به گزارش شهرآرانیوز، روزها گذشت تا انگیزه شان برای این کار را شفاف بیان کنند. دلشان میخواست کسی بیاید و سکوت را از هزارتوی این خانه بگیرد، بخندد، بدود، بازیگوشی کند و شعر بخواند؛ ولی با کودکی که یک بار در زندگی از پدرومادر زیستی اش ضربه خورده است، نمیشد این قدر ساده برخورد کرد. روحیه این بچهها مثل حبابی هفت رنگ است که هنوز نزدیکش نشده اید، میترکد.
دلشان میخواست یکی از آنها را کنار خودشان داشته باشند، ولی وجدانشان راضی نمیشد که بگویند یکی را میخواهیم که عصای پیری و کوری مان باشد. اتفاقا روان شناس به آنها توصیه کرده بود که شما باید بیایید و روح شکننده این بچه را با همدلی، همراهی و صمیمیت ترمیم کنید.
کارشناس گفته بود باید آمادگی پدرومادرشدن را پیدا کنید و پیش از اینکه میزبان کودک تازه وارد شوید، باید روحتان را هم آماده کنید. موضوعی که این بار آن را با کارشناس ارشد روان شناسی و فرزندپروری، حمیده پهلوان کاخکی، در میان گذاشتیم، نحوه رفتار صحیح با فرزندخوانده است؛ پدرومادرهایی که صاحب یک فرزند زیستی هستند و یک فرزند غیرزیستی هم پذیرفته اند یا والدینی که فقط یک فرزندخوانده دارند.
هر پدرومادری در زمینه تربیت فرزندش پیرو سبکی است؛ خواه آگاهانه و خواه ناآگاهانه باشد. سبکهای والدگری مستبد، سخت گیر، غافل و مقتدر نمونههایی از این روشهای تربیتی هستند. در این بین بهترین سبک والدگری به ویژه در زمانی که یک فرزند غیرزیستی را به سرپرستی میپذیریم، والدگری مقتدر است.
والدین مقتدر، شنوندههای خوبی هستند و با فرزندشان ارتباط چشمی مؤثری برقرار میکنند. این پدرومادرها به فرزندشان استقلال میدهند و در عین حال آنها را راهنمایی نیز میکنند. به این ترتیب فرزندانی که والد مقتدر دارند، اعتمادبه نفس و عزت نفس خوبی دارند و میزان موفقیتشان در زمینههای مختلف بیشتر است.
همدل و همراه بودن والدین در مسائل تربیتی کودک اهمیت زیادی دارد. اگر پدرومادر هرکدام در یک مسئله تربیتی ساز خودشان را بزنند، نتیجه خوبی به دست نمیآید. از آنجا که والدینی که فرزندخوانده دارند، از دوره جنینی و کودکی فرزندشان اطلاعات زیادی ندارند، ممکن است با چالشهای زیادی روبه رو شوند. ازاین رو ضروری است هر زمان به مشکل خوردند، از افراد متخصص مشاوره و راهنمایی بگیرند و هرگز اجازه ندهند با تجربههای خانوادههای دوروبرشان به کودک آسیب وارد شود.
به فرزندتان اطمینان بدهید که به عنوان والدین غیرزیستی همه تلاشتان را برای پرورش و پیشرفت او میکنید.
بکوشید در زمانی کوتاه ویژگیهای شخصیتی فرزندتان را شناسایی کنید تا در موقعیتهای مختلف مناسبترین واکنشهای احساسی را برابر او داشته باشید.
گذشته فرزندتان را زیرورو نکنید، زیرا گذشته او هرچه باشد، به اختیار او نبوده است. از طرفی، با روش تربیتی شما، میتواند فردی متفاوت از آنچه میبینید شود.
وقتی میخواهید از خانواده زیستی او صحبت کنید، از کلمات تحقیرآمیز و ناامیدکننده استفاده نکنید. اجازه دهید هر زمان که میخواهد درباره گذشته اش صحبت کند و شما هم برای شنیدن حرف هایش وقت بگذارید.
به فرزندتان کمک کنید تا دوستان تازهای پیدا کند و شبکه افراد مناسب در اطرافش گسترش پیدا کند.
پیش از آنکه نقش والد را برای فرزند غیرزیستی تان ایفا کنید، سعی کنید صمیمیترین دوستش باشید که از نظر عاطفی همیشه در دسترس است.
برای داشتن تجربهای موفقیت آمیز بکوشید با خانوادههایی که تجربه فرزندپذیری دارند، صحبت کنید و از چالش هایشان آگاه شوید. همچنین همواره از توصیهها و راهنماییهای روان شناسان در این حوزه بهرهمند شوید.
رفتارهای سرد کودک در ابتدا که وارد خانواده غیرزیستی خود میشود، طبیعی است. این رفتارها نشانه بی ادبی نیست، بلکه تا وقتی با خانواده جدید خو بگیرد، زمان میبرد؛ بنابراین انتظار نداشته باشید کودک بدون هیچ چالشی شما را بپذیرد. به جای هر برداشت اشتباهی سعی کنید درک درستی از وضعیتی که فرزندتان درگیرش است، پیدا کنید.
بار اصلی برای شکستن یخ رابطه والدین و فرزندخوانده روی دوش والدین است. شما باید سعی کنید خودتان را از هر راه صحیحی که
ممکن است، به او نزدیک کنید و در او احساس امنیت به وجود بیاورید. هرچه برای گرم شدن رابطه تلاش کنید، نتیجه بهتری میگیرید. این تصور اشتباهی است که با گذر زمان این رابطه گرمتر میشود؛ بلکه اگر تلاش نکنید، انفعالی میشود.
اگر فرزندتان ابراز دل تنگی کرد، با او همدلی کنید. هر کودکی مایل است کنار مادر زیستی خودش باشد تا از او حمایت کند. در چنین وضعی بیان کنید که درکش میکنید و حاضرید هر کمکی به او بکنید تا احساس بهتری داشته باشد.
پدرومادرشدن چه با فرزند زیستی و چه با فرزند غیرزیستی، شرایط و الزامهایی دارد که باید همواره به آنها توجه کرد، ولی پیش از اینکه به روشهای رفتار درست با فرزند اشاره کنیم، باید یادآور شویم که نقش پدرومادر با صبرکردن و رفتارهای مثبت گره خورده است؛ بنابراین در مرحله نخست، درستترین رفتار با فرزندان صبوری کردن است.
به حرفهای فرزندانتان بدون پیش داوری گوش کنید و کلامشان را قطع نکنید. اگر به کودک اجازه ندهید حرف بزند، کنارآمدن با مشکلات برایش دشوار میشود، ولی اگر کنارش باشید، او بر ترسها و استرس هایش پیروز میشود.
اگر میخواهید کودکان به وسایلی که برای شما اهمیت دارند، دست نزنند، به جای سرزنش کردن آنها وسایل را از دسترسشان دور کنید. کودکان به دلیل حس کنجکاوی شان میخواهند وسایل را پیدا کنند و با روشهای مختلف با آنها بازی کنند و این کاری طبیعی است.
نه گفتن سخت است، ولی سختتر از آن تغییر یک رفتار لجوجانه است که با بله گفتنهای شما به وجود آمده است. وقتی به فرزندتان نه میگویید، به او یاد میدهید برای کارهایش باید از شما اجازه بگیرد و به حرف هایتان احترام بگذارد.
هر اندازه رفتار شما دوستانه تر، واقع گرایانهتر و مثبتتر باشد، فرزند شما یک تصویر ذهنی مثبتتر از شما در ذهنش میسازد و در مسیر رشدش از آن بهره میبرد.
بله و نه گفتنهای شما نزد کودکان اهمیت زیادی دارد. اگر با فرزندتان قرار گذاشتید آخر هفته به باغ وحش بروید، سر قولتان بمانید. با این کار، کودک ارزش تعهدات را متوجه میشود و به حرفهای شما اعتماد میکند.
نامیدن کودک با القابی مانند بدرفتار و خنگ، احساسات منفی را در او به وجود میآورد. با این کار نه تنها رفتار بهتری نخواهد داشت، بلکه اعتمادبه نفسش هم از بین میرود.
بهتر است از اینکه مدام به فرزندتان بگویید چه کاری انجام دهد، پرهیز کنید. توصیه میشود کودک را راهنمایی کنید تا اینکه دستور بدهید. نصیحت بیش از اندازه نتیجه منفی دارد.