پیامد‌های منفی مقایسه نابجای فرزندان با دیگر افراد معرفی چند ترفند ساده آشپزی برای زنان شاغل افزایش رقابت و حضور در بازار‌های جهانی با سرمایه‌گذاری زنان فعال در حوزه تولید روایت مادران موفق ایرانی در مستند رادیویی «زنان سرزمین من» سهم ۱۹ درصدی زنان در مدیریت IT کشور پیشگیری از وزن کم نوزاد هنگام تولد و نقص‌های مادرزادی با مصرف اسیدفولیک در دوران بارداری بررسی نقش خانواده در حفظ سلامت روان زنان سوگواری بانوان عرب‌زبان در حرم رضوی به مناسبت شهادت امام صادق (ع) فعالیت‌های ورزشی بسیار کم در میان ۵۷.۷ درصد از زنان ایرانی بررسی ارتباط ابتلا به آسم در دوران کودکی با افزایش میزان آلودگی هوا کسب ۲ شکست توسط کاپیتان تیم ملی تنیس روی میز زنان ایران در تور بین‌المللی تونس نیاز جامعه به داشتن الگوی صحیح ازدواج لزوم مراقبت‌های حین بارداری در پیشگیری از تولد زودرس نوزادان روایت زندگی بانوی شهید حج خونین سال ۶۶ در کتاب «گوشواره فیروزه‌ای» ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمدحسین حسین‌نژاد ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد دختران از نگاه امام صادق (ع) بررسی طرح اصلاح قانون مهریه با حضور حقوقدانان، وکلا و اساتید دانشگاه در فراکسیون زنان و خانواده مجلس
سرخط خبرها
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمدحسین حسین‌نژاد

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمدحسین حسین‌نژاد

مادر محمدحسین منتظر است فرزندش را روز قیامت ببیند، او خواب پسرش بعد از شهادت را دیده و می‌گوید: محمدحسین ۱۸ سالش بود که به جبهه رفت، قبل از اعزام، من و پدرش مخالفتی برای جبهه رفتن نداشتیم، اما با وجود اینکه سه بار برای اعزام اقدام کرد به علت ریزنقش بودن، ثبت نامش نکردند. به گفته مادر ، او بعد از چهل روز از اعزام به جبهه به مرخصی می‌آید، اما وقتی دوباره باز می‌گردد در کمتر از چهل روز به شهادت می‌رسد،شهید محمدحسین حسین نژاد پس از مقاومت مقابل دشمن، ۷ کیلومتر را شنا می‌کند، اما در نهایت توانی برایش نمی‌ماند و به درجه شهادت نائل می‌شود. / روحش سبز
۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۱
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید حسین محمدزاده قیصری

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید حسین محمدزاده قیصری

حسین از دوران کودکی عضو فعال مسجد محله بود و با تعدادی از بچه‌های مسجد گروه سرود تشکیل می‌داد . مادرش می‌گوید: او راهش را انتخاب کرده بود، برای همین تازه جبهه رفته بود و ۳۳ روز بعد که خبر شهادتش را آوردند، دلم آرام بود. وقتی پیکرش برای تشییع به معراج مشهد آمده بود، مادر بالای سر فرزند شهیدش رفت و با او صحبت کرد. به باور مادر، حالا که مدتی است شهید حسین محمدزاده قیصری و پدرش حضور ندارند هر گره زندگی با دعای آنها رفع می‌شود.
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید جواد جامی خراسانی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید جواد جامی خراسانی

جواد احترام به والدین برایش خیلی مهم بود و اگر می‌دید که مادرش از بیرون به منزل آمده، کفش هایش را برایش جفت می‌کرد. عشق به جبهه رفتن و دفاع از وطن باعث شده بود قبل از اینکه دیپلم بگیرد عزم رفتن کند، اما پدرش می‌گفت، باید دیپلم بگیری و بعد به جبهه بروی، او هم احترام به والدین برایش مهم و حرف آنها برایش حجت بود، دیپلم را گرفت و عازم جبهه شد. شهید جامی خراسانی بیشتر اوقات تلفنی حال والدینش را جویا می‌شد و اگر اتفاقی می‌افتاد که احتمال می‌داد آنها نگران شوند، زودتر از موعد از طریق تماس تلفنی، والدینش را آرام می‌کرد، او وقتی همسرش ۸ ماهه باردار بود به مقام بالای شهادت رسید.
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید علی شیدپیله‌ور

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید علی شیدپیله‌ور

طاهره خزعلی یکی از مهترین ویژگی‌های فرزندش را توجه او به صله رحم می‌داند، علی شیدپیله ور آن طور که مادرش تعریف می‌کند، با اینکه تصمیم داشت به جبهه برود، اما سنش کم بود و موقع ثبت نام، اسمش را ننوشتند. همین موضوع باعث شد که شناسنامه اش را دستکاری کند تا بتواند به جبهه برود، بار اول که به دیدار خانواده اش آمد، ترکش خورده بود، اما از پدرش خواست به مادرش حرفی نزند تا او نگران نشود. بعد از شهادت موقع برگزاری مراسم تشییع، مادرش لباس خونین فرزندش را یادگاری پیش خود نگه داشت تا به امام زمان (عج) تحویل دهد. / یادش جاودان
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید داراب آخرتی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید داراب آخرتی

پروین خانم اینقدر به داراب پسرش وابسته است که حتی وقتی بعد چهاردهه یادش می‌کند بغض اش همه جا را پر می‌کند. پسری که جز ادب و متانت و احترام چیز دیگری در حافظه مادر و خانواده از خودش نگذاشته است. پروین خانم طلوع‌های زیادی را در هوای غروب گذارنده، اما دلش خوش است که شهیدش را برای انقلاب و اسلام و مردم داده/یادش پررهرو
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید بهزاد احدیان

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید بهزاد احدیان

مادر شهید است دیگر، دلش می‌گیرد، در دلش غوغاست، آخر چه چیز می‌تواند برایش جای فرزندش را پر کند؟ او هنوز هم می‌گرید، هنوز بغض عصرانه اش تمام نشده است .بهزاد برای پدر و مادرش احترام خاصی قائل بود، وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود از والدینش اجازه گرفت، مادرش می‌گفت: بار اول به کردستان رفت و پس از چند ماه مرخصی گرفت و به دیدارمان آمد، اما او قلبش برای دفاع از وطن می‌تپید، برای همین هنوز یک هفته از آمدنش نگدشته بود، به جبهه بازگشت و این بار به شلمچه رفت. پایش ترکش خورد و دوباره نزد خانواده اش برگشت. مادر تنها عکسی که از پسرش دارد در لباس یک بیسمچی غواص است، شهید بهزاد احدیان ۳ سال مفقودالاثر بود و مادرش در این مدت خوابش را می‌دید، اما از وقتی پلاکش پیدا شد دیگر به خواب مادر نیامد. / یادش مانا
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید احمد نجفی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید احمد نجفی

احمد نجفی بچه نجیب و خانواده دوستی که مادرش هنوز هم وقتی حرف میزند بغض اش را قورت میدهد وقتی به سن نوجوانی رسید تصمیم گرفت مدرسه را رها کند وبرای کمک به پدر پیرش در شغلی مشغول شود، او از کودکی به خطاطی علاقمند بود و این هنر را تا قبل از اینکه به سربازی برود ادامه داد. ۷ ماه پس از دوره سربازی اش به دیدار خانواده اش آمد، قبل از شهادتش نیز برای خواهران و برادرانش مانتو و لباس مشکی فرستاد انگاری می‌دانست شهادتش نزدیک است و مادر خواب خداحافظی اش را دید / یادش سبز
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمد سهرابی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمد سهرابی

اگر بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا به چه کسی می‌رسد بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد. هر کسی فرزندی داشته باشد می‌داند که جگرگوشه اش را با دنیا عوض نخواهد کرد، اما او فرزندش را در راه خدا داد تا آرمان‌ها حفظ شود، تا ارزش‌ها حفظ شود. چنین کسی که از بزرگترین دارایی اش برای حفظ ارزش‌ها می‌گذرد، اگر قلبی بزرگ ندارد پس چه چیز در درون اوست که اینگونه او را خدایی کرده. محمد سهرابی از طریق ارتش به سربازی رفت، چون سن و سالش کم بود نتوانست از طریق سپاه به سربازی برود، ۱۸ ماه سرباز بود، حتی وقتی به جبهه رفت هر ۴۰ روز یک بار به دیدن خانواده اش می‌آمد و دوباره به جبهه برمی گشت، اما روزی رفت و دیگر برنگشت / یادش سبز
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمد ابراهیم سرابندی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید محمد ابراهیم سرابندی

محمد ابراهیم سرابندی در کودکی بسیار آرام بود، شیطنت نداشت، ورزشکار بود و کاراته کار می‌کرد، بعد از رفتن به جبهه، هر زمان اعلام می‌شد پیکر تعدادی شهید به ایران آمده، مادرش به محل شهدا سر می‌زد، اما هنوز خبری از شهادت پسرش به او نرسیده است. / یادش گرامی
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید علیرضا مرتضوی

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید علیرضا مرتضوی

سربازی رفتن علیرضا مرتضوی همزمان شد با دوران دفاع مقدس، اما وقتی شهید شد هیچ کس ازش خبر نداشت، حتی اسمش در لیست شهدا، جانبازان و آزادگان بنیاد شهید هم نبود، ولی مادرش می‌گفت: فرزندم شهید شده، وقتی برای زیارت به حرم مطهر رضوی مشرف می‌شوم صدای پای فرزندم را پشت سرم می‌شنوم، گویی علیرضا هم با من به حرم امام هشتم (ع) برای زیارت مشرف می‌شود. / یادش گرامی
ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| محمد علی بقالیان تاجری

ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| محمد علی بقالیان تاجری

محمد علی بقالیان تاجری آدم فعالی بود در کنار درس خواندن و دوران مدرسه، کار می‌کرد، در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد، قصد داشت از طریق ورود به سپاه به جبهه برود، اما شرایط حضورش در انجا میسر نشد و از طریق ثبت نام در ارتش به جبهه رفت، دو، سه بار مرخصی گرفت و مدت کوتاهی پیش خانواده اش بود، اما بار آخر در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. / یادش گرامی