به گزارش شهرآرانیوز، هر چند پرداخت وام ازدواج در نگاه اول میتواند مشوقی برای ازدواج جوانان باشد، اما با توجه به رشد فزاینده تورم در کشور، آیا میتواند مشوق کافی بر این امر مهم باشد؟
از دهه هفتاد وام ازدواج با مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به مقوله ازدواج تخصیص داده شد، تسهیلاتی که تا کنون بوده و هر سال با توجه به میزان تورم افزایش پیدا کرده است.
حال طبق گفته رحیم زارع، سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، تسهیلات قرض الحسنه ازدواج برای زوجهای زیر ۲۵ سال آقا و زیر ۲۳ سال خانم که تاریخ ازدواج آنها اول فروردین ۱۴۰۱ باشد در مجموع ۷۰۰ میلیون تومان و برای سایر زوجها مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان با دوره بازپرداخت ۱۰ ساله در نظر گرفته شده است.
وحید یامین پور، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان درباره مبلغ وام ازدواج در سال آینده و افزایش ۶۵ درصدی آن، با بیان اینکه موافق افزایش مبلغ وام ازدواج هستم، ولی تصمیم برای افزایش مبلغ وام باید جامع و با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود باشد، معتقد است: سیاستهای کنترل نقدینگی و محدودیت سپردههای مردمی در بانکها تعیین کننده است و بالابردن سقف وام ازدواج به تنهایی مشکلی را حل نمیکند؛ کما اینکه بانکها با بالا رفتن مبلغ در تضمینات سخت گیریهای بیشتری میکنند و این مشکلات زوجها را چند برابر میکند.
وی میگوید: همین امسال هم با صف متقاضیان وام ازدواج روبه رو هستیم. آیا مجلس سقف پرداخت تسهیلات را متناسب با مبلغ وام بالا خواهد برد و آیا این اقدام تناسبی با میزان سپردهها که منبع بانکها برای پرداخت تسهیلات هستند، دارد؟. این پرسش مهمی است که نمایندگان مجلس باید به آن پاسخ دهند.
محمد وحدتی، جامعه شناس نیز در گفتگو با شهرآرانیوز، اظهار میکند: به نظر من افزایش وام ازدواج با توجه به رشد فزاینده تورم در کشور امری ضروری ست، اما باید دید میتواند تنها دلیل تشویق به ازدواج باشد یا خیر؟
او میگوید: اگر نگاهی به آمار طلاق در کشور بیندازیم در خواهیم یافت که بسیاری از زوجهای جدا شده از لحاظ اقتصادی نیز مشکلی نداشته اند. شاید حتی آنها برای تشکیل زندگی خود به وام ازدواج نیازی هم نداشته باشند؛ بنابراین در مییابیم که مشکل بسیاری از زندگی مردم نبود آگاهی و ندیدن آموزش صحیح مهارتهای زندگی ست که منجر به جدایی زوجها میشود.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از جوانان به دلیل عدم اعتماد به دیگران و احتمال به جدایی کشیده شدن ازدواجشان، میل و رغبتی به ازدواج ندارند، ادامه میدهد: به نظر میرسد بهتر است دولت پیش از برنامه ریزی برای افزایش تسهیلات ازدواج، روشهای صحیح زندگی، صبر در زندگی، تحمل و بردباری در برابر مشکلات، زندگی ساده و آسان را از کودکی در مدارس به فرزندان آموزش دهد و به نوعی پایه زندگی استوار را از کودکی در ضمیر فرزندان نهادینه کند.
وحدتی مشکل بعدی ازدواج نکردن جوانان را نداشتن شغل مناسب میداند و تصریح میکند: ساخت مسکن و ایجاد شغل برای جوانان جویای کار معمولا در شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری بسیار به چشم میخورد. اما این دو مقوله چقدر در دوران روسای جمهور مختلف محقق شده و تا چه حد مردم به این شعارها اعتماد میکنند؟ جوان امروزی وقتی میبیند از پس اقساط وام ازدواجش نیز بر نمیآید، طبیعی ست که قید ازدواج را هم بزند.
وی تاکید میکند: متاسفانه رسانه به خصوص تلویزیون و سینمای خانگی، زندگی آرمانی از ازدواج و تشکیل زندگی با بهترین و مدرنترین وسایل را به رخ تماشاگرانش میکشاند. طبیعی ست که جوان با دیدن چنین صحنه هایی، وقتی خود را بسیار دور از این زندگی میبیند، از ازدواج فاصله میگیرد. در واقع ازدواجهای کنونی بیش از آنکه به نیازهای غریزی و عاطفی انسانها پاسخ دهد، با چرتکه دو دو تا چهارتا حساب میشود.
کامل دلپسند، جامعهشناس توسعه میگوید: وام ازدواج جزو سیاستهای تشویقی نظام برنامهریزی فرهنگی کشور است که البته چنین چیزی در عمل وجود ندارد و درحد نام و عنوان باقی مانده است، دولت تلاش میکند با افزایش این وام جوانان را به ازدواج تشویق کند، اما به باور من این کار تاثیر چندانی ندارد، زیرا علت اصلی تاخیر قطعی ازدواج، وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه است به این معنی که شرایط به شکلی است که ازدواج کردن بیش از آنکه توجیه داشته باشد سرشار از مشکلات اقتصادی و معیشتی است که به افراد تحمیل خواهد شد و پس از آن هم مشکلات اجتماعی و فرهنگی از راه میرسند. در واقع یک جوان با ازدواج کردن گویی خود را وارد گودی از مشکلات میکند.
او میافزاید: سیاستهای تشویقی دولت مانند افزایش وام ازدواج در وضعیت کنونی بیشتر شبیه دام است چراکه در این وضعیت که جوانان شغل و درآمد کافی ندارند چگونه باید از پس هزینههای بازپرداخت و اقساط آن برآیند؟ به باور من مردم امروز مانند گذشته نیستند که اینگونه ارقام بتواند آنها را فریب دهد. آیا بهراستی یک جوان این میزان درآمد دارد که بتواند هم هزینههای سرسامآور زندگی را پرداخت کند و هم اقساط وام را؟ از سوی دیگر با فرض اینکه یک جوان بتواند این اقساط را پرداخت کند از آغاز ازدواج باید تا ۱۰ سال زیر بار قرض و استرس باشد تا آن را پرداخت کند.
این جامعهشناس میگوید: هر اندازه جامعه توسعهیافتهتر و شهریتر شده باشد با کنشهای خردمندانه و رفتارهای عقلانی رابطه مستقیمی دارد ضمن اینکه بدیلها و جایگزینهای ازدواج در جامعه شهری بسیار بیشتر است و به همین دلیل است که آمار ازدواج در روستاها و شهرهای کوچک همچنان بالاست، به همین دلیل است که شاید این وامها در چنین مناطقی تاثیری در ازدواج داشته باشند، اما به نظر نمیرسد در مناطق شهری راهگشا باشد و بتواند مردم و جوانان را برای ازدواج تحریک و اقناع کند. ازسوی دیگر اگر فرض کنیم که وضعیت کشور و زیرساختها برای ازدواج مناسب، عقلانی و خردمندانه فراهم بوده و دولت هم بهراستی میخواهد به آنها برای آغاز یک زندگی تازه کمک کند باید وامهای بلاعوض به آنها پرداخت کند.