شبنم کرمی - گاهی از همان راهی که فکرش را نمیکنیم، به قله میرسیم. هدیه حری ۱۶سال دارد و در مدرسهی مصلینژاد درس میخواند.
از هفتسالگی فعالیت هنری خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و با کلاسهای ادبی و نقاشی و سفال آغاز کرده اما دورههای ادبی را ادامه نداده و سفال را هم پس از چند سال رها کرده است.
او اکنون صاحب عنوان در مسابقهی بینالمللی نقاشی «لوییفرانسوا» و چندین مقام برتر در زمینهی داستاننویسی و قصهگویی است. با هدیه گفتوگو کردهایم تا از دلایل پیروزیهایش برایمان بگوید.
چگونه نقاش شدی؟
از کودکی با دخترخالهام مسابقهی نقاشی میدادیم. آن زمان نقاشی من خوب نبود و اوایل به کلاس نقاشی هیچ علاقهای نشان نمیدادم اما مربی خیلی خوبم، خانم حزیره، در این راه کمک زیادی کرد و با تغییر نگرش من به محیط اطرافم و بالابردن دقتم دربارهی رنگها و جزئیات، به من دیدی هنری بخشید که از طریق نقاشی، در همهی زندگیام کاربرد پیدا کرد.
نقاشی را تاکنون در قالب تکنیکها و ابزارهای مختلف ادامه دادهام. با توجه به تلاش بسیارم، عضو برگزیدهی کانون شناخته شدم و تجربهی حضور اثرم در یک نمایشگاه جمعی را هم دارم.
از کی به توانایی خود در نوشتن پی بردی؟
فکر میکنم ورودم به عرصهی نوشتن از آنجا آغاز شد که مادرم از کودکی برایم قصه میگفت. همین سبب شد پیش از ورود به مدرسه، خواندن را یاد بگیرم و کتابهای زیادی بخوانم.
آنقدر زیاد میخواندم که همزمان با من، مادر و پدرم هم عضو کتابخانه شدند تا بتوانم هفتهای ۱۵ کتاب قرض بگیرم. تا به خانه برسم، ۵عنوان از کتابها را خوانده بودم.
تا اینکه چند سال پیش، معلم ادبیاتمان از ما خواست حداقل یک بیت شعر بگوییم. با اینکه به نوشتن هیچ علاقهای نداشتم و شاید از میان همهی دروس انشا برایم سختترین بود، با توجه به مطالعهی بسیار زیادم، به هر سختی یک بیت شعر نوشتم که خیلی مورد توجه و تشویق معلم و دوستانم قرار گرفت.
از آن پس، نوشتن نثر و گفتن شعر را آغاز کردم تا اینکه سال۹۹ در جشنوارهی داستاننویسی هفته کتاب کودک، داستانم در مشهد دوم شد. پس از آن در «انجمن آفتاب و مهتاب» عضو شدم.
پیش از آن، سال ۹۱ در جشنوارهی قصهگویی رضوی که در مازندران برگزار شد، رتبهی برتر را به دست آورده بودم.
از موفقیتهایت بگو.
در زمینهی نقاشی نیز در مسابقهی بینالمللی نقاشی لویی فرانسوای سال ۲۰۱۵ که در فرانسه با محوریت تغییر چهره برگزار شد، یک نقاشی از تصویر تغییرشکلیافتهی خودم که در یک کاسهی آشرشته منعکس شده بود ارائه دادم و مقام هفتم دنیا را کسب کردم.
پارسال هم در جشنوارهی «ستارههای بینشان» نقاشیام دربارهی کادر درمان رتبهی برتر را به دست آورد.
در مسابقات قرآن سال۹۳ شایستهی تقدیر شناخته شدم و کلاس چهارم در مسابقهی کتابخوانی مقام برتر ناحیه را کسب کردم. همان سال در جشنوارهی رضوی هم نقاشیام برتر شناخته شد.
سال ۹۷ در کلاس هشتم در المپیاد ریاضی نشان نقرهی استان را به دست آوردم و در زمینه دانشپژوهی با ایدهی «سرمهای دارای حسگر فشار» ایدهپرداز برتر شناخته شدم.
در مسابقات بسکتبال سال ۹۵در المپیاد ورزشی، مقام دوم گروهی استان را به دست آوردم. در ژیمناستیک هم رتبهی برتر را کسب کردم.
از برنامههای دور و نزدیکت بگو.
بیشترین چیزهایی که در زندگی دوست دارم خواندن و نوشتن و بچهها هستند که با آنها آرامش پیدا میکنم و شاد میشوم.
کلاسهای هنریام بخشی از زندگیام هستند و وقتم را نمیگیرند. آموزش مجازی هم نظم خوبی به زندگیام داده است و به این شکل، زمان بیشتری برای پرداختن به درس و هنرم دارم.
نویسندگی علاقهی من است و نمیتوانم آنرا ترک کنم اما اهداف بزرگی دارم که امیدوارم بتوانم در کنار نوشتن و نقاشی، در زمینهی علم هم پیشرفت زیادی داشته باشم.
به همسالانم نیز توصیه میکنم همیشه خود و زندگیشان را دوست داشته باشند و در نظر داشته باشند که تلاش زیاد و راهنمای خوب از استعداد خیلی مهمتر است.
از پدر و مادرم و مربیهای خوبم و دخترخالهام که با تشویقها و پشتیبانی خود در موفقیتهایم اثرگذار بودهاند سپاسگزاری میکنم. کانون پرورشی هم در این راه با فضای شاد و صمیمی و حرفهای خود کمک بسیاری به من کرده است.