غلامرضا آذری خاکستر | شهرآرانیوز؛ تنوع باورهای فرهنگی در بین زنان ایرانی از آیینهای مذهبی تا جشن و اعیاد ملی باعث میشود حوزه مطالعاتی گستردهای را در بر گیرد. حتی اختلاف نظر در نحوه برگزاری آیینها با توجه به جغرافیای مناطق موضوع مهمی در پژوهشهای مردمشناسی است. به نظر میرسد در گذشته خردهفرهنگها و نقش زنان چندان مورد توجه مورخان نبوده و تنها به کلیات اکتفا شده است؛ بنابراین هرچه در حال حاضر به آن پرداخته میشود حاصل مطالعات یک قرن اخیر در حوزههای تاریخی و اجتماعی است.
در گذشته، با شروع ماه مبارک رمضان، آیینها در نواحی مختلف ایران به صورت رسمی یا غیررسمی برگزار و بخشی از فرهنگ محلی تلقی میشد. تأمل در تاریخهای محلی موجب میشود به نقش و کارکرد فرهنگی برخی آیینها و آداب رسوم مردمان آن منطقه آشنا شویم. بررسی فرهنگ و آداب و رسوم اقوام ایرانی نشان میدهد برخی آیینها مقارن ماه رمضان بین زنان رواج داشته و مختص زنان بوده است. از جمله میتوان به کیسه برکت، کلیدزنی، سرکاتل و پیراهن مراد اشاره کرد که یا مختص زنان بوده یا زنان در برگزاری آنها نقش فعالی داشتهاند.
کلیدزنی زنان کرمانی از جمله آیینهای ماه مبارک رمضان به شمار میرود یا در بین زنان قدیم همدان، یکی از رسوم ماه رمضان تحت عنوان کیسه برکت شناخته میشود. همچنین تهیه پیراهن مراد از آیینهای زنان تهرانی در روز بیستوهفتم ماه مبارک رمضان است. در گذشته، بیشتر تهرانیها در مسجد شاه تجمع میکردند و با پارچههایی که از قبل تهیه کرده بودند، بین دو نماز، پیراهن مراد را میدوختند و معتقد بودند که با پوشیدن آن همه حاجات آنها برآورده خواهد شد.
در سبزوار قدیم و بین زنان این دیار، چون ماه مبارک رمضان به نیمه میرسید، مردم از آن شب به عنوان شب کاتل یا کتل (به معنای کوه) یاد میکردند. در این شب زنان نوعی نان روغنی تهیه میکردند که متشکل بود از روغن حیوانی، سبزی مخصوص، ادویه، پیاز و گوشت قورمه بود. فلسفه این کار آن بود که معتقد بودند ماه رمضان مانند کوهی است که تا شب پانزدهم، نیم آن را که سربالایی کوه بوده است رفتهاند و با این غذای مقوی، بقیه آن را که اتفاقا سرازیری کوه است راحتتر طی خواهند کرد و از شب پانزدهم به بعد، بهاصطلاح از کاتل پایین میآمدند. بزرگترها که روزه میگرفتند بهمزاح به بچههای کوچک میگفتند: امشب میخواهیم به سر کاتل (کتل) برویم!
آنگونه که در خاطرات یکی از زنان قدیمی شهر مشهد آمده است: در روستای احمدآباد، از توابع مشهد، هنگام سحر عدهای به تینهای حلبی میزدند تا مردم برای سحری خوردن بیدار شوند. آنهایی که سواد کمی داشتند، شبخوانی میکردند. بچهای که نخستینبار روزه میگرفت افطار نمیکرد تا اینکه از پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ هدیهای میستاند. بعضی بچهها هم روزه گنجشکی میگرفتند. عید فطر را هم جشن میگرفتند و با تابه، نانهایی به نام یوخه درست میکردند به طوری که در شب عید فطر حتما باید «یوخه» در سفره میبود به علاوه غذاهای دیگر.
مطالعه چنین خردهفرهنگهایی نشان میدهد علاوه بر نقش زنان در خانواده از سفره افطاری تا تهیه انواع غذاهای مختص ماه رمضان، برخی از آداب رسوم مختص ماه رمضان نیز بین آنان رواج داشته است.