روایت هایی مستندگونه از اهدای طلا توسط زنان به محور مقاومت در کتاب «جان و دل» صدور پیام دبیر مجمع جهانی حضرت علی اصغر (ع) خطاب به بانوان و مادران ایرانی| امروز پیام نذر‌های مادران ایران به جهانیان رسیده است مهم‌ترین مأموریت زن تراز انقلاب اسلامی چیست؟ نقش مهم وراثت در چندقلوزایی اشک عشق پای دوخت ۱۳هزار لباس برای مراسم جهانی شیرخوارگان حضرت علی‌اصغر(ع) در حرم مطهر رضوی پیمان عاشقانه زوج‌های مشهدی در دل روز‌های جنگ تربیت بانوان کنشگر بین‌المللی، اولویت مهمی برای دوران پساجنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به ایران مشهدی‌ها الگویی از مقاومت، امید و عشق به زندگی در سایه جنگ شهادت یاسمین باکوئی در حملات رژیم صهیونیستی، داغی بر دل دانشگاه شریف شهدای پزشک زن ایرانی در حمله رژیم صهیونیستی را بشناسیم؟ توصیه‌های یک روانشناس برای پر کردن اوقات فراغت کودکان با رویکردی هوشمندانه خانواده‌های شهدا «خاکریز دوم» در برابر دشمنان هستند ۱.۸ میلیون بانوی در  سن باروری، مخاطب طرح ملی آمایش امید در  مشهد درباره عوارض سزارین‌های تقویمی| تنها ۲ تا ۳ درصد سزارین‌ها به درخواست مادر است خرده‌روایت‌هایی از زبان ۴۰ زن و همسر بازمانده از فاجعه انفجار هم‌زمان ۴ هزار پیجر در لبنان در کتاب «دشواری مبارک» سهم خراسان جنوبی از تسهیلات فرزندآوری تنها ۰.۴۵ درصد است زنان، کنترل‌گران عاطفی جامعه در بحبوحه جنگ مادر، روح خانه ایرانی و زیرساخت آن است
سرخط خبرها
تجربه زیارت در رواق ویژه بانوان | آقا قربان آرامش خانه‌ات بشوم

تجربه زیارت در رواق ویژه بانوان | آقا قربان آرامش خانه‌ات بشوم

  • کد خبر: ۱۹۷۴۴۴
  • ۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۹
خسته‌ام، رواق بانوان تجربه‌ای تازه است. می‌گردم یک گوشه دنج بیابم. شاید خواستم بلند بلند با آقا صحبت کنم، کسی نشنود. باید این رازها بین خودمان بماند.

به گزارش شهرآرانیوز، با لهجه اصفهانی می‌گفت:« من تلیفنوو می‌گیرم سمت امام رضا شوما صحبت کن»، روی برمی‌گردانم به همان سمت که تلفن را گرفته و همزمان با اویی که پشت خط بود، امام رضا را صدا می‌زنم، شاید فرکانس صدایم با صدای او درهم بپیچد و آقا، به حرمت زائر دورش، حرف‌های من را هم بشنود.

مثل همیشه نگاهم دنبال قصه‌ها می چرخد؛ پیرمردی آن طرف‌تر، روی ویلچر نشسته بود. در صف نماز، نوه‌اش با احترام جابجایش می‌کرد، دو مرد حاجی نزدیک شدند، انگار یکی از صحابه پیامبر را دیده باشند، مشتاق صورت پیرمرد را بوسیدند و به پسر گفتند « قدر این مرد بزرگ را بدانید» از ذهنم گذشت « آقا نمازگزاران حرمت، بزرگ‌مردند، اما من نمی‌شناسمشان» حالا که در صف بزرگان نشسته‌ام منِ کوچک را هم در کنار اینها ببین.

نماز که شروع شد، نم نم باران هم زد، چه نماز لطیفی شد، چه آرامش محضی، همان که مدت‌هاست در تلاطم روزهای زندگی‌ام گمش کرده‌ام.

باران می‌بارد، نسیم می‌وزد، زائران به سمت رواق‌ها می‌روند، امروز نیامده‌ام برای عکس و خبر، امروز آمده‌ام فقط یک زائر باشم و بنشینم یکی یکی قصه‌هایم را برایش بگویم و بعد تصدقش بروم که «ای صفای قلب زارم، هرچه دارم از تو دارم...»

خسته‌ام، رواق بانوان تجربه‌ای تازه است. می‌گردم یک گوشه دنج بیابم. شاید خواستم بلند بلند با آقا صحبت کنم، کسی نشنود. باید این رازها بین خودمان بماند.

حالا آرام گرفته‌ام، انگار که در آغوش مادر باشم یا دست پدرم روی صورتم باشد « آقا قربان آرامش خانه‌ات بشوم»، کاش زودتر آمده بودم.

می‌شنود و برایش اگر قصه هزار و یکشب تنهایی‌هایم را بگویم خسته نمی‌شود، وسط حرف‌هایم، گاهی اشک‌هایم را پاک می‌کنم و لحظه لحظه از تلاطم قلبم کم می‌شود و حالا با تکیه به دیوار حرمش، شده‌ام همان دختر آرام خانه پدری و همان مادر قوی.

ساعت از ۸ شب گذشته، خادمی با چوب پر سبزش بالای سرم سبز می‌شود. صدایش آهسته و محترمانه است «خانومم خستگی گرفتی، بشین»، چشم در چشم که می‌شویم، چشم‌هایش درشت‌تر می شود و با سرعت و ذوق بیشتری کلمات را از دهانش خارج می‌کند «تو اینجا چکار می‌کنی»؛ ببین برکت حرمت را «آقا»، دوست قدیمی‌ام را هم پیدا کردم، گپ می‌زنیم و بسته نباتی به تبرک هدیه می‌گیرم.

صدای پیامک مهدیه روی گوشی مرا به خود می‌آورد «مامان دیر شد، اتوبوسا تموم شد، چجوری از حرم میای خونه؟»

دلم به خداحافظی راضی نیست، دستم را گره می‌زنم به پنجره، بعد می‌ایستم روبروی پنجره فولاد و حالا که زیر سایه ایوان طلایی‌ام دلم نمی‌خواهد بروم؛ هفت بار در میانه راه به سمت گنبد طلایی‌اش برمی‌گردم و تصدقش می‌روم که شفاخانه دل‌های خسته است.

زیر لب رضایتمند می‌گویم، آقا چه مهمانی خوبی بود، عجب پاتوق دنجی داری برای جمع‌های خودمانی و برای دوستانم عکس‌هایی از حرم استوری می‌کنم با چاشنی شعر « جایی اگر نبود خدا را صدا کنید، باب الجواد(ع) و سایه ایوان طلا که هست»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.