متین ستوده در سریال «مهیار عیار» نقش اول را دارد مادربزرگ هشتادوهفت‌ساله از دانشگاه یورک فارغ‌التحصیل شد وقتی نابینایی هم نمی‌تواند جلوی رسیدن به اهداف را بگیرد | روایت یک زوج روشندل که هم شطرنج‌باز هستند و هم مسئول یک کافه در قائمشهر چگونه همیشه خانه‌ای درخشان، تمیز و مرتب داشته باشیم؟ پادکست | مادر باش و کارآفرین شو چالش‌های ناباروری در یک کنگره بین‌المللی با حضور متخصصان داخلی و خارجی بررسی می‌شود عدم آگاهی جوانان عامل مهم افزایش سن ازدواج است ماجرای اقدام خلاقانه یک خانم معلم هرمزگانی در روز جهانی کودک + عکس ۴۰ درصد زنان شاغل در برخی از استان‌های کشور در بخش صنعت مشغول هستند افزایش سهم زنان در اکوسیستم نوآوری و دانش‌بنیان از هدف‌‌های دولت چهاردهم محسوب می‌شود نگاهی به نقش متفاوت سحر دولتشاهی در فیلم سینمایی «یادگار جنوب» حریفان تیم ملی بانوان ایران در بیستمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی زنان آسیا مشخص شد آیا زندگی زناشویی بیشتر زوجین قربانی پدیده فابینگ است؟ راهیابی تیم کانوپولوی بانوان اصفهان به دیدار رده‌بندی مسابقات قهرمانی جهان از دختران هنرمند در پنجمین جشنواره تئاتر «دختران تمدن ساز» استان قم تجلیل شد راهکار‌های جلوگیری از تشدید مشاجره زوجین والدین دهه‌شصتی برای تربیت و حمایت از کودکانشان از روش‌های نوینی استفاده می‌کنند
سرخط خبرها
بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۱۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱
امام‌حسین(ع) فرمود:‌ ای خواهران،‌ ای ام کلثوم،‌ ای زینب و‌ ای فاطمه، چون مرا بکشند، زینهار زینهار تا جامه پاره نکنید و روی مخراشید و سخنی که نباید گفت، مگویید؛ زیرا در آن، رضای خدای تعالی نباشد.

به گزارش شهرآرانیوز، حضرت زینب‌(س) فرمود:‌ «ای کاشکی مرده بودمی تا این روز را ندیدمی. وفات جد خویش محمد مصطفی (ص) بدیدم، وفات پدر خویش علی مرتضی (ع) مشاهده کردم، وفات مادر پاکیزه خود فاطمه‌زهرا(س) را دیدم و به فراق او مبتلا بودم، محنت وفات برادر خویش حسن مجتبی (ع) بکشیدم و حال برادرم حسین (ع) که در جهان او را دارم. مرا چنین سخنی می‌گوید و خبر وفات خویش می‌دهد. هلاک از من برآمد وای بر این جان درمانده به چنگال بلا و مشقت.» زینب این سخن‌ها می‌گفت و می‌گریست و سایر اهل‌بیت‌(ع) به مرافقت او می‌گریستند. ام کلثوم می‌گفت: «وا محمداه وا علیاه بعدک یا أبا عبد ا....»

امیر المؤمنین حسین (ع) ایشان را دلداری می‌داد و می‌فرمود: صبر کنید‌ ای خواهران من و به قضای خدای تعالی راضی باشید که خدای تعالی هیچ آفریده را در زمین و آسمان حیات ابد نداده و نخواهد داد.

در اثنای این حال، حر آمد و در برابر خیمه‌های آن حضرت منزل ساخت پس چیزی نوشت به عبیدالله بن زیاد و از فرود‌آمدن حسین (ع) به حوالی کربلا او را خبر داد. عبیدالله نامه‌ای نوشت به حسین بن علی (ع) بر این منوال، اما بعد،‌ ای حسین شنیده ام که به نزدیکی کربلا منزل ساختی. امروز یزید به من نامه نوشته و فرموده است که پهلو بر جامه خواب وقت ننهم و طعام لذیذ نخورم تا آن وقـت که تو را به خدای تعالی رسانم مگر که به حکم او راضی شوی و بیعت کنی؛ والسلام.

چون نامه به حسین بن علی (ع) رسید و مطالعه کرد، از دست بینداخت و گفت: هرگز فلاح نیابند قومی که سخط باری تعالی را بر رضای مخلوق اختیار کنند. امیرالمؤمنین حسین (ع) فرمود: هیچ جواب نیست.

بریده‌ای از کتاب «الفتوح»

اثر ابومحمد احمد بن اعثم کوفی

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.