توضیحات پلیس تهران بزرگ درباره حادثه جوادیه به‌هم‌ریختگی در پیش‌فروش بلیت قطار‌ها همچنان ادامه دارد آخرین اخبار از عملیات جست‌و‌جوی مفقودین معدنِ شازند (۲۸ خرداد ۱۴۰۳) + عکس پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (٢٨ خرداد ١۴٠٣) | وزش باد شدید همراه با گردوخاک افزایش مبلغ جریمه‌های رانندگی به زمان دیگری موکول شد مواقعی که سگ‌گزیدگی باعث مرگ می‌شود + نظر دامپزشکان آیا زمان واریز معوقات حقوق فروردین ۱۴۰۳ بازنشستگان تامین‌اجتماعی مشخص شد؟ سایه تورم بر سرِ بازنشستگان | نقدی بر اجرانشدن ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی برخورد ۲ خودرو سواری در جاده اسفراین یک فوتی و ۲ مصدوم برجا گذاشت آپارتمان‌نشینی، نور خورشید و کمبود ویتامین دی! قتل غیرعمد با تماس یک مزاحم! حادثه در یک شهربازی| حدود ۳۰ نفر از چرخ‌وفلکِ وارونه، آویزان ماندند مرگ ۶ حاجی بر اثر گرمازدگی اغفال دختر جوان با شگرد ازدواج و مهاجرت به اروپا توسط شاگرد قهوه‌خانه تصادف پژو ۴۰۵ در روستای بوژان نیشابور پنج مصدوم برجا گذاشت (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) قتل فجیع مرد ثروتمند به‌خاطر طمع ۱۴میلیاردی دوستانش! ضرب‌الاجل تعزیرات برای سازمان‌های هواپیمایی و حمایت سلول درمانی، درمان «زخم پای دیابتی» را ممکن ساخت دومین جسد حادثه معدن شازند از زیر آوار بیرون کشیده شد (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) بازگشایی جاده چالوس بعد از ۳ روز (۲۷ خرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

چند خاطره شیرین پشت ماسک

  • کد خبر: ۶۴۶۴۸
  • ۳۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۷
چند خاطره شیرین پشت ماسک
توحید آرش نیا - روزنامه نگار
۱- اگر قرار باشد همه ما یکی از خاطرات شیرین دوران کودکی مان را روایت کنیم، حتما به یاد سفره‌های خوش رنگ ولعاب افطاری و شوق وشورمان برای سحری می‌افتیم. اصلا جنس خاطرات رمضان با همه ماه‌های سال فرق می‌کند. قدیم ترها، اهالی محل دورهم جمع می‌شدند و کاسه‌های نذری آش و شله زرد را برای افطار، روانه خانه همسایه‌ها می‌کردند. ما خودمان یکی از پایه‌های ثابت این مراسم بودیم که حس وحال عجیبی داشت و درکنارش، چیدن زولبیاوبامیه به ما خوشبختی زائدالوصفی می‌داد. شربت سکنجبین را کمی قبل داخل یخچال می‌گذاشتیم تا روزه داران رفع عطش کنند و تا پاسی از شب، میهمانی هایمان طول می‌کشید. احتمالا خیلی از هم نسلان من، بخش بزرگی از خاطرات کودکی خودشان را لابه لای نوای شیرین ربنای ماه مبارک پیدا می‌کنند؛ ماهی که برکت ختم قرآنش، برایمان روزی ده کل روز‌های سال بود.

۲- حالا که دومین سالی است که قرار است ماه رمضان را کنار این بیماری بگذرانیم، بیشتر از قبل حسرت سال‌های گذشته به روح و دلمان هجوم می‌آورد. آن دورهمی‌ها و گعده‌های افطاری، آن جلسات قرآن و هزار خاطره دیگر که انگار قرار نیست حالاحالا‌ها دوباره تکرار شوند. حالا این حسرت روی دل همه ما سنگینی می‌کند و باید دعا کنیم که دوباره جمع هایمان جمع شود و دوباره زندگی و دوست داشتن در این ماه جان بگیرد، دوباره افطارهایمان بوی دورهمی بگیرد و کاسه‌های نذری رونق دوباره بگیرند.

۳- حالا که صف‌های مرغ روی بورس است و این گرانی امان خیلی‌ها را بریده است، بد نیست امسال که دورتر از هم افطار می‌کنیم، هوای آن‌هایی که شرایطشان سخت‌تر شده را بیشتر از قبل داشته باشیم؛ چون به نظرم این روز‌ها «دانستن» سخت‌تر شده است. این نکته را برای الانی می‌گویم که بیشتر مردم ماسک می‌زنند و همه ما پشت یک نقاب پنهان می‌شویم و خودمان را از دست دیگران فراری می‌دهیم. اما یادمان باشد پشت همین نقاب ها، چهره‌های درهمی است که شب به راحتی سر به بالین نمی‌گذارند. پشت همین ماسک، خستگی پیرمردی است که توان این همه درد و رنج روزگار را ندارد. همه این قصه و داستان سرایی‌ها برای این بود که یادمان نرود هرچند حالمان خیلی روبه راه نیست، هوای حال بقیه هم محلی‌ای هایمان را داشته باشیم. رمضان فرصتی است تا خاطرات سفره‌های رنگین کودکی مان را به خانه‌هایی که کودکانشان چشم انتظارند، هدیه دهیم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->