ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید علی اصغر اسدی درباره اولین دختر دروازه بان هندبال ایرانی که در لیگ اروپا حضور دارد، چه می‌دانید؟ آشنایی با غذا‌های ویژه عید فطر در کشور‌های اسلامی حضور تیم ملی بیسبال دختران ایران برای نخستین بار در رویداد‌های بین المللی واریز کمک هزینه خرید بسته‌های بهداشتی و سبد غذایی برای ۲۶ هزار مادر باردار نیازمند در خراسان شمالی «ازدواج سفید»، عامل مهم افزایش طلاق‌ها و فروپاشی خانواده‌ها آغاز اردوی تیم ملی بسکتبال زنان ایران با حضور ۱۸ بازیکن توجه ویژه ایران به نقش زنان و مادران در برنامه‌ریزی شهری اجرای ۳۵ درصدی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در ۳ سال اخیر ۱۰۰ بانوی معینه در هتل‌های مکه و مدینه مستقر شده‌اند اثرگذاری دوران بارداری مادر بر عادات غذایی کودک ویدئو| مادرانه| روایتی از دلتنگی مادران شهدا| شهید نعمت‌الله حسنی باید و نباید‌های استفاده از اسپری مو در دوران بارداری الگوی سوم زن مسلمان از ارزش‌های دینی نشئت می‌گیرد
سرخط خبرها
روایت شرایط سخت اسارت در زندان‌های اسرائیل از زبان دختر ۱۷ ساله فلسطینی + فیلم

روایت شرایط سخت اسارت در زندان‌های اسرائیل از زبان دختر ۱۷ ساله فلسطینی + فیلم

  • کد خبر: ۳۱۱۸۷۹
  • ۰۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۱
دختر ۱۷ ساله فلسطینی از شرایط سخت و غیرانسانی در دوران اسارت‌اش در زندان‌های اسرائیل روایت می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ دختر ۱۷ ساله فلسطینی، کوچک‌ترین اسیر در میان زندانیان زن فلسطینی بوده و از سختی‌ها، تحقیر‌ها و بی‌رحمی‌هایی که به او تحمیل شده، می‌گوید.

او بیان می‌کند: هر اذیتی به ما میکردند از خشونت‌ها، ضرب‌وجرح‌ها، و حتی تعرض‌ها هیچ‌کس بی‌نصیب نمی‌ماند. شرایط به گونه‌ای بود که هیچ اهمیتی به زندگی و سلامتی ما داده نمی‌شد.

کوچکترین اسیر دختر فلسطینی در زندان‌های اسرائیل ادامه می‌دهد: بسیاری از دختران بیمار می‌شدند، اما حتی دارو‌های ساده هم به آنها داده نمی‌شد. هر وقت از ما کسی را به درمانگاه می‌بردند، فقط برای این بود که بگویند حالش خوب است. خودم در همان زندان دچار علائم سکته و مشکلات قلبی شدم.

او می‌افزاید: این مشکلات ناشی از رفتار‌های غیرانسانی و شرایط بد زندان بود؛ غذا به اندازه کافی وجود نداشت و هیچ اهمیتی به ما به عنوان انسان نمی‌دادند. ما را مثل حیوانات نگه می‌داشتند.

 

 

او یادآور می‌شود: ما تنها یک ساعت در روز اجازه داشتیم از سلول‌ها خارج شویم. در این مدت در یک محوطه کوچک رها می‌شدیم و دوباره به سلول‌ها بازگردانده می‌شدیم. اگر حتی یک قدم اضافه برمی‌داشتیم، مورد توهین و تنبیه قرار می‌گرفتیم. من یک بار به بیمارستان منتقل شدم، در حالی که دست‌هایم با دستبند بسته شده بود. هر بار که می‌خواستم حرکتی انجام دهم، این دستبند‌ها مرا به یاد می‌آوردند که زندانی‌ام. در بیمارستان به آنها گفتم با خانواده‌ام تماس بگیرند، اما جواب‌شان فقط یک کلمه بود: ممنوع/اخ فی الله

منبع: خبر فوری

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.