به گزارش شهرآرانیوز؛ خبر پرپر شدن یاسمین باکوئی، دانشآموخته ممتاز و آتیهدار مقطع ارشد مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، همراه با عزیزانش در منزل شخصی، موجی از غم و حیرت را در کالبد جامعه دانشگاهی و بهویژه آشیانه "شریف" پدید آورد. نام "یاسمین باکوئی" اکنون نه صرفاً یادآور جوانی کوشا و باهوش است، بلکه نمادی از فاجعهای بیرحمانه شده که در کوران آشوب و ویرانی، ستارهای پرفروغ را در اوج شکوفایی به کام نیستی کشاند.
یاسمین، دختری بود آرامخو و بانزاکت که با لبخند همیشگی و سیمایی آکنده از آرامش، در دل همدورهایها و استادانش جایگاهی ویژه داشت. دکتر شاهین حسابی، استاد راهنمای او و از دانشیاران دانشگاه صنعتی شریف، با آهنگی توأم با ستایش و حسرت، از دوران کوتاه، اما پربار این دانشجوی سختکوش سخن میگوید. او یاسمین را از برترین دانشجویان خود میداند که از حیث علمی نهایت تلاش را میکرد و از جنبه اخلاقی بیهمتا بود. حسابی با یقین میگوید: "هیچکس کوچکترین گلهای از او در دل نداشت. "
یاسمین باکوئی، در آستانه نگارش پایانی رساله ارشدش در حوزه اینترنت اشیا (IOT) و بهینهسازی بهرهوری از دستگاههای متصل به این فناوری بود. پروژهای که با جدیت و پشتکار بیحد، گامهای نهایی خود را برمیداشت و یاسمین مصمم بود تا در تابستان ۱۴۰۴ فارغالتحصیل شود و رویاهای خود را برای خدمت به سرزمینش به واقعیت بدل کند. او تمام وقت خویش را وقف تحصیل و پژوهش کرده بود و حتی در ایام پرالتهاب اخیر، با وجود آغاز هجومها، پیگیر کارش بود و از طریق ایمیل با استاد خود در ارتباط بود تا جلسات آنلاین را برگزار و پروژه را به سرانجام رساند. این دلسوزی و وفاداری به دانش، نشانی از روحی بلند و شخصیتی متعهد بود که افسوس که در این مسیر، ناتمام ماند.
آنچه یاسمین را در حافظه دوستان و اساتیدش جاودانه ساخت، تنها ذکاوت علمیاش نبود، بلکه سیرت آرام، نجیب و باوقار او بود. دکتر حسابی، برجستهترین ویژگی یاسمین را چنین شرح میدهد: "همواره تبسمی ملایم بر چهرهاش نقش بسته بود و این لبخند و آرامش، به عنوان نشان یاسمین در میان همشاگردیهایش شناخته میشد. " او از منظر ادب و سلوک، ورد زبان همگان بود و این خصال، او را به گوهری کمیاب در میان همردیفانش تبدیل کرده بود.
علیرغم اینکه یاسمین دختر دکتر علی باکوئی، دانشمند برجسته هستهای، بود، او ترجیح میداد با تلاش و کوشش خویش شناخته شود و هرگز از نام پدرش برای پیشبرد اهدافش سود نمیجست. این سکوت و متانت، جلوهای دیگر از شخصیت مستقل و خودساخته او را به نمایش میگذاشت.
خبر شهادت یاسمین، دانشگاه شریف را در شوکی عمیق فرو برد. دکتر حسابی لحظه شنیدن این رویداد تلخ را اینگونه بازگو میکند: "یکی از دانشجویان با من تماس گرفت و گفت یاسمین چند روزی است در فضای مجازی فعالیتی ندارد. کنجکاو شدم و در میان اخبار دیدم فردی با این نام به همراه خانوادهاش جان باخته است. با تطبیق سوابق و دادههای دانشجویی، متوجه شدم که مشخصات درگذشتگان با اطلاعات خانوادگی یاسمینِ دانشجوی شریف همخوانی دارد. بلافاصله چندین بار با تلفن همراه یاسمین تماس گرفتم؛ خاموش بود و این مهر تاییدی بود بر این حقیقت دردناک که او دیگر در کنار ما نیست. "
این خبر، تمام اعضای دانشکده را به شدت متأثر ساخت و در میان استادان، همگی از منش نیکو و نجابت یاسمین یاد کردند. دوستان یاسمین نیز که این روزها به دلیل شرایط بحرانی به صورت حضوری با هم دیداری نداشتند، در نامهها و پیامهایشان از بهت و غمی عمیق سخن گفتند. یاسمین برای آنها نه تنها همکلاس، بلکه نوری درخشان بود که با حضور آرامشبخش خود، فضای دانشگاه را روشن میساخت.
دکتر حسابی با دلی پر از اندوه میگوید: "یاسمین دختری بود که میتوانست آیندهای روشن برای کشورش بسازد. شهادتش خسارتی جبرانناپذیر برای همه ماست. " این فاجعه نه تنها به معنای از دست دادن یک دانشجوی ممتاز است، بلکه نمادی از از دست رفتن سرمایهای انسانی گرانبها و آرزوهای ناتمام یک جوان برای فردای ایران است. یاد یاسمین باکوئی، همواره در آسمان "شریف" به عنوان نوری ابدی خواهد تابید.