طرحی برای شروع زندگی مشترک در سرزمین وحی تفاوت تأثیرات آسیب‌های طلاق و فوت بر افراد خانواده زنان، مدیران غیررسمی در بحران‌های مختلف برتری تیم فوتبال دختران زیر ۲۰ سال ایران مقابل مالزی در انتخابی جام ملت‌ها تاثیر مستقیم سقط جنین بر رشد جمعیت درباره «نفس»، مرکزی مردمی که مانع از سقط جنین می‌شود نگاهی به جزئیات پرونده مفقودی الهه حسین‌نژاد و صدور حکم اعدام برای قاتل تأخیر در فرزندآوری، پدیده‌ای چندلایه‌ای کاهش مرگ کودکان پس از تولد با شروع زودهنگام شیردهی نقش چاقی در کاهش موفقیت روش‌های درمان ناباروری نقش زنان در تحقق انسجام اجتماعی بانوی خراسانی به مدال برنز کوراش آسیا دست یافت نقش کلیدی رسانه‌ها در تبیین مسائل خانواده در فضای اجتماعی کشور حضور ۹والیبالیست خراسان رضوی به اردو‌های ملی زنان واقف قرآن را می توان در سده های کهن یافت کاهش ۱.۴ درصدی آمار ازدواج در خراسان رضوی طی دو سال گذشته پرداخت ۷۳ همت وام ازدواج و فرزندآوری به بیش از ۳۰۰ هزار نفر از متقاضیان دستورپخت کیک هویج در خانه + فیلم
سرخط خبرها
روایت شرایط سخت اسارت در زندان‌های اسرائیل از زبان دختر ۱۷ ساله فلسطینی + فیلم

روایت شرایط سخت اسارت در زندان‌های اسرائیل از زبان دختر ۱۷ ساله فلسطینی + فیلم

  • کد خبر: ۳۱۱۸۷۹
  • ۰۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۱
دختر ۱۷ ساله فلسطینی از شرایط سخت و غیرانسانی در دوران اسارت‌اش در زندان‌های اسرائیل روایت می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ دختر ۱۷ ساله فلسطینی، کوچک‌ترین اسیر در میان زندانیان زن فلسطینی بوده و از سختی‌ها، تحقیر‌ها و بی‌رحمی‌هایی که به او تحمیل شده، می‌گوید.

او بیان می‌کند: هر اذیتی به ما میکردند از خشونت‌ها، ضرب‌وجرح‌ها، و حتی تعرض‌ها هیچ‌کس بی‌نصیب نمی‌ماند. شرایط به گونه‌ای بود که هیچ اهمیتی به زندگی و سلامتی ما داده نمی‌شد.

کوچکترین اسیر دختر فلسطینی در زندان‌های اسرائیل ادامه می‌دهد: بسیاری از دختران بیمار می‌شدند، اما حتی دارو‌های ساده هم به آنها داده نمی‌شد. هر وقت از ما کسی را به درمانگاه می‌بردند، فقط برای این بود که بگویند حالش خوب است. خودم در همان زندان دچار علائم سکته و مشکلات قلبی شدم.

او می‌افزاید: این مشکلات ناشی از رفتار‌های غیرانسانی و شرایط بد زندان بود؛ غذا به اندازه کافی وجود نداشت و هیچ اهمیتی به ما به عنوان انسان نمی‌دادند. ما را مثل حیوانات نگه می‌داشتند.

 

 

او یادآور می‌شود: ما تنها یک ساعت در روز اجازه داشتیم از سلول‌ها خارج شویم. در این مدت در یک محوطه کوچک رها می‌شدیم و دوباره به سلول‌ها بازگردانده می‌شدیم. اگر حتی یک قدم اضافه برمی‌داشتیم، مورد توهین و تنبیه قرار می‌گرفتیم. من یک بار به بیمارستان منتقل شدم، در حالی که دست‌هایم با دستبند بسته شده بود. هر بار که می‌خواستم حرکتی انجام دهم، این دستبند‌ها مرا به یاد می‌آوردند که زندانی‌ام. در بیمارستان به آنها گفتم با خانواده‌ام تماس بگیرند، اما جواب‌شان فقط یک کلمه بود: ممنوع/اخ فی الله

منبع: خبر فوری

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.