به گزارش شهرآرانیوز، سالهاست که خودکار، دستگاه ضبط صدا و ذهنی پر از پرسش همراهمان است. بارها و بارها به نشستهای مطبوعاتی مختلف میرویم و همیشه پرسشهایی را در ذهنمان بالا و پایین میکنیم تا آنها را به مسئولی که در دسترس مردم نیست، برسانیم و پاسخ درستی برای مطالبههای بحقشان پیدا کنیم. چه روزها که دهها بار برای پیگیری مطالبهای گوشی تلفن را زمین نگذاشتهایم و چه شبها که از فکروخیال مشکلات مردمی که در گزارشهای میدانی همصحبتشان میشویم، بیدارخوابی نکشیدهایم. دلمان میخواست و هنوز هم میخواهد همیشه خوشخبر باشیم، اما چه کنیم که گاهی نوشتهها تلخ میشود و دست ما هم برای نوشتن کُند. خبرنگاری شغل بیحاشیهای نیست. باید از حاشیه امن خود بیرون بزنیم و هر خطر حتی اهانتی را به جان بخریم تا حلقه واسطی باشیم از نیم پنهان جامعه که گاهی مسئولان از آن بیخبرند. در این گزارش، روایتهایی از بانوان خبرنگار و بانوانی که در این زمینه مدیریت را برعهده دارند، میخوانیم.
فائزه احمدی
او با مدرک تحصیلی کارشناسی روابط عمومی در گرایش رسانه، از سال ۸۵ به رسانه سلام میگوید. از همان ابتدای کار نیز وارد روزنامه همشهری میشود، همان جایی که حالا سرپرست آن است. هدفی که به عنوان یک فعال رسانه در همان گذشته نیز دنبال میکرد این بود که روزی نشان بدهد که میشود از صفر تا صد یک رسانه را بانوان اداره کنند. برای اینکه این هدف را محقق کند، مورد قضاوت هم قرار گرفت، اما اهمیت این موضوع برای او بیش از اینها بوده است و هست. «۸ سال خبرنگار بودم و بعد از آن مدیر شدم. به نظرم برای این شغل مرد و زن باید شم خبرنگاری داشته باشند تا بتوانند همه مشکلات آن را به جان بخرند.» او علاوه بر اینکه بهعنوان مدیرمسئول هفتهنامه پایش شهر ما نیز فعالیت میکند، معتقد است با اینکه سرپرستی، مسئولیتهای مختلفی را بر دوش افراد میگذارد، خبرنگاران بیشتر در معرض خطر و اهانت قرار میگیرند. «من اسم مدیر را بر خودم نمیگذارم و هر چند سالی که سابقه کار داشته باشم، باز هم خودم را خبرنگار میدانم. سمت بعضی از مدیران در کشورمان ظاهرا سخت است، اما نوع کارشان سخت نیست و مانند خبرنگاران نیاز به کار میدانی ندارند.»
احمدی معتقد است بعد از پیروزی انقلاب در کشورمان، شاهد حضور بیشتر زنان در شغل خبرنگاری بودیم، اما متأسفانه با وجود این، در کشور ما ۱۹ درصد سهم بانوان خبرنگار در رسانههاست. «خبرنگاران جزو گروههایی هستند که برای احقاق حقوقشان صنف منسجمی ندارند و بانوان خبرنگار در کشورمان با خلأهای حمایتی روبهرو هستند. میشود گفت که نه قانونگذار مطبوعاتی به فکر احقاق حقوق ماست نه پیشکسوتان این عرصه. در واقع میتوانیم بگوییم که ما گلبهخودی میخوریم و مشکلات خبرنگاران زن همیشه بیش از خبرنگاران مرد بوده است.»
او به طور کلی در حوزه مربوط به خبرنگاران و عوامل مطبوعاتی دغدغهمند است. سرانجام میتواند با همکاری تعدادی از پیشکسوتان این حوزه، شرکت تعاونی اصحاب رسانه را راه بیندازد تا بتوانند امکاناتی را برای این قشر همیشه در صحنه فراهم کنند. «در واقع در این شرکت تعاونی، خدمات آموزشی، رفاهی و تفریحی در کنار تشکلهای صنفی دیگر مانند بسیج رسانه و خانه مطبوعات ارائه میدهیم.»
احمدی یکی از چالشهای خبرنگاری برای بانوان را در مشهد این میداند که بعضی از نهادها به خبرنگاران خانم اجازه ورود نمیدهند. او برای قبول سرپرستی روزنامه همشهری سختی زیادی میکشد و حتی خودش پیشقدم میشود و درخواست میدهد. «بانوان سختکوش، پرتلاش و باانگیزهای در حوزه خبر داریم که خیلی بهتر از مردان میتوانند مدیریت داشته باشند، اما متأسفانه به آن اندازهای که باید از ظرفیت بانوان خبرنگار استفاده نشده است. بانوان خبرنگار شاید محافظهکارانه عمل کنند، اما همواره جسارت پیگیری مشکلات مردم را دارند.»
فاطمه رافع
معاون اطلاعات و اخبار روزنامه شهرآراست. او پیشینه فعالیت در خبرگزاری ایسنا و روزنامه دنیای اقتصاد را در پرونده خود دارد. رافع در واقع مدیریت کلان رسانهها را هم مانند سایر حوزههای کاری دیگر جامعه نیازمند حضور زنان میداند: نیمی از جمعیت کشورمان و در مقیاس کوچکتر، شهرمان را بانوان تشکیل میدهند و حضور زنان در حوزههای سیاستگذاری و تصمیمسازی رسانهها سبب میشود روایتهای زنانه، بازخوانیهای زنانه و تصویرهای زنانه از مشکلات بیشمار آنها در رسانهها، اعم از مکتوب و برخط، انعکاس شایستهتری یابد و در مواردی به نتایج مطلوبی هم منتج شود و گره برخی مشکلات بیشمار جامعه بانوان از این مسیر باز شود.
او معتقد است: ضرورت حضور زنان در حوزههای مدیریتی خبر، در جامعه ما هنوز بهدرستی درک نشده است، زیرا مانند سایر بخشهای جامعه، در رسانهها نیز سهم زنان از پستهای مدیریتی آنطور که باید و شاید نیست و در شهر مشهد زنان در سطح مدیریت کلان رسانههای پرتیراژ غایب هستند. «البته غیبت زنان در عرصه مدیریتی رسانهها، علاوه بر درک نکردن ضرورت موضوع که به سقفی شیشهای برای بانوان فعال در عرصه رسانه تبدیل شده است و شکستن آن نیازمند فرهنگسازی است، دلایل دیگری هم دارد که یکی از آنها به سختی کار رسانه بهویژه در حوزه مدیریتی برمیگردد.» سختیهای کار در حوزه مدیریتی رسانه که آن را تجربه میکند، این است که این کار روز و شب ندارد و به نوعی شبانهروزی است. از طرف دیگر، مسئولیتی سنگین در پس آن نهفته است. «علاوه بر این، فشارهای درون و برون خانواده و سازمان (محیط کار) نیز فعالیت در این حوزه را برای بانوان سختتر از مردان میکند. همین دلایل هم سبب شده است برخی بانوان توانمند عطای مدیریت در رسانه را به لقای آن ببخشند.»
او بر این باور است زنان وقتی که مدیریت رسانهای را برعهده دارند، میتوانند روایتهای زنانه و انعکاس مسائل این بخش از جامعه را پررنگتر کنند و با تکرار آن با بهرهگیری از نگاه تیزبین و موشکافانه زنانه، بر رفع این مشکلات مؤثر باشند. «خبرنگار باید از دخالت احساس در کار خود بپرهیزد و در پی حقیقت باشد. این موضوع زمانی که او در جایگاه مدیریتی در عرصه رسانه فعالیت میکند، اهمیت دوچندان دارد، زیرا یکی از ملزومات کار در این جایگاه، تصمیمگیریهای منطقی است که در بسیاری موارد ممکن است با احساس در تناقض باشد.»
نجمه فتحپور
از سال ۸۶ درپی عشق و علاقه و کمی هم اتفاق وارد کار مطبوعاتی میشود. از ابتدا با روزنامه رسالت، فعالیت خود را شروع میکند و با سختکوشی، امروز به جایی میرسد که سرپرستی ۳ روزنامه را برعهده دارد. «در سال ۹۴ با روزنامه وطن امروز شروع به فعالیت رسمی به عنوان سرپرست کردم و اکنون سرپرستی روزنامه هفت صبح، اخبار صنعت و صبح اقتصاد را در استان دارم. مدیریت امور چند روزنامه سخت است، اما علاقهام سبب این کشش و ماندگاری میشود.»
او معتقد است به نسبت سالهای گذشته فعالیت بانوان و عملکردشان در حوزه خبر خیلی بیشتر شده است. به همین ترتیب، بانوان کرسیهای مدیریتی بیشتری را نیز به خود اختصاص میدهند. فتحپور بهتازگی حتی در نشستهای مرتبط با مدیریت مطبوعات، بانوان بیشتری را به عنوان مسئول و مدیر میبیند. «مطبوعات، شرایط اقتصادی مطلوبی را برای افراد فراهم نمیکند و به نظرم هرکدام از خبرنگاران که هنوز پای کار ماندهاند به دلیل عشق و علاقهشان است. البته من در کنار کار مطبوعات، فعالیت دیگری هم دارم و مدیر یک مؤسسه هستم. همیشه برای مطبوعات وقت بیشتری میگذارم و از نظر اقتصادی در شغل دیگرم دچار لطمه میشوم، اما باز هم هیچ نقطه پایانی برای پایان خبرنگاری در نظر نمیگیرم.»
فتحپور با وجود دیدگاهی که گاهی در عرصه رسانه وجود دارد که میگویند زنان در حوزه خبر ناچار میشود در فضایی کار کنند که فرمول آن را مردان طراحی میکنند، به این موضوع اعتقادی ندارد، زیرا از نظر او بانوان خودشان انتخاب میکنند که در اوج باشند و رشد کنند یا در محیطی بسته قرار بگیرند. «به عنوان یک مدیر زن، میدانم که توانایی یک زن، حیطه کاری او را مشخص میکند. هرچند متأسفانه در مشهد به بانوان خبرنگار بها داده نمیشود و بعضی امتیازات به آنها تعلق نمیگیرد. گاهی دعوتکنندهها حرمتی برای بانوان قائل نمیشوند و متأسفانه برخی از بانوان خبرنگار به ازای کاری که انجام میدهند دریافت مالی خوبی ندارند.»
فائقه انوار
۲۴ سال است که در روزنامه خراسان در بخش سیاسی قلم میزند. او جزو اولین بانوانی بود که در مشهد در عرصه رسانه به صورت جدی در بخش سیاسی فعالیت کرد. او شرایط امروز را نسبت به گذشته بسیار بهتر میداند. معتقد است فضای مجازی و استفاده از صفحههای شخصی برای بانوان خبرنگار توانسته است آنها را در کارشان توانمندتر کند. او خوشحال است که در زمان درست و خوبی وارد عرصه خبرنگاری شده است. نیمه دوم دهه ۷۰ مردم و مسئولان آماده پذیرش خبرنگاران زن بودند. با این حال شرایط پایتخت را برای کار خبرنگاری بهتر میداند و میگوید: «هرچه شهرها کوچکتر میشود پذیرش مسئولان هم در برابر پاسخگویی به خبرنگاران کاهش مییابد. به مرور زمان، برخی از مسئولان هم یاد گرفتند به دلایلی از پاسخگویی به برخی از خبرنگاران زن پرهیز کنند. در این بین، خبرنگارانی باقی ماندند که جسارت مطالبهگری داشتند.»
او میگوید یک زمانی به تعداد انگشتان دست خبرنگار سیاسی وجود داشت، اما امروز بانوان خبرنگار اثرگذار و تحلیلگران توانمندی فارغ از گرایشهای سیاسی در فضای رسانهای کشور حضور دارند. «در حوزه بینالملل شاهد گزارشهای میدانی و چالشهای ویژهای از سوی زنان بودیم. همچنین در آینده شاهد تحول ویژهای در عرصه خبر با تقویت فضای مجازی خواهیم بود.
سرور هادیان
هیچوقت در دنیای روزهای قبل از خبرنگاریاش فکر نمیکرد که روزی سر و کارش به این کار بیفتد. از روزنامه قدس اشتراک داشت و به طور اتفاقی از کلاسهای قصهنویسی و شعر سر درآورد. آن زمان سرور هادیان رشته تجربی میخواند، اما به ادب و هنر علاقهمند بود. «بعد از شرکت در کلاسها، به مرور قصههایم در روزنامه چاپ میشد و حس خیلی خوبی داشتم. به صورت تجربی خبرنگاری را یاد گرفتم و مدت زیادی به صورت حقتحریر و پارهوقت کار کردم تا اینکه بعد از ۱۲ سال در روزنامه قدس استخدام شدم.»
سابقه خبرنگاری هادیان به ۳۱ سال میرسد و اکنون در آستانه بازنشستگی است. زمانی که به عنوان خبرنگار وارد روزنامه میشد، تنها ۲ خبرنگار خانم دیگر فعالیت داشتند، اما با گذشت سالها رشد حضور بانوان خبرنگار در عرصه مطبوعات را شاهد بود. «بعد از اینکه متوجه شدم خبرنگاری شغل جذابی است، آن را به صورت آکادمیک نیز ادامه دادم. از همان ابتدا با حوزه اقتصاد و سیاست نمیتوانستم ارتباط بگیرم، اما حوزه اجتماعی مورد علاقهام بود.»
او معتقد است هر زمانی که بانوان در اقلیت قرار میگیرند باید برای جبران این کمیت، بیشتر زحمت بکشند. «بانوان خبرنگار نشان دادهاند که اگر سمتی به آنها محول شود، با همه وظایفشان، کارها را به خوبی انجام میدهند. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، مردی که بیرون از خانه کار میکند دغدغه امور خانه را ندارد، اما بانوان باید به وظایف همسرداری، فرزندداری و امور خانه نیز رسیدگی کنند.»
هادیان با اشاره به اینکه بانوان باید میان شغل و خانه تعادل برقرار کنند، بر این باور است که خبرنگاری مانند کارمندی نیست که سر ساعت مقرری کار شروع و تمام شود. او حتی روز چهلم بعد از زایمان، ناچار میشود سرکار برود. «هر روزی که خبری را مینویسیم نگران این هستیم که مبادا کلمه یا رقمی را اشتباه شنیده باشیم و در این صورت باید به دادگاه مطبوعات پاسخ بدهیم. با این حال، زمانی که مشکلی به واسطه خبر و پیگیری ما حل میشود، حس خیلی خوبی است. به یاد دارم زمانی برای ویژهنامه سردار شوشتری به سیستان و بلوچستان رفتیم و بعد از آن گزارشی از افراد بیهویت در این استان تهیه کردم که به دلیل نبود هویت دچار مشکلات زیادی بودند. خوشبختانه بعد از پیگیریها، مرکز تشخیص ژنتیک ایجاد شد.»
طیبه ثابت
شروع فعالیت طیبه ثابت به عنوان خبرنگار به اوایل دهه ۸۰ برمیگردد و اکنون یکی از پیشکسوتان این حوزه است. او پیش از اینکه وارد عرصه رسانه شود، از پانزدهسالگی شعر میگفت. ثابت معتقد است که در شعر نوعی کشف وجود دارد که همین کشف، روشنگری، درک و رنج را در خبرنگاری نیز پیدا میکند. او بنیانگذار صفحه کولهپشتی در روزنامه شهرآرا برای کودکان و نوجوانان است.
او سالهاست با همه عشقی که در وجودش هست، به کودکان و نوجوانان از ۸ تا شانزدهساله، نوشتن خلاق، فنون شعر و خبرنگاری را آموزش میدهد و تا به حال تعداد آنهایی که آموزش دیدهاند به بیش از ۲۰۰ نفر رسیده است. «در این سالها سعی کردم به بچهها آموزش بدهم که عزت نفس خود را پیدا کنند و استعداد درونیشان را پرورش دهند. خوشبختانه خیلی از این بچهها حالا برای خود جوانی شدهاند و مراتب علمی خوبی نیز کسب کردهاند.» ثابت بر این باور است که اوایل تعداد نشریات، هفتهنامهها و روزنامهها محدود و با توجه به فضای اجتماعی حاکم بر جامعه، فعالیت بانوان در این عرصه کمرنگ بود، اما با رشد رسانههای مکتوب و غیرمکتوب و تغییر نگاه اجتماعی به بانوان، شاهد رشد و حضور باکیفیتتر بانوان در این حوزه هستیم. «امنیت شغلی که برای مردان است باید شامل حال زنان نیز بشود. برای نمونه، اگر امکان مرخصی زایمان برای همه بانوان خبرنگاری که مادر میشوند وجود ندارد باید فراهم شود یا خوب است که در هفته حتی یک روز، سالنهای ورزشی به این بانوان اختصاص پیدا کند تا از سلامت جسمی و در نتیجه سلامت روحی برخوردار شوند.»
از دیدگاه او، یک خبرنگار علاوه بر اینکه باید نسبت به جامعه روشنگری داشته باشد، خودش نیز باید احساس خوبی پیدا کند از اینکه روزنامهنگار است، کارهایش به نتیجه میرسد و سبب بهبود اوضاع جامعه یا مردم میشود. «زمانی که یک خبرنگار دچار بیتفاوتی و بیعلاقگی شود، آن موقع میتواند موجب آسیب در کار او شود. این موضوع در درازمدت انگیزه خبرنگاران را تحت تأثیر قرار میدهد.»
زهره رنگآمیز توسی
هم مادر و هم خبرنگار است، او هیچوقت نمیگذارد کار لطمهای به زندگی فرزندانش بزند و سعی میکند وظایف خود در نقشهای مختلف را بهخوبی انجام بدهد. معتقد است زنان میتوانند با برنامهریزی به شغل، خانواده و امور خانه خود رسیدگی کنند، در حالی که برخی همین موضوع را دستمایهای برای طرد زنان از جامعه قرار میدهند. ۷ سالی میشود که خبرنگار روزنامه اطلاعات در مشهد است و فعالیت حرفهای خود را در عرصه رسانه با خبرگزاری مهر شروع میکند. ضمن اینکه ۳ سالی است که مسئولیت دفتر بسیج بانوان خبرنگار را نیز برعهده دارد.
رنگآمیز با گسترش ویروس کرونا، تصمیم به تهیه گزارش میدانی از کارتنخوابها در محلات حاشیهشهر میگیرد تا به نوبه خود در کاهش التهابات ناشی از این ویروس برای شهر، سهمی داشته باشد. این موضوع مصداق یکی از همان خطراتی است که خبرنگاران زن به جان میخرند و در مکانهایی پا میگذارند که شاید خیلی از زنان دیگر حتی یک بار هم در طول عمرشان به آن برنخورند. «بعد از انتشار اولین گزارشها در این حوزه، از سایر رسانهها نیز دعوت کردیم که با هشتگ شهر بدون کارتنخواب در این پویش شرکت کنند. من در حین تهیه این گزارشها متوجه شدم متأسفانه تعداد چشمگیری از کارتن و گودالخوابها خانم هستند که بههیچوجه زیبنده شهر مشهد نیست.»
او نمیتوانست این موضوع را بپذیرد که در این شهر، زنی در خرابههای تاریک، فرزندش را در آغوش میگیرد و با هزاران ترس به خواب میرود، هرچند آسیبدیده اجتماعی باشد. به همین دلیل یکییکی مسئولان را از مدیرکل بهزیستی گرفته تا رئیس شورا، کمیسیون خدمات شهری شورا و کمیسیون حاشیه شهر و معاون دادستان پای گودال کارتنخوابها میبرد. «به مرور، با همین بازدیدها، پرونده کارتنخوابها مهم شد و در جلسات علنی شورا ۳ مصوبه در بر داشت که مهمترین آن احداث اردوگاه مصرفکنندگان بود که اتفاقی بزرگ و برای نخستین بار در کشور بود یا با همکاری کمیته امداد امام خمینی، بودجهای برای زوجهای کارتنخواب در نظر گرفته شد تا برای این افراد شرایط زندگی فراهم شود. به مرور، گروه رسانهای راویان حاشیه شهر را تشکیل دادیم تا به طور منسجم به مشکلات بپردازیم.» به عنوان یکی دیگر از معضلات اجتماعی، سراغ کودکان کار نیز میرود و جریانی برای ساماندهی کودکان کار بهویژه کودکان زبالهگرد و دختران انبار بازیافت شکل میدهد و کار دختربچههای ۹ تا سیزدهساله را در یک انبار به ازای روزی ۱۰ هزار تومان، به گوش و چشم مسئولان میرساند. «سرانجام پویشی در این حوزه تشکیل شد که به پلمب انبارهای حاشیه شهر و جمعآوری و حمایت از کودکان کار انجامید.»
رنگ آمیز همیشه این نیت و انگیزه را داشته است که حضور، توانمندی و زحمت زنان در رسانه را که در جایگاه واقعی خودشان قرار نمیگیرند، نشان بدهد. «به همین دلیل، در سال ۹۷، دفتر بانوان خبرنگار مشهد راهاندازی شد تا به عنوان اولین قدم، برای این بانوان، هویت ایجاد شود. همین موضوع به زنان این انگیزه را داد که حضورشان دیده میشود و از حقوق تعریفشدهای نیز برخوردار هستند.»
معصومه مؤمنیان
از سال ۹۶ به عنوان کارورز در خبرگزاری فارس شروع میکند. از همان ابتدا وارد حوزه سیاسی و در فروردین ۹۸ دبیر سرویس اجتماعی این خبرگزاری میشود. از بهمن سال ۹۹ نیز مسئولیت سردبیری را برعهده میگیرد. «به نظرم خبرنگاری شغلی است که اگر عاشق آن نباشی، نمیتوانی دوام بیاوری. هیچ اجباری برای خبرنگاری نیست، اما زمانی که یک نفر میپذیرد نماینده افکار عمومی باشد باید سختیها و مخاطرات آن را هم به جان بخرد. شاید مجبور باشی برای پیگیری معضل کارتنخوابی صبح خیلی زود یا پاسی از شب در بیغولههای حاشیه شهر باشی.» او معتقد است بیشتر خبرنگاران به صورت حقتحریری، مشغول به کار هستند. این یعنی حقوق ثابت، بیمه و امنیت شغلی ندارند. «خبرنگاران خود را وکیل مدافع مردم میدانند و برای بهبود شرایط زندگی آنها و افزایش رضایتشان، بیمنت تلاش میکنند و گاهی لازم است جلو کمکاری برخی مدیران قد علم کنند. هیچکس بهاجبار خبرنگار نمیشود، اما تلخی ماجرا اینجاست که بعضی برخلاف میل باطنیشان و به دلیل مشکلات این شغل را رها میکنند.»