به گزارش شهرآرانیوز، امروزه با پیشرفت تکنولوژی، سلبریتیها هر روز در قالبهای مختلفی خود را نشان میدهند و افراد زیادی هم پیگیر اخبار و حواشی پیرامون آنان هستند. به طوری که فضای مجازی و محیط دیجیتال از خبرهای مربوط به جزئیترین اتفاقات پیرامون این قشر پر شده است.
اگر به صفحات شخصی افراد به اصطلاح اینفلوئنسر نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که هر کدام از آنان دنیای خود را در فضای مجازی دارند که گاهی هنجارشکن و در برخی مواقع هم جنبه سرگرمی دارد. زمانی که فردی با همه کاستیها یا توانمندیهای خود به شهرت میرسد ممکن است به الگویی برای کودکان یا نوجوانان تبدیل شود.
محمدمهدی سیدناصری، مدرس و پژوهشگر حقوق بین الملل کودکان، در قالب یادداشتی به بررسی سلبریتیهای فضای مجازی و نقش هویتسازی آنان برای کودکان نسل آلفا پرداخته است.
فعل Influence به معنای تأثیرگذاری است و طبیعتاً سادهترین معادل واژه Influencer، تأثیرگذار است. هر کس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب میشود.
البته طبیعی است که وقتی در مقیاس تجاری و در فضای کسب و کار اصطلاح اینفلوئنسر به کار برده شود، به کسانی توجه دارد که میتوانند بر روی تصمیم و رفتار تعداد افراد بیشتری تأثیر بگذارند.
اکثر طرفداران افراد معروف در فضای مجازی و اینترنت از سن پایینی برخوردار هستند. نوجوانان طرفداری را به الگوبرداری بدل میکنند و نه تنها در رفتار، بلکه ممکن است در نوع پوشش و طرز فکرشان در زندگی هم از این افراد تقلید نمایند.
به راستی چرا انسان به الگو نیازمند است؟ و چرا کودکان نسل آلفا و نوجوانان بیش از دیگران، چنین نیازى را احساس مىکنند؟ دوره نوجوانی بین دوران کودکی و جوانی قرار دارد و فرد در این مقطع دچار یکسری تغییرات زیستی، روانشناختی و اجتماعی میشود.
در دوران کودکی و نوجوانی وقتی فرد آمیخته با محیطهای بیرون از خانواده باشد و همین طور در معرض شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و رسانهها قرار داشته باشد، ناخودآگاه رفتار و نگرشهای بیرون از خانواده به نوعی تبدیل به یک الگو برای نوجوان میشود.
در سن نوجوانی معیارهای اخلاقی و هدفگذاریهایی که ممکن است فرد داشته باشد به مرور و به دفعات تغییر پیدا میکند. فرد بعد از گذر از تجربهها و زیست روزمره خود در مواجهه با پدیدهها در نهایت یک سیستم اخلاقی، قانونمند و ساختاریافته را در خود ایجاد میکند که البته ممکن است دوباره دچار تغییراتی شوند.
در گذشته نقش الگو و هویتسازی را خانواده ایفا میکرد، اما در حال حاضر الگوهای خارج از خانواده مانند سلبریتیهایی که در فضای مجازی حضور دارند، به یک مرجع برای شکلگیری هویت نوجوان تبدیل شدهاند.
فرد برای آنکه هویت خود را پیدا کند تحت تأثیر دو متغیر است، متغیر فردی که حاصل ژنتیک است و نخستین تأثیر را بر نوجوان دارد؛ و دیگری متغیر موقعیتی است که از محیط حاصل میشود.
قدمها و مراحلی که فرد برای رشد برمیدارد به وسیله عوامل ارثی و ژنتیکی پایهگذاری میشوند، اما عوامل محیطی و اجتماعی هم تأثیرگذار هستند. تصویری که فرد از خود میسازد و احساسی که نسبت به خود پیدا میکند در واقع انعکاسی است که دیگران به او نسبت میدهند، افراد میخواهند با یکدیگر متمایز باشند و از طرفی هم یک همانندی با دیگران را در جامعه پیدا میکنند، به دلیل آنکه الگوهایی که از جامعه میگیرند در بیشتر اوقات یکسان است و در طول زمان نزدیکی به این الگوها اتفاق میافتد.
ساختن هویت در دوران کودکی و نوجوانی همیشه با یک روال منطقی و سالم پیش نمیرود و گاهی اوقات فرد دچار از هم گسیختگیهای هویتی هم میشود، متغیرهای زیادی مانند تاریخ، فرهنگ، قومیت و ویژگیهای زبانی در شکلگیری هویت تأثیرگذار هستند.
کودک در پی ساختن هویت خود به دنبال الگوهای مختلفی میرود؛ سلبریتیها یا اینفلوئنسرها از جمله افرادی هستند که در فضای مجازی و محیط دیجیتال فعالیت مینمایند و بیشتر در معرض دید کودکان و نوجوان هستند.
امروزه نقش فضای مجازی و محیط دیجیتال و اینترنت در زندگی کودکان و نوجوانان زیاد شده، زمان زیادی از وقت نوجوان در فضای مجازی سپری میشود و سلبریتیها به علت شهرتی که دارند مورد توجه بسیاری از نوجوانان قرار میگیرند. نوجوان سعی میکند خود را با این افراد همسو کند و مواردی مانند نوع لباس پوشیدن و سلایقی که این افراد دارند، مورد توجه نوجوانان قرار میگیرد.
به هرحال وقتی کسی معروف میشود یعنی بخش زیادی از آدمها این فرد را میشناسند و دارای یک جذابیتی است که ممکن است باعث به شهرت رسیدن آن شده باشد. اما در حال حاضر افرادی هستند که به شهرت رسیدهاند، اما هیچگونه هنر یا استعداد خاصی ندارند.
برخی از افراد مشهور صرفاً به خاطر هنجارشکنی و نمایش زندگی لوکس خود معروف شدهاند. این افراد تأثیر منفی و مخربی بر زندگی کودکان و نوجوانان دارند. کودک نسل الفا تجربهای ندارد، بنابراین به ظواهر زندگی این افراد توجه میکند و از فضای حقیقی بیخبر است؛ در نتیجه فرد احساس میکند که از جامعه خود عقب مانده است.
اگر بخواهیم به جنبههای مثبت تأثیرپذیری نگاه کنیم، افراد معروف میتوانند یک زندگی سالم و شیوههای درست برخورد با مسائل مختلف را نشان دهند یا مشارکت و حمایت افراد معروف از خیریهها و در زمان بحران هم میتواند روحیه دیگردوستی را در نوجوان تقویت کند.
نکته قابل توجه این است که افرادی که اعتمادبهنفس پایینتری دارند معمولاً بیشتر در پی تقلید هستند. افزایش اعتمادبهنفس مقوله مهمی است که باید به آن توجه کرد.
در عین حال الگوبرداری در حد خیالات کودکی و نوجوانی تا حدودی طبیعی است و در اکثر نوجوانان وجود دارد. این جریان حتی قبل از وجود اینترنت و فضای مجازی هم بوده و همیشه نوجوانان گرایش به افراد مشهور را دارند. تصور نوجوان این است که با الگوبرداری از سلبریتیها میتواند همانند این افراد توجه اطرافیان خود را جلب نماید. در مرحلهای ممکن است که تحسین و ستایش بیشازحد سلبریتیها باعث به وجود آمدن یک سندروم شود. این تحسین و طرفداری بیش از حد موجب ایجاد وسواس فکری، افسردگی و اضطراب نسبت به چهره یا اندام بدن میشود که میتواند نوجوان را درگیر اختلالاتی کند.
در حال حاضر تکنولوژی و محیط دیجیتال پیشرفت کرده و فرهنگهایی که ممکن است با فرهنگ ما همخوان نباشند در جامعه ما نفوذ پیداکردهاند، نمیبایست تمام دَرها را بر روی فضای مجازی بست و به نظر میرسد بهترین راه، اعتمادسازی برای نوجوان است.
باید تلاش شود الگوهای داخلی درستی را برای نوجوانان متناسب با فرهنگ بومی ایجاد کرد. والدین، فرزند خود را همانگونه که است باید دوست بدارند و قرار نیست همه نابغه شوند. معمولاً کودکان و نوجوان به دنبال گرفتن تأیید والدین هستند و باید به نوجوانان یاد داد که تصویری که در صفحات مجازی نمایش داده میشود ممکن است راست نباشد و با واقعیت زندگی افراد متفاوت باشد.
کودکان آسیبپذیرترین گروه در هر جامعهای هستند، بنابراین نباید از نیازهای آنها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایههای آینده جامعه به شمار میآیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیقتر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت.
منبع: تسنیم