به گزارش شهرآرانیوز؛ ترساندن کودکان با شخصیتهای خیالی، پدیدهای جدید و اتفاقی نیست؛ این روش نسلبهنسل منتقل شده، درست مثل دستور یک غذای قدیمی، اما با طعمی تلختر. چند دلیل مهم پشت این عادت بودند:
کمبود آگاهی علمی در گذشته، چیزی به اسم «والدگری آگاهانه» در دسترس نبود. بیشتر پدر و مادرها همان نسخهای را اجرا میکردند که از خانواده خودشان آموخته بودند.
ابزار سریع کنترل وقتی مادر در خانهای با چند بچه و حجم زیادی کار روزانه تنها میماند، گفتوگوی آرام و طولانی با یک کودک بازیگوش، گزینهای دور از دسترس بود؛ اما یک ترس سرراست، نتیجه فوری داشت.
شرایط فرهنگی و اجتماعی کمبود رسانه، کمبود وقت و حتی امنیت پایین در بعضی مناطق، باعث میشد شخصیتهای ترسناک برای بچهها «باورپذیر» باشند.
بچههای امروز در دنیایی بزرگ میشوند که پر از تصویر، اطلاعات و قصههای واقعی است. وقتی پنجسالهها میتوانند با یک جستوجوی ساده شکل واقعی «نمکی» یا وجود نداشتنش را بفهمند، تهدیدهای قدیمی جذابیتی ندارند. از طرفی، نسل جدید بیشتر پرسشگر است و با پاسخ «خب همینجوری!» قانع نمیشود. اما میتوان جایگزینهای درستی را پیدا کرد.
داستانپردازی مثبت همانطور که از «لولو» برای ترساندن استفاده میکردیم، میتوانیم از «قهرمانهایی» که با مهربانی و هوش مشکل را حل میکنند استفاده کنیم.
تشویق و پاداش تقویت رفتار خوب با تشویق کلامی یا جایزه کوچک، اثر روانی طولانیمدت دارد.
قوانین واضح تعیین زمان خواب یا بازی بهصورت مشخص و پایبندی والدین به همان قوانین، امنیت روانی و پیشبینیپذیری ایجاد میکند.
گفتوگو حتی با بچههای کوچک هم میتوان درباره دلیل یک خواسته حرف زد؛ فهمیدن دلیل، همکاری را آسانتر میکند.
در نهایت، دنیای پرسرعت و هوشمند امروز به والدینی نیاز دارد که «کنترل» را با «رابطه» جایگزین کنند. ترس، شاید کودک را موقت متوقف کند، اما گفتوگو و احترام، او را برای همیشه همراه میکند.
منبع: روزنامه خراسان