی وقتها در بین همین کارهایی که برای جفت وجور کردن افطاری ساده انجام میدهیم، چاره جویی برای مشکلات هم انجام میشود. شاید باورتان نشود که به برکت این ماه چه گرههایی از مشکلات زندگیها باز شده است.
او با خنده ادامه میدهد: نمیدانید بگوبخندها و صحبتهای لابه لای پوست کندن پیاز و تمیزکردن سبزیها چه لذتی دارد.
این صفا و صمیمت در حسینیه حضرت زهرا (س) هم تماشایی است. تعدادی که وصف سفره گشاده در این مجموعه را شنیده اند کم نیستند. از اول ماه مبارک هر شب بین صد تا دویست نفر پای سفرههای این مسجد نشسته اند.
حاج سیدحسن حسینی از رضایت و شیرینی حس خدمت تک تک افرادی میگوید که از اول وقت مشغول کارند و به قول خودش آخر وقت افطار میکنند، اما بعد از آن هم تا جمع شدن کامل سفرهها و شستن ظرفها میمانند. او هم از مشارکت نیکوکارانی میگوید که متمول و صاحب مکنت نیستند، اما به نیت اموات و خیرات برای امور دیگر نذر میکنند و پا پیش میگذارند.
حاج آقا صفا صداقت، امام جماعت مسجد امام رضا (ع)، با همراهی دیگران وقت افطار برای میهمانان خدا سفره پهن میکند و هر سال هم پرشورتر و تماشاییتر از قبل. ۲۲ سال است که این برنامه مسجد آن هاست.
حاج آقا میگوید: اول ماه مبارک نشستیم و حساب کردیم تا ببینیم دقیقا یک افطاری ساده چقدر هزینه برمی دارد و به این نتیجه رسیدیم که هزینه هر بسته یک نفره شامل نان و خرما پنیر و سبزی و سوپ تقریبا ۱۵ هزار تومان میشود و دست افرادی را که دوست داشتند در این ماجرا مشارکت کنند، باز گذاشتیم که هر نفر به اندازه بضاعتش پا پیش بگذارد. خد اراشکر که استقبال خیلی بیشتر از انتظار ما بود و هر شب حداقل دویست نفر از نمازگزاران و دیگر روزه داران پای این سفره مینشینند.
او تأکید میکند: یکی از امتیازهای خاص این سفرهها صمیمت و همدلی است که بین اهالی یک محله شکل میگیرد. خیلی از نوجوانان و کودکان محله همراه والدینشان میآیند و کمک کردن را یاد میگیرند و همین موضوع باعث صمیمیتشان با مسجد میشود. رونق گرفتن این فضاهای معنوی برای هر محله لازم است.
علی غلامی، مسئول هیئت مذهبی مسجد ابی الائمه، امیرالمؤمنین (ع)، است که اعتقاد دارد آدم باید در بذل و بخشش مال هم اندازه نگه دارد و میگوید: به نظر من صفای نان و پنیر و خرمای این سفره ها که در محلههای مختلف پهن میشود از «لاکچری»ترین افطاریها بیشتر است. اصلا خود این همدلیها یک دنیا ارزش دارد؛ اینکه اهالی محله نمیگذارند در تدارک سفرهها تنها بمانی.
او میگوید: در مسجد ما هم هر شب بین دویست تا سیصد نفر میزبانی میشوند. نه اینکه فکر کنید آدمهای خیلی پول داری ما را حمایت میکنند، گرچه بانیهای خاص هم داریم، اما مجلس بیشتر با حمایت همین کسبه و افراد معمولی میگردد.