تیم ملی ایران از صعود به دیدار پایانی جام ملت‌های آسیا بازماند پیشنهاد تأمین مسکن برای جوانان به‌جای پرداخت نقدی وام ازدواج به آن‌ها اجرای برنامه ۱۰۰۰ روز طلایی با هدف پیشگیری از ناهنجاری‌های مادرزادی در خراسان رضوی برگزاری اولین نشست مجمع نمایندگان زنان ادوار در مرکز امور نمایندگان قهرمانی بانوان ایرانی در رقابت‌های بین‌المللی تور جهانی تنیس ساحلی BT ۵۰ مصرف منیزیم برای زنان حیاتی است برگزیده «جایزه ادبیات عرب» پاریس و روایت های زنانه رفع مشکلات ضمانت وام دهک‌های یک تا ۵ زنان سرپرست‌خانواده توسط شهید جمهور در دولت سیزدهم رقبای تیم ملی در مسابقات مرحله مقدماتی جام ملت‌های فوتبال بانوان زیر ۲۰ سال آسیامشخص شدند نقش اساسی خانواده در شکل‌دهی به فرهنگ، هنجار‌ها و ارزش‌های اجتماعی ضرورت سیاست‌گذاری جامع و چندبُعدی برای افزایش نرخ باروری برای عدالت، برای خانواده + ویدئو پویشی برای آثار هنری بانوان هنرمند در خراسان رضوی بازی سخت با ژاپن، پیش‌روی تیم ملی بانوان در جام ملت‌های آسیا زیارت مزار شهدای مقاومت توسط ۲ هزار مادر و دختر اصفهانی روایت همسران و مادران شهدا در برنامه جبهه| در هر روایت از دفاع مقدس یک قهرمان زن وجود دارد اجرای الگوی نظام‌مند رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن زنان غزه پیروزی ارزشمند تیم ملی ایران مقابل چین تایپه در جام ملت‌های فوتسال زنان آسیا استرالیا، میزبان مراسم قرعه‌کشی جام ملت‌های فوتبال بانوان آسیا ۲۰۲۶ صاحبان مشاغل خانگی از ۴۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان وام با سود ۴ درصد می‌گیرند
سرخط خبرها
بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۱۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱
امام‌حسین(ع) فرمود:‌ ای خواهران،‌ ای ام کلثوم،‌ ای زینب و‌ ای فاطمه، چون مرا بکشند، زینهار زینهار تا جامه پاره نکنید و روی مخراشید و سخنی که نباید گفت، مگویید؛ زیرا در آن، رضای خدای تعالی نباشد.

به گزارش شهرآرانیوز، حضرت زینب‌(س) فرمود:‌ «ای کاشکی مرده بودمی تا این روز را ندیدمی. وفات جد خویش محمد مصطفی (ص) بدیدم، وفات پدر خویش علی مرتضی (ع) مشاهده کردم، وفات مادر پاکیزه خود فاطمه‌زهرا(س) را دیدم و به فراق او مبتلا بودم، محنت وفات برادر خویش حسن مجتبی (ع) بکشیدم و حال برادرم حسین (ع) که در جهان او را دارم. مرا چنین سخنی می‌گوید و خبر وفات خویش می‌دهد. هلاک از من برآمد وای بر این جان درمانده به چنگال بلا و مشقت.» زینب این سخن‌ها می‌گفت و می‌گریست و سایر اهل‌بیت‌(ع) به مرافقت او می‌گریستند. ام کلثوم می‌گفت: «وا محمداه وا علیاه بعدک یا أبا عبد ا....»

امیر المؤمنین حسین (ع) ایشان را دلداری می‌داد و می‌فرمود: صبر کنید‌ ای خواهران من و به قضای خدای تعالی راضی باشید که خدای تعالی هیچ آفریده را در زمین و آسمان حیات ابد نداده و نخواهد داد.

در اثنای این حال، حر آمد و در برابر خیمه‌های آن حضرت منزل ساخت پس چیزی نوشت به عبیدالله بن زیاد و از فرود‌آمدن حسین (ع) به حوالی کربلا او را خبر داد. عبیدالله نامه‌ای نوشت به حسین بن علی (ع) بر این منوال، اما بعد،‌ ای حسین شنیده ام که به نزدیکی کربلا منزل ساختی. امروز یزید به من نامه نوشته و فرموده است که پهلو بر جامه خواب وقت ننهم و طعام لذیذ نخورم تا آن وقـت که تو را به خدای تعالی رسانم مگر که به حکم او راضی شوی و بیعت کنی؛ والسلام.

چون نامه به حسین بن علی (ع) رسید و مطالعه کرد، از دست بینداخت و گفت: هرگز فلاح نیابند قومی که سخط باری تعالی را بر رضای مخلوق اختیار کنند. امیرالمؤمنین حسین (ع) فرمود: هیچ جواب نیست.

بریده‌ای از کتاب «الفتوح»

اثر ابومحمد احمد بن اعثم کوفی

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.